رنج از نگاه مولانا
محورهای موضوعی : حماسه
1 - استادیار مدعوّ، دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد رودهن.
کلید واژه: مولوی, مثنوی, رنج, درد, قهر و لطف,
چکیده مقاله :
تصور زندگی بدون رنج، تصوری است که عقلش نمی کند تصدیق؛ از این رو، مسأله رنج همواره برای انسان های اندیشمند مطرح بوده و هر کسی به نحوی آن را تبیین کرده است. مولوی نیز به ژرفی در این مسأله اندیشیده است. در این مقاله، نظرات مولوی درباره انواع رنج، علل رنج و آثار نیکوی آن بررسی شده است. او رنج ها را به دو گروه عمده تقسیم کرده است: رنج هایی که انسان، خود برای خویشتن فراهم می آورد و رنج هایی که خداوند مهربان، برای پرورش انسان، در نظر می گیرد. مولوی رنج های دسته اول را ناشی از خودخواهی و نادانی انسان می داند و آنها را مردود می شمارد، امّا رنج های گروه دوم را می پذیرد، زیرا که آنها از لطف خفیّ خدا سرچشمه گرفته است و آثاری نیکو در زندگی آدمی دارد.
Imagining life without suffering is certainly contrary to the common sense, hence the concept of suffering and pain has always preoccupied the mind of thinking men however differently expressed. Mawlana contemplated this idea profoundly. In this article Mawlana's views on different kinds of suffering, the reasons for it, and its revelating outcome has been investigated. Mawlana divides suffering into two major groups: First the kind of suffering man himself brings upon himself, and the second is the one God the beneficent bestows on man for his perfection, and growth. He regards the first kind arising from man's ignorance and his egoism, hence he rejects it. However, he accepts the suffering of the second kind for they emanate from God's grace with revelating outcomes in man's life.
