ب در این تحقیق، منحنیهای ضرایب گیاهی برای دو گیاه ذرت علوفهای و چغندرقند با استفاده از دو روش مبتنی بر سنجش از دور شامل نسبت 〖"ET" 〗_"P" به 〖"ET" 〗_"0" (روش نسبتها) و شاخصهای گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده های مادیس و لندست 8 (OLI) و لندست 7 (ETM+) استخراج گ چکیده کامل
ب در این تحقیق، منحنیهای ضرایب گیاهی برای دو گیاه ذرت علوفهای و چغندرقند با استفاده از دو روش مبتنی بر سنجش از دور شامل نسبت 〖"ET" 〗_"P" به 〖"ET" 〗_"0" (روش نسبتها) و شاخصهای گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای سنجنده های مادیس و لندست 8 (OLI) و لندست 7 (ETM+) استخراج گردید. در روش نسبتها، ضرایب گیاهی پایه ("K" _"cb" ) و تک جزئی ("K" _"c" ) به ترتیب مستقیماً از نسبت تعرق پتانسیل ("T" _"P" ) (مدل SWAP) و 〖"ET" 〗_"P" (مدل SWAP و معادله پرستلی-تیلور) به 〖"ET" 〗_"0" به دست آمد. منحنی ضرایب گیاهی حاصل از روشهای فوق با استفاده از منحنیهای شاخص سطح برگ که در سال زراعی 2012 با عملیات میدانی برداشت شده بود مورد ارزیابی قرار گرفتند. "K" _"cb" حاصل از روش شاخصهای گیاهی انطباق مناسبی با روند واقعی رشد گیاه داشت ولی این روش در برآورد منحنی "K" _"c" محدود به مقادیر ارائه شده در فائو 56 بود که روش پرستلی-تیلور با محاسبه مستقیم "K" _"c" از روش نسبتها و استفاده از باند حرارتی ماهوارههای لندست روند منطبقتری با واقعیت برای "K" _"c" نشان داد. به طور کلی با تدقیق منحنی ضریب گیاهی، برنامهریزی آبیاری در طی دوره رشد گیاه با دقت بالاتری انجام میگیرد.
پرونده مقاله
در پژوهش حاضر تأثیر عبور آب آبیاری از میدان مغناطیسی ثابت بر گرفتگی خروجیهای نوارهای آبیاری و خصوصیات هیدرولیکی سیستم آبیاری قطرهای-نواری و همچنین عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت رقم ماکسیما بررسی شد. پژوهش در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار با دو تیمار عبور و عدم ع چکیده کامل
در پژوهش حاضر تأثیر عبور آب آبیاری از میدان مغناطیسی ثابت بر گرفتگی خروجیهای نوارهای آبیاری و خصوصیات هیدرولیکی سیستم آبیاری قطرهای-نواری و همچنین عملکرد و کارایی مصرف آب ذرت رقم ماکسیما بررسی شد. پژوهش در قالب بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار با دو تیمار عبور و عدم عبوری آب آبیاری از میدان مغناطیسی از خرداد تا مهر 1396 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زنجان انجام گرفت. میدان مغناطیسی با استفاده از سیم لوله با شدت 1/0 تسلا ایجاد شد. در انتهای فصل کشت سیستم آبیاری مورد ارزیابی هیدرولیکی قرار گرفت. همچنین عملکرد و اجزای عملکرد گیاه ذرت اندازهگیری شد. بر اساس نتایج، به دلیل گرفتگی روزنههای نوارهای آبیاری در سیستم غیرمغناطیسی متوسط qa و Eu و Uc و Du به ترتیب 18، 3، 2 و 3 درصد کمتر و Cv به میزان 3 درصد بیشتر از سیستم مغناطیسی شد (اختلافها معنیدار). اعمال تیمار آب مغناطیسی بر گیاه ذرت باعث افزایش وزن تر کل، وزن خشک کل و سطح برگ کل (به ترتیب 11، 10 و 13 درصد) شد که از نظر آماری اختلافها معنیدار بود. با توجه به مصرف مقدار ثابت آب برای هر دو تیمار آب مغناطیسی و غیرمغناطیسی (5193 مترمکعب در هکتار)، افزایش عملکرد تر کل ذرت در تیمار آب مغناطیسی باعث افزایش معنیدار کارایی مصرف آب این تیمار به میزان 7/1 کیلوگرم به ازای هر مترمکعب آب مصرفی (11 درصد) شد.
پرونده مقاله
ی. در این پژوهش، دادههای ایستگاه هیدرومتری ماشین در حوزه آبخیز رود زرد، با طول دوره آماری 36 سال (1356-1391) مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای ورودی به مدل GEP شامل دبی لحظهای (Q)، متوسط دبی روزانه (Qi) و متوسط بارندگی روزانه (Pi) به همراه سه گام تأخیر زمانی و متغیر خر چکیده کامل
ی. در این پژوهش، دادههای ایستگاه هیدرومتری ماشین در حوزه آبخیز رود زرد، با طول دوره آماری 36 سال (1356-1391) مورد استفاده قرار گرفت. متغیرهای ورودی به مدل GEP شامل دبی لحظهای (Q)، متوسط دبی روزانه (Qi) و متوسط بارندگی روزانه (Pi) به همراه سه گام تأخیر زمانی و متغیر خروجی به مدل شامل بار رسوب معلق روزانه می-باشد. برای کاهش در وقت و هزینه، پیشپردازش دادههای ورودی به مدل GEP با استفاده از روش آزمون گاما بهدست آمد و بههمراه ترکیبات بدون پیشپردازش (آزمون و خطا) وارد مدل GEP شد. نتایج مقایسه بین تمامی مدلها نشان داد که برترین ترکیب متغیر ورودی حاصل از آزمون گاما، با کمترین مقدار آمارهی خطای استاندارد برابر صفر، آمارهی گاما برابر 000092/0 و آمارهی Vratio برابر 012/0 و با ترکیب متغیرهای متوسط دبی روزانه به همراه دو گام تأخیر زمانی و متوسط بارندگی روزانه به همراه سه گام تأخیر زمانی، دقیقترین و صحیحترین برآورد را برای بار رسوب معلق داشت. این مدل دارای کمترین مقدار ton/day)) 90/1671RMSE= و ton/day)) 68/475MAE= و بیشترین مقدار 99/0R2= و 99/0NSE= در مقایسه با سایر مدلها بود. بنابراین، استفاده از روش آزمون گاما بهعنوان یک روش پیشپردازش دادهها توانست با انتخاب ترکیباتی از متغیرهای ورودی مناسب به مدلها، بهطور میانگین تا 40 درصد مقدار خطای برآورد (RMSE) بار رسوب معلق روزانه را در مقایسه با ترکیبات ورودی حاصل از آزمون و خطا کاهش دهد و با افزایش تشابه بین مقادیر داده-های مشاهداتی با دادههای محاسباتی، عملکرد مدل GEP در برآورد بار رسوب معلق را افزایش دهد.
پرونده مقاله
خاک در بخش جنوبی بندرعباس بهدلیل وجود صنایع فلزی، غیرفلزی و پایانه صادراتی در معرض آلودگی عناصر بالقوه سمی قرار دارد. از اینرو، تعیین سطح آلودگی و منشاء، ارزیابی شاخص ریسک اکولوژیک و همچنین ریسک سلامت برای تعیین کمّیت خطرات سرطانزایی و غیرسرطانزایی عناصر بالقوه سمی چکیده کامل
خاک در بخش جنوبی بندرعباس بهدلیل وجود صنایع فلزی، غیرفلزی و پایانه صادراتی در معرض آلودگی عناصر بالقوه سمی قرار دارد. از اینرو، تعیین سطح آلودگی و منشاء، ارزیابی شاخص ریسک اکولوژیک و همچنین ریسک سلامت برای تعیین کمّیت خطرات سرطانزایی و غیرسرطانزایی عناصر بالقوه سمی از اهداف اصلی این تحقیق است. بدینمنظور تعداد 66 نمونه خاک جمع آوری و غلظت عناصر بالقوه سمی در آنها اندازهگیری گردید و فاکتور غنیشدگی و تحلیل مؤلفه اصلی برای تعیین منشاء عناصر، مورد استفاده قرار گرفت. پتانسیل شاخص ریسک اکولوژیک بر اساس فاکتور سمیت بیولوژیکی هر عنصر برای تعیین سطح آلودگی محاسبه شد. ارزیابی ریسک سلامت و شاخص خطر از روش ارائه شده توسط سازمان حفاظت محیطزیست آمریکا از سه طریق بلع، تنفس و جذب پوستی بهدست آمد. یافتهها حاکی از این است که میانگین ضریب غنیشدگی در نمونههای خاک به ترتیب مس، کادمیم، سرب، روی، آرسنیک، نیکل و کروم کاهش مییابد. مقدار میانگین ریسک اکولوژیک به ترتیب نشاندهنده ریسک متوسط و زیاد برای عناصر مس و کادمیم است. مقدار کل نسبت خطر برای تمام عناصر انتخابی از طریق بلع، تنفس و جذب پوستی در کودکان بیشتر از بزرگسالان است. نتایج شاخصهای ژئوشیمیایی و آماری نشان داد که کادمیم، سرب، آرسنیک، مس و روی از نظر منشاء، بیشتر تحت تأثیر فعالیتهای انسانزاد قرار دارند. آرسنیک، کروم و کادمیم به-عنوان عناصری که سلامت انسان را به مخاطره میاندازند شناسایی شدند و ریسک سرطانزایی در محدوده قابل تحمل برای سلامت انسان بهدست آمد.
پرونده مقاله
بهره برداری بی رویه از منابع آب کشور به ویژه در بخش کشاورزی، ایران را با تهدید جدی روبرو کرده است. هدف اصلی در این مطالعه بررسی اثر بخشی راهکارهای مدیریتی ممکن در سطح مزرعه، بدون نیاز به تغییر سیستم آبیاری و صرف هزینه مضاعف برای کاهش مصرف آب کشاورزی شامل ارتقاء راندمان چکیده کامل
بهره برداری بی رویه از منابع آب کشور به ویژه در بخش کشاورزی، ایران را با تهدید جدی روبرو کرده است. هدف اصلی در این مطالعه بررسی اثر بخشی راهکارهای مدیریتی ممکن در سطح مزرعه، بدون نیاز به تغییر سیستم آبیاری و صرف هزینه مضاعف برای کاهش مصرف آب کشاورزی شامل ارتقاء راندمان آب آبیاری، تغییر تاریخ کاشت و اعمال سطوح مختلف کم آبیاری با توجه به نوع کشت، سطح زیر کشت، شرایط واقعی مدیریت آبیاری (مقدار، تعداد آبیاری و ...) در نواحی مختلف محدوده مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. تابع هدف مطالعه صرفه جویی در مصرف آب با پیشگیری از برداشت مازاد از منابع آب زیرزمینی قرار داده شده است. تکمیل و صحت سنجی اطلاعات تهیه شده (از سازمان های اجرایی استان فارس) با جمع آوری اطلاعات مستقیم از 158 مزرعه با پراکنش مناسب که معرف کل منطقه باشد انجام شده است. نتایج نشان داد، بهبود راندمان آبیاری برای کشت های غالب در دو منطقه درودزن و کربال، به ترتیب منجر به صرفه جویی در مصرف آب تخصیصی به میزان (% 11/2) 131/5 و (% 10/83) 33/8 میلیون متر مکعب خواهد شد. نتایج حاصل از سناریوی تغییر تاریخ کاشت با استفاده از مدل شبیه سازی AquaCrop نشان داد با این الگوی مدیریتی می توان به میزان(% 2/7) 31/6 و (% 2/94) 9/17 میلیون متر مکعب در مصرف آب صرفه جویی کرد. در عین حال بررسی سطوح مختلف کم آبیاری نشان داد می توان به میزان به ترتیب (% 7/3) 85/8 و (% 8/4) 26/2 میلیون متر مکعب در دو منطقه درودزن و کربال در مصرف آب صرفه جویی کرد.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف بیوچار اصلاح شده باگاس نیشکر و زئولیت پتاسیمی به عنوان کودهای طبیعی و سازگار با محیط زیست، بر برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به مدت سه ماه در سال 1397 در دانشکده مهندسی علوم آب دانشگا چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سطوح مختلف بیوچار اصلاح شده باگاس نیشکر و زئولیت پتاسیمی به عنوان کودهای طبیعی و سازگار با محیط زیست، بر برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار به مدت سه ماه در سال 1397 در دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. سطوح استفاده از بیوچار و زئولیت شامل سه سطح 0، 2 و 5 گرم در هر کیلو گرم خاک (0، 2/0و 5/0 درصد وزنی) بود. نتایج نشان داد که سطح دو و پنج گرم بیوچار بر کیلو گرم خاک به ترتیب سبب افزایش 7/3 و 2/9 درصدی تخلخل کل، 6/9 و 19 درصدی رطوبت ظرفیت زراعی، 1 و 5/1 درصدی رطوبت نقطه پژمردگی، 8/9 و 3/21 درصدی کربن آلی، 9 و 18 درصدی فسفر قابل جذب، 8 و 22 درصدی ازت، 5/6 و 9/27 درصدی هدایت الکتریکی و کاهش 3/3 و 8 درصدی جرم مخصوص ظاهری و 26/0 و 92/0 درصدی اسیدیته خاک شد. سطح دو و پنج گرم زئولیت بر کیلو گرم خاک نیز به ترتیب سبب افزایش 2 و 6 درصدی جرم مخصوص ظاهری، 33/2 و 89/3 درصدی جرم مخصوص حقیقی، 1/10 و 5/26 درصدی رطوبت ظرفیت زراعی، 1/1 و 3/6 درصدی رطوبت نقطه پژمردگی، 65/0 و 05/1 درصدی اسیدیته، 1/9 و 5/33 درصدی هدایت الکتریکی و کاهش 09/0 و 4/3 درصدی تخلخل کل، 26/0 و 92/0 درصدی اسیدیته خاک شد و تأثیر معنیدار بر جرم مخصوص حقیقی، میزان کربن آلی، فسفر قابل جذب و ازت خاک نداشت.
پرونده مقاله
کمبود منابع آب و خاک و شوری آنها، از نکات قابلتوجه و مهم در بخش کشاورزی است. بررسی اثرات متقابل شوری و کمآبیاری بر عملکرد گیاهان، اهمیتی فراوان را بهویژه جهت اصلاح مدیریت خاک و مصرف آب در مناطق خشک و نیمهخشک دارا میباشد. هدف از این پژوهش، مطالعه و ارزیابی توابع ت چکیده کامل
کمبود منابع آب و خاک و شوری آنها، از نکات قابلتوجه و مهم در بخش کشاورزی است. بررسی اثرات متقابل شوری و کمآبیاری بر عملکرد گیاهان، اهمیتی فراوان را بهویژه جهت اصلاح مدیریت خاک و مصرف آب در مناطق خشک و نیمهخشک دارا میباشد. هدف از این پژوهش، مطالعه و ارزیابی توابع تولید گیاه ریحان (Basilicum L.)رقم تودهی مازندران در شرایط تنش همزمان آبی و شوری بود. بدین منظور، آزمایشی در یک مزرعهی تحقیقاتی یک هکتاری در سایت پژوهشی دوشانتپهی تهران انجام شد. در این پژوهش برای تعیین میزان تبخیر- تعرق گیاه ریحان از میکرولایسیمتر وزنی- زهکشدار پیشنهادی استفاده گردید. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کاملاً تصادفی با چهار تیمار آبیاری شامل آبیاری کامل (FI)، کم‎آبیاری درحد 40 (DI40%)، 60 (DI60%) و 80 (DI80%) درصدِ نیاز آبی گیاه و سه تیمار فرعی شوری آب آبیاری با هدایت الکتریکی 175/1 (S1)، 3 (S2) و 5 دسی‎زیمنس بر متر (S3) در دو سال متوالی 1395 و 1396 به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که آستانهی کاهش عملکرد گیاه ریحان نسبت به شوری آب آبیاری 3/1 دسیزیمنس بر متر و شیب خط کاهش عملکرد 10 درصد میباشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارایی عملکرد مدلهای بازتحلیل شده GHM و LSMs مربوط به پایگاه اطلاعاتی Earth2Observe در تخمین رواناب خروجی از حوضه سفیدرود به انجام رسیده است. همچنین برای به چالش کشیدن عملکرد مدلهای مذکور، از نتایج مدل واسنجی شده مدل VIC-3L که بر اساس دادههای چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارایی عملکرد مدلهای بازتحلیل شده GHM و LSMs مربوط به پایگاه اطلاعاتی Earth2Observe در تخمین رواناب خروجی از حوضه سفیدرود به انجام رسیده است. همچنین برای به چالش کشیدن عملکرد مدلهای مذکور، از نتایج مدل واسنجی شده مدل VIC-3L که بر اساس دادههای دبی مشاهداتی صورت گرفته است نیز استفاده گردید. بر اساس شاخصهای آماری ضریب همبستگی (CC) و شاخص کارائی نش-ساتکلیف (NS) نتایج نشان داد که مدل سطح زمین SURFEX-TRIP در دو مقیاس زمانی روزانه و ماهانه دارای بهترین عملکرد در شبیهسازی رواناب میباشد. مقادیر شاخصهای CC و NS بترتیب در گام زمانی روزانه معادل 75/0 و 55/0 و در گام زمانی ماهانه 86/0 و 73/0 میباشند. نتایج حاصل از اجرای مدل سطح زمین VIC-3L نیز تقریباً خروجی مشابه به مدل واسنجی نشده SURFEX-TRIP را بدست داد. بطورکلی نتایج بدست آمده حاکی از عملکرد نسبتاً مناسب مدلهای سطح زمین نسبت به مدلهای هیدرولوژیکی بزرگ مقیاس میباشد که علت اصلی آن نیز این است که مدلهای سطح زمین به علت مدلسازی کامل بیلان آب و انرژی و همچنین امکان تبادل جرم با اتمسفر از عملکرد بسیار مناسبی در برآورد بیلان آب برخوردار میباشند.
پرونده مقاله
مدیریت جامع یک حوضه آبخیز، نیازمند اطلاعات پایه مانند نوع پوشش اراضی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی دقت تفکیک انواع کاربری اراضی در منطقه طارم و با استفاده از تصویر ماهواره لندست 8 برای تاریخ 17 مرداد سال 1396 (8 اوت 2017) بود. باندهای RGB و NIR برای اجرای الگ چکیده کامل
مدیریت جامع یک حوضه آبخیز، نیازمند اطلاعات پایه مانند نوع پوشش اراضی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی دقت تفکیک انواع کاربری اراضی در منطقه طارم و با استفاده از تصویر ماهواره لندست 8 برای تاریخ 17 مرداد سال 1396 (8 اوت 2017) بود. باندهای RGB و NIR برای اجرای الگوریتمهای طبقهبندی و مقایسه نتایج با نمونههای زمینی استفاده شد. پس از اجرای پیشپردازشها و بررسی زمینمرجع بودن تصاویر، تصحیحات اتمسفری با الگوریتم فلاش (FLAASH) انجام شد. در ادامه، از سه روش طبقهبندی نظارت شده (مبتنی بر پیکسل) حداکثر احتمال (MLC)، ماشین پشتیبانبردار (SVM) و شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، برای تفکیک و تولید نقشه کاربری اراضی استفاده شد. صحت نتایج تولید شده بر اساس آمارههای ضریب کاپا و دقت کلی سنجیده شد و روش حداکثر احتمال، بهترتیب با 88/0 و 55/91 درصد، بهعنوان روش برتر انتخاب گردید. نتایج بهدست آمده نشان داد که تصویر سنجنده OLI لندست 8، میتواند برای تفکیک کلاسهای پهنه آبی، برونزدگی سنگی و کوهستانی، پوشش خاکی و اراضی بایر، زراعت و محدودههای باغی، در مناطق کوهستانی مانند طارم (که تغییرات ارتفاعی در آن بین 280 تا 3000 متر است)و پوشش گیاهی بسیار متنوع، نتایج مطلوبی داشته باشد. قابل ذکر است که در بین این سه الگوریتم طبقهبندی، روش MLC، دارای سرعت بالاتر و پیچیدگی کمتری در مراحل اجرا، نسبت به دو روش دیگر برای اجرای الگوریتم و دستیابی به نقشههای مورد نیاز است.
پرونده مقاله