بیش از سه دهه است که شاهد استفاده از ابزارها و مدلهای مدیریت استراتژیک بخش خصوصی در بخش دولتی هستیم. استفاده از این مدلها و رویکردها، انتقاداتی را در میان نویسندگان و متفکران بخش دولتی به همراه آورده است. منتقدان معتقدند تمایزهای موجود میان بخش دولتی و خصوصی، کاربردپذ چکیده کامل
بیش از سه دهه است که شاهد استفاده از ابزارها و مدلهای مدیریت استراتژیک بخش خصوصی در بخش دولتی هستیم. استفاده از این مدلها و رویکردها، انتقاداتی را در میان نویسندگان و متفکران بخش دولتی به همراه آورده است. منتقدان معتقدند تمایزهای موجود میان بخش دولتی و خصوصی، کاربردپذیری این ابزارها در بخش دولتی را با محدودیت مواجه میسازد. بر همین اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر عبارتست از اینکه با توجه به تحولات سالهای اخیر بخش دولتی و به ویژه، مطرح شدن نهضت مدیریت دولتی نوین، کدام یک از تمایزهای میان بخش دولتی و خصوصی همچنان به قوت خود باقی است و پیامدها یا آثار احتمالی این تمایزها بر مدیریت استراتژیک در بخش دولتی چیست. در این پژوهش برای جمعآوری داده ها از روش کتابخانه ای و پیمایش استفاده شده و برای تحلیل و تفسیر داده ها نیز علاوه بر روش های آمار استنباطی از تکنیک گروه توافق بهره گیری شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که تمایزهای زمینه ای میان بخش دولتی و خصوصی، سبب تفاوت در فرآیند و محتوای مدیریت استراتژیک بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی شده و برای پیاده سازی موفقیتآمیز آن، مدیران باید سبکی از رهبری را در پیش گیرند که مشارکت بیشتر شهروندان را به همراه داشته باشد.
پرونده مقاله