فیض کاشانی از جمله مفسرانی است که با اندوختههای فلسفی- عرفانی از یک سوی و بهرههای قرآنی- حدیثی از سوی دیگر، رویکردی باطنی به آیات قرآن دارد. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی الفاظ میداند. ابن کثیر از مفسرانی است که ضمن پذیرش نظر ابن تیمیه دربار چکیده کامل
فیض کاشانی از جمله مفسرانی است که با اندوختههای فلسفی- عرفانی از یک سوی و بهرههای قرآنی- حدیثی از سوی دیگر، رویکردی باطنی به آیات قرآن دارد. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی الفاظ میداند. ابن کثیر از مفسرانی است که ضمن پذیرش نظر ابن تیمیه درباره معنای مراد از تأویل در قرآن، این نکته را افزوده که در قرآن واژه تأویل به معنای تفسیر و بیان به کار رفته است. که این تفسیر متأثر از تفاسیر جامع البیان طبری و همچنین اصول تفسیری ابن تیمیه است. زمینهها و بسترهای شکل گیری این تفسیر از یک سو و روشهای تفسیری مفسر از سوی دیگر به این تفسیر ویژگیهای ممتازی بخشیده که آن را شایسته تتبع قرار میدهد. مقایسه این دو اثر از جنبه مفهومی و روشی میتواند در روشن شدن مفهوم تأویل در این دو حوزه مؤثر باشد. در دو تفسیر مذکور گاه به دلیل وجود رویکردهای مشترک به مفهوم آیه، تأویلات مذکور در آنها اشتراک یافته است. این مقاله با بررسی رویکرد ابن کثیر و فیض کاشانی به تأویل به مقایسه تأویلات این دو میپردازد.
پرونده مقاله
تفسیر صافی یکی از تفاسیر مهم شیعه در قرن یازدهم است. فیض کاشانی گذشته از اجتهاد در روش و گرایش تفسیر صافی، در گزینش منابع و روایات آن نیز اجتهاد نموده است. زیرا از یک سو روایات را از برخی منابع روایی امامیه انتخاب کرده و از سوی دیگر با توجه به حجم تفسیر صافی، وی در صدد چکیده کامل
تفسیر صافی یکی از تفاسیر مهم شیعه در قرن یازدهم است. فیض کاشانی گذشته از اجتهاد در روش و گرایش تفسیر صافی، در گزینش منابع و روایات آن نیز اجتهاد نموده است. زیرا از یک سو روایات را از برخی منابع روایی امامیه انتخاب کرده و از سوی دیگر با توجه به حجم تفسیر صافی، وی در صدد جمع آوری همه روایات تفسیری در آن نبوده است. فیض، روایات تفسیری را بر اساس ملاکهایی چون اهتمام به نقل از معصوم(ع) در منابع شیعه، مرتبط بودن با آیه، اهتمام به نقل از راویان موثق، توجه به صحت نقل از معصوم(ع)، عدم تنافی با عقل و عدم تنافی با شأن و عصمت انبیا(ع) انتخاب کرده و برای نقل، روشهایی همچون نقل کامل روایت، تلخیص، تقطیع مناسب، حذف سند، تشکیل خانواده حدیث، حذف تکرار و اشاره به روایات مشابه و نقل به معنا را به کار برده که در مواردی هم عملکرد او با برخی از ملاکهایش سازگاری ندارد.
پرونده مقاله