نقد آراء مستشرقان در تحریف زیادت بر قرآن
محورهای موضوعی : فصلنامه مطالعات قرآنیابراهیم اقبال 1 , فرزاد دهقانی 2
1 - عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تهران(استادیار).
2 - دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
"تحریف" عاملی است که اصالت و اعتبار هر کتاب و هر کلامی را با آسیب همراه میکند. نسبت تحریف به قرآن مجید، خواسته یا ناخواسته در همین راستاست. نوعی از آن، تحریف به زیادت است که از سابقه چندانی برخوردار نیست و دانشمندان پیشین به سان دیگر انواع(نقصان و تغییر) به آن نپرداختهاند، اما در یکی دو سده کنونی، مستشرقان به این نوع تحریف دامن زدهاند. موارد ادعائی حدود ده آیه است. آنها با استناد به قرآن کریم و اسلوب و محتوای آن و مطالب برخی منابع روایی، تفسیری و تاریخی به طرح آراء خود مبادرت ورزیدهاند. آراء آنها با استفاده از همان منابع و روش خودشان، قابل بررسی و نقد جدی است. این مقاله در صدد طرح و نقد نیمی از نظریات در این راستا است(آیه 144 آل عمران و آیات مشابه؛ 1/اسراء؛ 38/شوری و 4/معارج) تا بدین وسیله مصون بودن قرآن کریم از این نوع تحریف نیز ثابت شود.
Distortion is an issue that questions the originality and credibility of any book or mode of discourse. Attributing distortion to the Holy Quran has the same negative implications. One instance of the latest claims of distortion in the Holy Quran is that of addition, which is not so long standing, as older scholars had mainly discussed such claims as incompleteness and change. However, in the last two centuries, orientalists have spread this specific claim, referring to as much as ten verses. This claim is based on the orientalists’ understanding of the Holy Quran’s texture, style, and content, in addition to their dependence on some sources on Islamic tradition, exegesis, and history. These claims are readily refutable relying on the same sources that have inspired such assertions. The present article attempts to critically analyze half of these so-called theories, in order to reassert the undisputable infallibility of the Holy Quran.
قرآن مجید.
نهج البلاغه.
ابن أبی الحدید. 1965م. شرح نهج البلاغه. تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
ابن ماجه، محمد بن یزید. 1998م. سنن. بیروت: دار الکتب العلمیه.
بخاری، محمد بن اسماعیل. 1987م. صحیح. بیروت. دار القلم.
بلاشر، رژی. 1374ش. در آستانه قرآن. ترجمه محمود رامیار. چاپ چهارم. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
زمخشرى، محمود. 1407 ق. الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل. چاپ سوم. بیروت: دار الکتاب العربی.
زرکلی، خیر الدین. 1986م. الأعلام. چاپ هفتم. بیروت: دار العلم للملایین.
سیبویه، عمرو بن عثمان. الکتاب. محشی امیل بدیع یعقوب. بیروت: دار الکتب العلمیه.
سیوطى، جلال الدین. 1404 ق. الدر المنثور فى تفسیر المأثور. قم: کتابخانه آیت الله مرعشى نجفى.
مسلم، ابو الحسین. 1995م. صحیح. 5 جلد. چاپ اول. بیروت: دار ابن حزم.
طوسی، محمد بن حسن. بی تا. التبیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر. 1412 ق. جامع البیان فى تفسیر القرآن. بیروت: دار المعرفه.
قرطبی، محمد بن احمد، 1364ش. الجامع فی احکام القرآن. تهران: ناصرخسرو.
معرفت، محمد هادى.1390 ش. تاریخ قرآن. چاپ سیزدهم. تهران: سمت.
مادلونگ، ویلفرد. 1385ش. جانشینی حضرت محمد(ص)(پژوهشی پیرامون خلافت نخستین). ترجمه جواد قاسمی و دیگران. مشهد: بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی.
واحدی، علی بن محمد. 1385 ش. اسباب نزول القرآن. بیروت: دار الکتب العلمیه.
de Sacy, Silvestre, Journal des Savans,Paris:1832.
Casanova, Paul, Mohammad ET la fin du monde, Paris: 1911.
Nöldeke,Theodor, Geschichte des Qorans, Leipzig: 1919
Weil,Gustav, Einleitung in den Koran, Bielefeld ,1844.
__________, Mohammed der Prophet, Stuttgart, 1843.