تاریخ دانش تناسب آیات
محورهای موضوعی : تاریخ علوم قرآنعطیه اکبری 1 , محمد علی مهدوی راد 2 , روح الله شهیدی 3
1 - دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران.
2 - استاد گروه علوم قرآن و حدیث، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران.
3 - استادیار گروه علوم قرآن و حدیث، پردیس فارابی، دانشگاه تهران، قم، ایران.
کلید واژه: تناسب آیات و سور, اعجاز نظم, تاریخ دانش تناسب, نظم و انسجام قرآن, تاریخ علوم اسلامی میانرشتهای,
چکیده مقاله :
علم مناسبت ازسدۀ 8ق همچون یک دانش مطرح شد و آنچه در کتب علوم قرآن همچون تاریخ این علم بیان میگردد معطوف به آثار این سده و بعد از آن است؛ آثاری که در آنها بهصراحت از انواع ارتباط و اتصال بین آیات و سُوَر سخن گفته شده است. این سؤال مطرح است که بستر پیدایی و نضج اندیشۀ تناسب چه بوده است و اندیشمندان مسلمان چه مسیری را طی کردهاند تا موضوع تناسبِ میان آیات و سور قرآن برای آنها به دغدغهای علمی تبدیل شود. در این مطالعه میخواهیم از این فرضیه دفاع کنیم که ریشههای این اندیشه را باید ازسدۀ سق به بعد، و در حیطۀ اثبات اعجاز نظم قرآن و مفهوم نظم جستجو کرد. گسترش افق نگاه مفسران از ارتباط بین الفاظ به ارتباط بین آیات نقطۀ عطف این مسیر است که در آثار باقلانی به روشنی دیده میشود. پس از این مرحله در سدۀ 5ق ورود نگرش ارتباطگرا به کتب تفسیری همچون تبیان شیخ طوسی نیز بستری برای رشد دانش تناسب بود. درنهایت، در سدۀ 6ق تلاقی علم تفسیر با موضوع اعجاز بیانی قرآن که خاصه در تفسیر کشاف زمخشری مطرح شد، آغازی برای رشد و فراگیری این دانش در بین مفسران و دانشمندان گردید.
The Discipline of “Tanāsub al-Āyāt” was introduced as a science in the eighth century, and what is stated in the books of the Qur'anic sciences as the history of this science is focused on the works of this century and afterward in which they explicitly have mentioned the kinds of relation and connection between verses and suras. The present study aimed to answer the question that what was the reason of the proportion idea and what was the path of Muslim scholars to convert the proportion between the Quran’s verses and suras into a scientific concern? this idea is rooted in the area of the I’jāz of the Qur'an order and the concept of order from the third century. According to the commentators, the conversion of the relation between the words to the relation between the verses is the turning point of this path, which is seen in the Bāqilānī’s works. Then, in the fifth century, the introduction of a relativistic attitude to commentary books such as Sheikh Tusi's commentary, al-Tibyān, was also a ground for the knowledge proportion. Finally, in the sixth century, the intersection of the commentary science with the subject of the expressive I’jāz of the Qur'an, which was particularly raised in the interpretation of the Zamakhsharī, al-Kashāf, became the beginning of the growth and acquisition of this knowledge among commentators and scholars.
_||_