• XML

    isc pubmed crossref medra doaj doaj
  • فهرست مقالات


      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان؛ بسترهای همگرایی و زمینه های واگرایی
        حبیب اله ابوالحسن شیرازی
        چکیده پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش پنج کشور جدید در آسیای مرکزی، فصل جدیدی در روابط ایران با این کشورها بوجود آمد. موضوع روابط جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان همواره با اهمیت زیادی مطرح شده و این امر پیش از هر چیز به سبب پیوندهای تاریخی، فرهنگی و زبانی موجود چکیده کامل
        چکیده پس از تجزیه اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش پنج کشور جدید در آسیای مرکزی، فصل جدیدی در روابط ایران با این کشورها بوجود آمد. موضوع روابط جمهوری اسلامی ایران و تاجیکستان همواره با اهمیت زیادی مطرح شده و این امر پیش از هر چیز به سبب پیوندهای تاریخی، فرهنگی و زبانی موجود میان دو کشور و ذکر این حقیقت که تاجیکستان به عنوان تنها کشور فارسی‌زبان در آسیای مرکزی است که وضعیت متمایزی با سایر کشورهای این منطقه دارد. آسیای مرکزی از جمله مناطقی است که از جایگاهی روزافزون در مناسبات منطقه‌ای و بین‌المللی، برخوردار گشته و اکنون به عنوان یکی از مهمترین زیر سیستم‌های منطقه‌ای محسوب می‌شود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تاجیکستان، از یک سو بر پایه عوامل همگرایی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، از فرصت‌ها و زمینه‌های نفوذ و همکاری، برخوردار است و از طرف دیگر با توجه به عوامل واگرایی با چالش‌ها و تهدیداتی مواجه می‌باشد که بر‌آیند این امر، همواره در جهت‌گیری سیاست خارجی ایران در تاجیکستان تأثیرگذار بوده است. این مقاله ضمن شناسایی مهمترین عوامل همگرایی و واگرایی پیش‌روی سیاست خارجی ایران به ارزیابی کلی از خط مشی‌های اتخاذ شده در تاجیکستان می‌پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مقایسه رویکرد امنیتی آمریکا و حشد شعبی در عراق؛ عملکرد و چشم انداز
        تورج افشون عبدالحسین الله کرم
        چکیده امنیت مردم پایه، در واقع مفهوم جدیدی است که با شکل‌گیری بسیج مردمی در ایران پس از انقلاب اسلامی 1357 و در عراق پس از هجمه داعش به بخش‌هایی از خاکش با فتوای مرجعیت شکل گرفت؛ به‌گونه‌ای که حضور عناصر عقیدتی و مردمی در ساختار آن برجسته است. در حال حاضر می‌توان ادعا ک چکیده کامل
        چکیده امنیت مردم پایه، در واقع مفهوم جدیدی است که با شکل‌گیری بسیج مردمی در ایران پس از انقلاب اسلامی 1357 و در عراق پس از هجمه داعش به بخش‌هایی از خاکش با فتوای مرجعیت شکل گرفت؛ به‌گونه‌ای که حضور عناصر عقیدتی و مردمی در ساختار آن برجسته است. در حال حاضر می‌توان ادعا کرد که حشد شعبی به مثابه ساختاری عقیدتی ـ مردمی، در واقع ﺧﻸ ناشی از ناکارآمدی ساختار چینش شده از سوی اشغالگران در دوره پس از سقوط صدام را پر کرده و تبدیل به نیرویی ذاتی، کارا و توانا در عرصة امنیت‌آفرینی برای جامعه و حکومت در عراق گردیده است. مقاله حاضر در پی تبیین این مهم است که تکیه بر مردم در عرصه‌های نظامی ـ امنیتی، همواره کارسازتر از وابستگی به قدرت نظامی - امنیتی بیگانه بوده و از همین رو، حشد شعبی، علیرغم برخی چالش‌ها، واجد دستاوردهای بزرگی در صحنه نظامی ـ امنیتی بوده است؛ به‌گونه‌ای که ناکارآمدی رویکردهای نظامی ‌ـ امنیتی واشنگتن را بیش از پیش نمایان ساخت و نگاه‌ها را به سمت ایجاد امنیت بر پایه‌های عقیدتی و مردمی سوق داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مهاجران خاورمیانه‌ای و امنیت اروپا
        رضا اختیاری امیری حسین رفیع عصمت عارفی
        چکیده در سال‌های اخیر منطقه خاورمیانه با بحران‌های شدیدی مواجه بوده که حاصل رقابت‌های ژئوپلتیکی و تقابل هویتی و ایدئولوژیکی قدرت‌های منطقه‌ای، مداخلات و وزن‌کشی قدرت‌های بزرگ و رشد تروریسم و بنیادگرایی رادیکال می‌باشد. برآیند چنین شرایطی وقوع جنگ‌ها و منازعات مختلف بود چکیده کامل
        چکیده در سال‌های اخیر منطقه خاورمیانه با بحران‌های شدیدی مواجه بوده که حاصل رقابت‌های ژئوپلتیکی و تقابل هویتی و ایدئولوژیکی قدرت‌های منطقه‌ای، مداخلات و وزن‌کشی قدرت‌های بزرگ و رشد تروریسم و بنیادگرایی رادیکال می‌باشد. برآیند چنین شرایطی وقوع جنگ‌ها و منازعات مختلف بود که تا به امروز ادامه یافته و منجر به آواره شدن میلیون‌ها نفر و مهاجرت عده کثیری به اروپا شده است. با توجه به این ﻣﺴﺄله، پژوهش حاضر درصدد است تا ابعاد مختلف پیامدهای امنیتی ورود مهاجران خاورمیانه‌ای را به منطقه اروپا مورد مطالعه و مداقه قرار دهد. روش پژوهش، تحلیلی- تبیینی است و از رهیافت نظری مکتب کپنهاگ جهت تبیین و تحلیل موضوع پژوهش استفاده شده است. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که سونامی مهاجران به منطقه اروپا، شاخص‌های امنیتی کشورهای این حوزه جغرافیایی را در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد تهدید قرار داده است؛ به عبارتی، هجوم مهاجران خاورمیانه‌ای به اروپا، منجر به افزایش تهدیدات تروریستی، برهم خوردن ترکیب قومی و متعاقبا یکپارچگی ملی، تقابل فرهنگی و چند فرهنگ‌گرایی، قدرت گرفتن احزاب راست‌گرای افراطی و تضعیف ثبات سیاسی کشورها در اروپا شده است. همچنین، ورود مهاجران، علاوه بر تحمیل هزینه‌های مالی برکشورها، روند تقویت همگرایی اتحادیه اروپا را به عنوان یک نهاد بین‌المللی با چالش مواجه ساخته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - مقایسه گفتمان هسته‌ای در سیاست خارجی دولت نهم و دهم با گفتمان انقلاب اسلامی
        اکبر اشرفی مهدی سلطانی گرد فرامرزی
        چکیده این مقاله به بررسی گفتمان هسته‌ای در سیاست خارجی دولت محمود احمدی‌نژاد و مقایسه آن با گفتمان انقلاب اسلامی می‌پردازد. محقق با بهره‌گیری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به ارائه مفصل‌بندی گفتمان هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد و نحوه هژمونیک شدن آن می‌پردازد، سپس نسبت آن چکیده کامل
        چکیده این مقاله به بررسی گفتمان هسته‌ای در سیاست خارجی دولت محمود احمدی‌نژاد و مقایسه آن با گفتمان انقلاب اسلامی می‌پردازد. محقق با بهره‌گیری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف به ارائه مفصل‌بندی گفتمان هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد و نحوه هژمونیک شدن آن می‌پردازد، سپس نسبت آن را با گفتمان انقلاب اسلامی ﻣﺘﺄثر از مواضع آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب اسلامی بررسی می‌کند. در طول این سال‌ها، دولت اصول‌گرای احمدی‌نژاد، گفتمان هسته‌ای را با دال مرکزی حق مسلم ملت ایران و با دال‌های پیرامونی همچون فناوری بومی، مقاومت، پیشرفت اقتصادی، عدالت و استقلال مفصل‌بندی کرد. حاصل این گفتمان پیشرفت‌های سریع فناوری هسته‌ای در کشور و البته در کنار آن تحریم‌های گسترده بین‌المللی و یک جانبه بود. اگر چه فشار تحریم‌ها باعث شد تا گفتمان هسته‌ای جدیدی در کشور شکل گیرد، اما بدون شک گفتمان هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد نقش ﻣﺆثری در پیشبرد سیاست‌های کلان نظام در دهه نود داشت. در حالی که برخی تحلیل‌گران و یا جریانات سیاسی تلاش کرده‌اند تا گفتمان هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد را یک گفتمان مستقل از گفتمان انقلاب و در واقع یک گفتمان افراطی و غیرعقلانی معرفی کنند، یافته‌های این مقاله نشان می‌دهد گفتمان هسته‌ای دولت احمدی‌نژاد با گفتمان انقلاب اسلامی ﻣﺘﺄثر از مواضع رهبر انقلاب اسلامی و سیاست‌های کلان نظام همسو بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - جایگاه سیاست‌گذاری‌‌‌های اقتصادی در ثبات سیاسی ترکیه پس از 2002
        محمدرضا صارمی اردشیر سنایی
        چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظام‌های سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقه‌منداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومت‌ها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این چکیده کامل
        چکیده حفظ یک رژیم از براندازی داخلی به طریق انقلاب یا شورش همیشه از مهمترین موضوعات نظام‌های سیاسی بوده و ثبات سیاسی نیز وسوسه فکری کسانی است که به تداوم حیات نظام سیاسی علاقه‌منداند. عوامل متعددی در ایجاد ثبات و یا تغییر سیاسی در حکومت‌ها نقش دارند؛ از عوامل مهم در این زمینه سیاست‌گذاری‌‌‌های اقتصادی نادرست و نبود امنیت اقتصادی ،نابرابری، شکاف ساختاری، تورم و... زمینه ایجاد بی‌ثباتی سیاسی را در جامعه فراهم می‌کند. از سال ۲۰۰۲ به بعد با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، دولت ترکیه توانسته است با برنامه‌ریزی مناسب در سیاست‌گذاری کلان اقتصادی بر مشکلات اقتصادی فائق آید. اما این ﺳﺆال مطرح است که نقش سیاست‌گذاری‌‌‌های اقتصادی در ایجاد ثبات سیاسی در ترکیه چه بوده است؟ فرضیه‌ای که می‌تواند مطرح شود این است که سیاست‌گذاری‌‌‌های اقتصادی باعث ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است؛ بر این اساس دولت در سطح کلان با بهره‌گیری از گسترش بخش خصوصی و افزایش رقابت، کاهش تقاضای داخلی و توسعه صادرات، ایجاد ساز و کار و تشویق برای جذب سرمایه خارجی، افزایش بهره‌وری و استفاده از تکنولوژی توانسته برنامه توسعه و رشد اقتصادی را تداوم بخشد. در بخش سیاست‌گذاری‌‌ پولى نیز توانسته نرخ تورم را به زیر ۵ درصد کاهش دهد. در بخش ارزی نیز با تغییر از نظام ارزی ثابت به نظام ارزی شناور توانسته به احیای ارزش پول داخلی کمک کند. که این امر باعث رضایت مندی شهروندان و ایجاد ثبات سیاسی در این کشور شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - نفوذ روسیه و چالش هژمونی غرب در حوزه دریای سیاه
        روح اله منعم ارسلان قربانی رضا سیمبر
        این مقاله به نفوذ روسیه در حوزه دریای سیاه و چالشی که در نتیجه آن برای گسترش نظم هژمونیک تحت رهبری ایالات متحده در دوره پس از جنگ سرد در این حوزه ایجاد شده است متمرکز است. پس از فروپاشی و تجزیه شوروی، پویش های امنیتی جدیدی در منطقه دریای سیاه پدیدار شده است، این حوزه تا چکیده کامل
        این مقاله به نفوذ روسیه در حوزه دریای سیاه و چالشی که در نتیجه آن برای گسترش نظم هژمونیک تحت رهبری ایالات متحده در دوره پس از جنگ سرد در این حوزه ایجاد شده است متمرکز است. پس از فروپاشی و تجزیه شوروی، پویش های امنیتی جدیدی در منطقه دریای سیاه پدیدار شده است، این حوزه تا پیش از فروپاشی شوروی، شامل دولت های شوروی، بلغارستان، رومانی و ترکیه می شد، که در پی تجزیه شوروی، اوکراین و گرجستان نیز به دولت هایی مستقل در منطقه دریای سیاه تبدیل شده اند و فراتر از آن استقلال دولت های آسیای مرکزی و قفقاز به گسترش پویش های امنیتی و روندهای اقتصادی را در حوزه دریای سیاه تقویت کرده است، بر این اساس روسیه کنترل عصر جنگ سرد بر معادلات امنیتی حوزه دریای سیاه را از دست داده است و به شیوه ای جدید در صدد بسط نفوذ خود در این حوزه در مقابله با گسترش نفوذ ایالات متحده برآمده است که در شکل نظم هژمونیک غربی تحت رهبری خود بویژه ناتو و نهادهای اروپایی دنبال می شود. پرونده مقاله