مطالعه تطبیقی دیپلماسی فرهنگی ایران و ترکیه در عراق (2003 تا 2020)
محورهای موضوعی : روابط بین المللپریسا پورعلی 1 , محمدرضا دهشیری 2 , محمدرضا قائدی 3 , حسن خداوردی 4
1 - دانشجوی دکترای گروه روابط بینالملل، واحد بینالملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
2 - استاد مدعو گروه روابط بینالملل، واحد بینالملل کیش، دانشگاه آزاد اسلامی، جزیره کیش، ایران
3 - استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
4 - استادیار گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: قدرت نرم, ایران, ترکیه, عراق, دیپلماسی فرهنگی, نوعثمانگرایی,
چکیده مقاله :
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی دیپلماسی فرهنگی دو کشور ایران و ترکیه در عراق بعد از فروپاشی حکومت صدام حسین است. پرسش اصلی پژوهش این است که شاخصههای تأثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی کشورهای ایران و ترکیه در عراق در سالهای 2003 تا 2020 مبتنی بر چه رویکردی بوده است؟ فرضیه این است که دیپلماسی فرهنگی ایران در عراق پس از 2003 با رویکرد شیعیگری، محور مقاومت و ایران شهری در مقابل دیپلماسی فرهنگی ترکیه با رویکرد ناسیونالیسم ترکی و نوعثمانیگری مطرح شده است. بر این مبنا هر کدام از این دولتها سعی دارند با رویکرد قدرت نرم و دیپلماسی فرهنگی به اعمال نفوذ در عراق بپردازند. در این مسیر ایران و ترکیه از شرایط، فرصتها، تهدیدها و ابزارهای متفاوتی برای پیشبرد دیپلماسی فرهنگی خود برخوردار میباشند. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که ایران به لحاظ شرایط، فرصتها و ابزارها در موقعیت مناسبتری نسبت به ترکیه قرار گرفته است، ولی تمرکز بر شیعیگری و مبحث مقاومت در عراق، باعث توجه اندک به سایر شاخصههای دیپلماسی فرهنگی شده است. در مقابل ترکیه با رویکردی منفعتمحور و فرصتطلبانه توانسته است با برنامهریزی دقیق از ابزارهایی مانند زبان و ادبیات کردی، دیپلماسی رسانهای، توسعه گردشگری، مباحث علمی و آموزشی و غیره نهایت استفاده را ببرد و نفوذ بیشتری در عراق به دست آورد. تجزیه و تحلیل دادهها با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و گردآوری مطالب نیز به شیوه کتابخانهای انجام یافته است.
Iran and Turkey, as two influential powers in the developments in the Middle East, are trying to advance their cultural diplomacy in Iraq according to the nature of their government, goals and aspirations. The main question of the research is what are the effective characteristics of the cultural diplomacy of Iran and Turkey in Iraq in the years 2003 to 2020? The hypothesis is that Iranian cultural diplomacy in Iraq after 2003 has been proposed with the approach of Shiism, the axis of resistance and urban Iran as opposed to Turkish cultural diplomacy with the approach of Turkish nationalism and neo-Ottomanism. On this basis, each of these governments is trying to exert influence in Iraq with the approach of soft power and cultural diplomacy. In this way, Iran and Turkey have different conditions, opportunities, threats and tools to advance their cultural diplomacy. The research findings indicate that Iran is in a better position than Turkey in terms of conditions, opportunities and tools but the focus on Shiism and the issue of resistance in Iraq has led to little attention paid to other features of cultural diplomacy. In contrast, Turkey, with its utilitarian and opportunistic approach, has been able to make the most of it from tools such as Kurdish language and literature, media diplomacy, tourism development, scientific and educational topics, etc. through careful planning and gained more influence in Iraq. Data analysis was done by descriptive-analytical method and data collection was done by library method.
_||_