استراتژی سیاست خارجی محمد بن سلمان و الزامات امنیتی آن برای ایران
محورهای موضوعی : روابط بین المللامید عزیزیان 1 , حسین رفیع 2 , علی اکبر جعفری 3
1 - دانشجوی دکترای دانشگاه مازندران
2 - عضو هیات علمی دانشگاه مازندران
3 - عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه مازندران.
کلید واژه: استراتژی, ایران, خاورمیانه, عربستان سعودی, محمد بن سلمان, الزامات امنیتی,
چکیده مقاله :
محمد بن سلمان، پس از ورود به دستگاه قدرت در عربستان سعودی، تغییرات بزرگی را در راهبرد سیاست خارجی عربستان ایجاد کرد. او با خروج از راهبرد سنتی سیاست تدافعی، راهبردی تهاجمی را در قبال ایران و مسائل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در پیش گرفت. در این میان، تغییر الگوهای ائتلاف در منطقه در قالب اتحاد با اسرائیل، طرح ناتو عربی و تلاش برای ابقای نظامیان آمریکایی در منطقه، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را با تهدید مواجه کرده است. با این اوصاف، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش اساسی است که استراتژی سیاست خارجی محمد بن سلمان در منطقه چه الزاماتی را برای سیاست خارجی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است؟ در این مقاله، از نظریه امنیت منطقهای مکتب کپنهاگ و واقعگرایی تهاجمی به صورت تلفیقی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفتهشده و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای-اسنادی استفاده شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشانگر آن است که نزدیکی فزآینده عربستان به اسرائیل، تلاش برای ایجاد جبهه عربی همراه با مصر و امارات متحده عربی، تلاش ریاض برای نزدیکی فزآینده به آمریکا و روی آوردن این کشور به تقابل گسترده با ایران، امنیت ملی ایران را در سطحی گسترده متأثر ساخته ضرورت بازنگری در نوع تعامل با عربستان را در دو سطح تقابل و تنشزدایی ایجاد کرده است.
After entering the power system in Saudi Arabia, Mohammed bin Salman, made great changes to the Saudi foreign policy strategy. By leaving the traditional strategy of defensive policy, he conducts an offensive strategy against Iran and the middle east and north Africa regions. Meanwhile, changing the coalition patterns in the region in the form of alliance with Israel, the NATO plan and trying to retain American military in the region has threatened national security of the Islamic Republic of Iran. However, the present study aims to answer the question of what requirements the foreign policy strategy of Mohammad bin Salman in the region has created for the foreign policy and national security of the Islamic Republic of Iran? In this paper, "the security of the Copenhagen school" and "aggressive constructivism" have been used as a theoretical framework. Research methodology and data collecting are descriptive-analytical and library-documentary approaches. The findings indicate that the increasing closeness of Saudi to Israel, trying to create an Arab front along with Egypt and the United Arab Emirates, Riyadh 's attempt to move closer to the United States and bring this country to a wide contrast with Iran, has touched Iran 's national security at two levels of confrontation and detente.
_||_