خیزشهای عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوستهسازی کریمه چکیده کامل
خیزشهای عربی از دسامبر2011 تقریبا به طور کامل نظم امنیتی و بازیگران اصلی در منطقه را دچار تحولات سیاسی و نظامی کرد. حضور مستقیم روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در سوریه یکی از مهمترین تغییرهای استراتژیک در خاورمیانه را ایجاد کرده است. روسیه بعد از پیوستهسازی کریمه به خاک خود در سال 2014، در سال 2015 با دخالت نظامی در سوریه در یک نزاع ژئوپلیتیک با آمریکا قرار گرفته است. مسکو همچنین سیاست تقویت رابطه خود با متحدان سنتی آمریکا در منطقه از جمله اسرائیل، عربستان و ترکیه را نیز مدنظر قرار داده است. رقابت مسکو و واشنگتن درحالی به خاورمیانه کشیده شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال حفظ و تقویت خود در بی نظمی ناشی از بهار عربی است. با توجه به سیاست های کلی ایران در منطقه، تهران روابط خود با روسیه را افزایش داده است. این رابطه در حفظ بشار اسد در قدرت به همپوشانی منافع رسیده است. این مقاله با روش تحلیلی-توصیفی روابط ایران، روسیه و امریکا را یک چرخه به هم پیوسته در نظر گرفته و تاثیر رقابت روسیه و آمریکا را برجایگاه منطقهای ایران بررسی می کند.این مقاله با حمایت مالی مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران تهیه شده است.
پرونده مقاله
ترکیه از جمله کشورهای درحال توسعه و نوظهور است که از جهات اقتصادی و سیاسی در بین کشورهای منطقه و پیرامون موفق ظاهر گشته است. موقعیت جغرافیایی این کشور در همجواری با اروپا و خاورمیانه موجب گشته نسبت به هردو منطقه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل داشته باشد.مسیر رشدو توسعه چکیده کامل
ترکیه از جمله کشورهای درحال توسعه و نوظهور است که از جهات اقتصادی و سیاسی در بین کشورهای منطقه و پیرامون موفق ظاهر گشته است. موقعیت جغرافیایی این کشور در همجواری با اروپا و خاورمیانه موجب گشته نسبت به هردو منطقه تاثیرگذاری و تاثیرپذیری متقابل داشته باشد.مسیر رشدو توسعه ترکیه به گونهای بود که این کشور در پی دستیابی به استانداردهای سیاسی، اقتصادی، رفتاری و ارزشی اروپایی بود و طی سالیان گذشته همواره متقاضی پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. این درحالی است که امروزه شاهد آن هستیم که ترکیه مسیر دیگری را برگزیده است و با اعتنا و توجه کمتر به استانداردهای اروپایی،سعی دارد خودرا یک کنشگر فعال درخاورمیانه و شمال آفریقا بنمایاند. مقاله حاضر به دنبال چیستی این تغییر رویکرد ترکیه در فاصله سالهای 2000 تا 2020 است و این فرضیه رابا روش توصیفی-تحلیلی به آزمون میگذارد که سیاست رهبران ترکیه بر این اساس است که باتوجه به وجود قدرتهای بزرگ و تاثیرگذار در اتحادیه اروپا، ترکیه در بهترین شکل میتوانست یک بازیگر درجه دوم در اروپا باشد،اما این قابلیتهای ترکیه در خاورمیانه میتواند این کشور را به مهمترین بازیگر عمده و تاثیرگذار در سطح اول منطقه بشناساند ولذا در یک انتخاب استراتژیک ترکیه مسیر دوم رابرگزیده است.
پرونده مقاله
به فاصلهی کوتاهی پس از اکتشاف ژنها وخصوصا حصول یافتهها و دستاوردهای جدید درعلم ژنتیک، آشکارشد که علاوه بر برخی صفات ظاهری وجسمانی، رفتار انسان نیز تحتتاثیر طبیعت ژنتیک درونی وی میباشد. از اینرو، درمیان گروهی از اندیشمندان و محققان علوم انسانی، علاقه و انگیزهی جد چکیده کامل
به فاصلهی کوتاهی پس از اکتشاف ژنها وخصوصا حصول یافتهها و دستاوردهای جدید درعلم ژنتیک، آشکارشد که علاوه بر برخی صفات ظاهری وجسمانی، رفتار انسان نیز تحتتاثیر طبیعت ژنتیک درونی وی میباشد. از اینرو، درمیان گروهی از اندیشمندان و محققان علوم انسانی، علاقه و انگیزهی جدیدی برای مطالعه، پژوهش و دفاع از مبانی ژنتیکی رفتار انسان و نیز ترکیب دانشهای خود باعلم ژنتیک ایجاد شد. در این میان، نسل جدیدی از اندیشمندان و محققان علوم سیاسی و روابط بینالملل، با هدف تبیین رفتارهای سیاسی بر مبنای طبیعت ژنتیک انسانی، آغازگر سلسله مطالعات و پژوهشهایی شدند که درنهایت به ظهور یک جریان علمی ودانش میانرشتهای جدیدی به نام ژنوپولیتیک منجر گردید. با اینحال، تاکنون، هویت علمی و نیز دستاوردهای آنان، در پژوهشهای داخلی، مورد واکاوی و بررسی دقیقی قرار نگرفته است. این پژوهش به روش جریانشناسی، درصدد پاسخ به این سئوال است که ژنوپولیتیک، ازچه منظومه وگفتمان، سابقهی تاریخی، موسسان وچهرههای علمی تاثیرگذار، دستاوردها و چالشهایی برخورداراست؟ یافته های این پژوهش، نشان می دهد ژنوپولیتیک دانشی ترکیبی، طبیعت گرا، تجربهگرا-خردگرا و اثباتگرای تعدیل یافته است که طی بیش از چهاردهه از آغاز، باروشهای رفتارگرا ازجمله مطالعهی دوقلوها وفرزندخواندگی، درقالب یک دانش میانرشتهای منسجم، به تبیین رفتارسیاسی برمبنای طبیعت ژنتیک پرداخته است.
پرونده مقاله
در طرحریزی دکترینهای امنیتی، همواره برای مؤلفه تهدید نقش ویژهای در نظر گرفته میشود. اگر تهدید را معادل ترکیبی از احتمال یک رویداد و پیامدهای منفی آن بدانیم، گزاره تهدید در الگوی ذهنی تحلیلگران روسی به مجموعه وضعیتهایی گفته میشود که به نحوی منافع، ارزشها و اولو چکیده کامل
در طرحریزی دکترینهای امنیتی، همواره برای مؤلفه تهدید نقش ویژهای در نظر گرفته میشود. اگر تهدید را معادل ترکیبی از احتمال یک رویداد و پیامدهای منفی آن بدانیم، گزاره تهدید در الگوی ذهنی تحلیلگران روسی به مجموعه وضعیتهایی گفته میشود که به نحوی منافع، ارزشها و اولویتهای ملی کوتاهمدت و بلندمدت کشور روسیه را به خطر انداخته، به آنها آسیبزده و یا نابودی آنها را نشانه رفته است. این نوشتار با اولویت دادن به تحولات امنیتی و توجه به تهدیدهای محوری در این محیط، سؤال اصلی خود را اینگونه مطرح میکند که اندیشکدههای دولتی و غیردولتی روسیه چه تعریف، دیدگاه، ابعاد و مؤلفههایی پیرامون دو مفهوم تهدید و محیط در آسیای مرکزی و قفقاز دارند؟ فرضیه اصلی مقاله عبارت است از آن که اندیشکدههای دولتی و غیردولتی در روسیه بر پایه تجربیات تاریخی، جغرافیای ملی، هویت طبیعی و فرهنگی، منافع و اولویتهای مادی خود به تعریف و بسط مفاهیم تهدید و محیط در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پرداختهاند این مقاله در چارچوب نظریه سازهانگاری به تبیین ادراکات روسی از تهدید و تأثیر آن بر مفهوم محیط به ویژه آسیای مرکزی و قفقاز میپردازد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانهای به انجام رسیده است.
پرونده مقاله
دولت ترامپ وعده داده است تا با اجرای معامله قرن به منازعه فلسطین اسراییل در منطقه خاورمیانه پایان دهد. با توجه به عدم استقبال از این طرح، نه تنها از سوی فلسطینی ها، بلکه کشورهای متحد آمریکا، سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: تا چه اندازه اجرای احتمالی طرح سازش معامله قر چکیده کامل
دولت ترامپ وعده داده است تا با اجرای معامله قرن به منازعه فلسطین اسراییل در منطقه خاورمیانه پایان دهد. با توجه به عدم استقبال از این طرح، نه تنها از سوی فلسطینی ها، بلکه کشورهای متحد آمریکا، سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: تا چه اندازه اجرای احتمالی طرح سازش معامله قرن میتواند به موفقیت بینجامد؟ بر اساس شواهد موجود، فرضیه این پژوهش چنین است: به نظر میرسد به دلیل عدم توجه به ریشههای واقعی منازعه، یکجانبه بودن طرح، توجه خاص به منافع اسراییل، نادیدهانگاری حقوق فلسطینیها، تدوین طرح بدون مذاکره با طرف فلسطینی، عدم توانایی ایالاتمتحده برای اجرای برخی از مفاد طرح، مخالفت کشورهای عضو اتحادیه عرب و اتحادیه اروپا، این طرح قابلیت اجرایی نداشته باشد و در صورت اجرا شدن برخی از مفاد آن به صورت یکجانبه تنها به تنشها در خاورمیانه دامن بزند. نویسندگان برای واکاوی احتمال موفقیت این طرح با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی از مدل بهینه حل منازعات سرزمینی بهره گرفتهاند. در نهایت نویسندگان نتیجه میگیرند که برای دستیابی به صلح در خاورمیانه، باید به طرح جایگزینی اندیشید که تشکیل دولت مستقل فلسطینی در کرانهباختری و نوارغزه شاکله اصلی آن را تشکیل دهد.
پرونده مقاله
تشکیل جمهوری ترکیه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پیدایش احزاب سیاسی علیرغم فضای تکحزبی در سالهال نخست جمهوری ترکیه فضایی از رقابت دموکراتیک را بین احزاب این کشور به وجود آورد. حزب جمهوریخواه خلق که نخستین حزب سیاسی ترکیه محسوب میشود، در حال حاضر بزرگترین اپوزی چکیده کامل
تشکیل جمهوری ترکیه بعد از فروپاشی امپراتوری عثمانی و پیدایش احزاب سیاسی علیرغم فضای تکحزبی در سالهال نخست جمهوری ترکیه فضایی از رقابت دموکراتیک را بین احزاب این کشور به وجود آورد. حزب جمهوریخواه خلق که نخستین حزب سیاسی ترکیه محسوب میشود، در حال حاضر بزرگترین اپوزیسیون حزب حاکم است. هدف مقاله حاضر تبیین مواضع حزب جمهوریخواه خلق در قبال جمهوری اسلامی ایران است. بر این اساس پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه انگارههای هویتی حزب جمهوریخواه خلق چه نقشی در مواضع این حزب در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد؟ نگارنده در فرضیه مقاله بر این باور است که رویکردهای هویتی حزب جمهوری خواه خلق بر مواضع این حزب تاثیرگذار است. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از اسناد کتابخانهای نقش انگارههای هویتی را در مواضع حزب جمهوریخواه خلق مورد بررسی قرار می-دهد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی محسوب میشود. یافتههای مقاله نشان میدهد کنشهای رفتاری حزب جمهوریخواه خلق در قبال جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر اتخاذ سیاستهای همکاریجویانه است.
پرونده مقاله
جنگهای هژمونیک به دلیل ایجاد تحولات سیستمیک دچار تغییر ماهیت شدهاند. برای تبیین الگوهای نوین جنگ هژمونیک از مفهوم پیچیدگی ساختاری به عنوان چهارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. پیچیدگی ساختاری شامل اصولی مانند خواص تکوینی، دینامیکهای غیرخطی، سازواری، علیت فرایندی، انت چکیده کامل
جنگهای هژمونیک به دلیل ایجاد تحولات سیستمیک دچار تغییر ماهیت شدهاند. برای تبیین الگوهای نوین جنگ هژمونیک از مفهوم پیچیدگی ساختاری به عنوان چهارچوب نظری پژوهش استفاده شده است. پیچیدگی ساختاری شامل اصولی مانند خواص تکوینی، دینامیکهای غیرخطی، سازواری، علیت فرایندی، انتشار شبکهای، نظم نامتعادل و مکانیزم خودتنظیمی میشود. در پژوهش حاضر این پرسش مطرح است که تاثیر پیچیدگی ساختاری بر الگوهای نوین جنگ هژمونیک در سیستم نوین بینالملل چگونه است؟ روش این پژوهش مبتنی بر دو گام است؛ در گام اول مدل نظری و تحلیلی پیچیدگی ساختاری بر پایۀ استنتاج قیاسی ارائه شده است؛ در گام دوم از روش تحلیل سری زمانی برای بررسی روند تاریخی جنگهای هژمونیک به عنوان دادههای تجربی استفاده شده است. مطابق فرضیۀ این پژوهش، وضعیت پیچیدگی ساختاری در سیستم بینالملل موجب ایجاد تحولاتی ژرف در متغیر مهمی مانند نظم بینالمللی شده است. هژمونی هوشمند ایالات متحدۀ آمریکا با ابعاد قدرت مولد، نهادی، ساختاری و اجباری در جنگ با شبکههای تمدنی و هویتی چالشگر روسیه، ایران و چین است. بنابراین جنگهای هژمونیک در ابعاد گفتمانی، نظامی، اقتصادی و تکنولوژیکی رخ میدهند.
پرونده مقاله