بایستههای نظریهپردازی اسلامی روابط بینالملل
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی تحقیقات سیاسی و بین المللیمعصومه جمالی 1 , مجتبی عبدخدائی 2
1 - دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
2 - دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
کلید واژه: اسلام, عدالت, نظم, واژههای کلیدی: نظریه, جهانشمولی اسلامی,
چکیده مقاله :
چکیده نظریه و نظریهپردازی در حوزه روابط بینالملل همواره با فراز و نشیبهایی روبهرو بوده است؛ بهگونهای که این حوزه مطالعاتی با تنوع نظریات مواجه است. با ظهور نگرشهای انتقادی در مطالعات روابط بینالملل و ضرورت فهم نظم بینالمللی موجود و ارائه نظم بینالمللی مطلوب، از دهه 1970 اهمیت ارائه نظریات هنجاری روابط بینالملل مطرح شده است. در این راستا، تلاش اندیشمندان مناطق مختلف بینالمللی در جهت ارائه نظریه بومی روابط بینالملل شایان توجه است. دین اسلام با دارا بودن اصولی جهانشمول در راستای تحقق دو هدف اصلی و مجزای خود که در عین مجزا بودن از یکدیگر دارای ارتباط وثیقی با هم هستند؛ یعنی تحقق عدالت بینالمللی و نظم بینالمللی مطلوب در چند دهه اخیر مورد توجه وسیع اندیشمندان قرار گرفته است؛ از اینرو، این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش بوده که آیا دین اسلام میتواند به عنوان یک نظریه هنجاری روابط بینالملل مطرح گردد، و بررسی میکند که این دین با دارا بودن اصولی مثل قاعده دعوت و جهاد، ظلمستیزی و نفی سبیل، عزت دینی و سیادت اسلامی، پایبندی به قوانین و الزامات حقوقی(وفای به عهد)، قابلیت مطرح شدن به عنوان یک نظریه هنجاری- اسلامی روابط بینالملل را داراست. در نظریه اسلامی روابط بینالملل، توجه به نظم، پیش شرط زندگی اجتماعی بینالمللی و اصلیترین راه رسیدن به عدالت بینالمللی است؛ نظم بینالمللی موجود مغایر با نظم بینالمللی مطلوب در راستای این نظریه است. این نوشتار با هدف بررسی ابعاد یک نظریه اسلامی روابط بینالملل، مهمترین دستاورد خود را ارتباط وثیقی میداند که میان چهار اصل دین اسلام که در این مقاله بررسی میگردد، با مباحث مطرح در روابط بینالملل ایجاد شده است و در این راستا با روشی توصیفی- تحلیلی و با ابزار و شیوه گردهآوری کتابخانهای اطلاعات به بررسی نظریه هنجاری اسلامی روابط بینالملل میپردازد.
Abstract Theories and theorizing in the discipline of international relations have always faced with ups and downs in a way that in this field of study, there is diversity of opinions. With the emergence of critical approaches in international relations studies and the need to understand the existing international order and offering the desirable model of international order, the importance of introducing normative theories were felt. In this direction the efforts of international relations scholars in different parts of the world for providing indigenous theories of international relations are noteworthy. Islam by having universal principles favorable for realization international justice and international order has attracted the attention of scholars. The question raised by the present article is, “Can Islam offer a normative theory of international relations?” The assumption is that Islam by its comprehensive principles has the potentials of being an alternative normative-Islamic theory of international relations. In Islamic theory of international relations attention to order is pre-condition of international social life and the main path of for reaching international justice. In fact, Islamic theory of international relations considers the existing international order as inconsistent with ideal order. The present paper wants to examine the dimensions of four principles of Islam (rule of invitation and Jihad, revolt against oppression, domination of infidel over Muslims, dignity and sovereignty of Islamic faith) and their connection with the important issues of international relations. The methodology used in the paper is descriptive-analytical.