نسبت صناعت با هنر در آثار حکمی قطبالدین شیرازی
محورهای موضوعی : هنرسمیرا افراز 1 , اسماعیل بنی اردلان 2 , هادی ربیعی 3
1 - دانشجوی دکتری گروه فلسفۀ هنر، دانشکدۀ هنر، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، تهران، ایران
2 - دانشیار، گروه پژوهش هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران(نویسنده مسئول)
3 - استادیار، گروه فلسفۀ هنر، دانشگاه هنر، تهران، ایران
کلید واژه: حکمت, صناعت , قطب¬الدین¬شیرازی, هنر,
چکیده مقاله :
واژه صناعت به مفهوم هنر به معنای رایج امروزی میباشد. از دیرباز واژه صناعت، به مفهوم عامتر بهجای هنر به کار گرفته میشد و در تفکر اندیشمندان مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است؛ بهعنوانمثال در متون ادبی به مفهوم فضیلت و در حکمت و تصوف اسلامی به مفهوم حرفه و پیشه یادکردهاند؛ اما کاری که قداست دارد و بر بُعد جسمانی و معنوی استوار گردیده است و در اندیشه و تفکر هرکدام از حکما و فلاسفه اسلامی به یک نحوی تعریف میگردد؛ بنابراین این حکما به تألیف آثار صناعی از بُعد معنوی نگریستهاند؛ بی¬شک منابع یونانی و همچنین آرای منتقدان پیش از سقراط، اولین مأخذ مباحث صناعت میباشد. قطبالدین بدون تردید وامدار چنین نظریات عظیمی در حوزه فلسفه، اخلاق و معنویت و یا بهنوعی دیگر همان حکمت است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در صدد پاسخ به این سوالات است که: درآثار قطب¬الدین صناعت با هنر چه نسبتی دارد؟ افتراق بین صناعت قطب¬الدین با هنر (آرت) به مفهوم امروزی چیست؟ نتایج حاصله نشان می¬دهد که صناعت نزد قطبالدین به پیشه ارتباط داشته است و کاربری عمومی داشته و هم از بُعد سلوک معنوی به آن مینگریسته است. مفهوم هنر از دیدگاه این حکیم با مفهوم هنر (آرت) به مفهوم امروزی متفاوت است.در کل از بین تمام صناعتی که علامه آن را طبقهبندی کرده، بر این نکته اذعان دارد که تمام این صناعت برگرفته از علم است تا شخصی علم به ساخت نداشته باشد در تولید صناعات ناتوان میگردد.
The term 'industry' now signifies art in today's common understanding. Historically, 'industry' was employed in a broader sense rather than referring to art, and it underwent analysis and scrutiny by thinkers. For instance, in literary texts, it was depicted as a virtue, and in Islamic wisdom and Sufism, it was denoted as a profession imbued with sanctity, encompassing both physical and spiritual dimensions. Each Islamic sage and philosopher interpreted it similarly, leading them to view the creation of artificial works from a spiritual perspective. Undoubtedly, the primary source of discussions on industry, including the views of pre-Socratic critics, can be traced back to Greek sources. Qutb al-Din is undeniably indebted to these profound ideas within the realms of philosophy, ethics, and spirituality. This study, utilizing a descriptive-analytical approach, seeks to address the following questions: What is the relationship between industry and art in Qutbuddin's works? How does Qutbuddin's conception of industry differ from the contemporary understanding of art? The findings indicate that Qutbuddin's industry was associated with a profession, with a broad application, and he approached it from a perspective of spiritual conduct. According to this sage, the concept of art differs significantly from its contemporary interpretation. Allameh's classification of industries acknowledges that they all stem from knowledge, emphasizing that one lacking manufacturing knowledge would be unable to produce industries.
الماسی کوپایی، اعظم، (1395). تحلیل و تبیین مبانی تعلیم و تربیت در دره التاج قطب الدین شیرازی. نشریه ایده¬های نو در علوم و فناوری. دوره 1. شماره 3.
بنی اردلان، اسماعیل، (1389). معرفت شناسی آثار صناعی . تهران: انتشارات سوره مهر.
بینای مطلق، سعید، (1395). هنرنزد افلاطون. تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
پازوکی، شهرام، (1390) .حکمت زیبایی و هنر در مکتب شیراز بر اساس دو کتاب عبهرالعاشقین روزبهان بقلی شیرازی و دره التاج قطب الدین شیرازی .نشریه جاویدان خرد.جلد 8. شماره 18. ص21-5.
تقی¬زاده، محمود، (1380). سیری در اندیشه های اخلاقی. تهران: نشر دلشاد
حاجی¬ها، عباس، (1386). قطب الدین شیرازی. آراء و آثار او. نشریه پیک نور. سال ششم. شماره 4. ص 71-190
دهخدا، علی اکبر، (1342). لغت نامه دهخدا. ج 19.تهران: سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور.
راغب اصفهاني، حسين بن مفضّل بن محمد، (1427). مفردات الفاظ قرآن. تحقيق صفوان عدنان داوودي. قم: منشورات طليعه النور.
شیرازی، قطب الدین، (1369). دره التاج. به کوشش سید محمد مشکوه. تهران: انتشارات حکمت.
ضیمران، محمد، (1392). هنر نزد ارسطو. تهران: انتشارات فرهنکستان هنر.
عمید، حسن، (1389). فرهنگ فارسی جیبی. تهران: انتشارات راه رشد.
قربانی، ابوالقاسم، (1365). زندگی نامه ریاضیدانان دوره اسلامی از سده سوم تا یازدهم هجری. تهران: نشر دانشگاهی.
کیهانی لنبانی، مرضیه، (1390). بررسی آراء و اندیشههای قطبالدین محمود شیرازی. پایاننامه کارشناسی ارشد ادبیات فارسی. دانشگاه اصفهان. دانشکده علوم انسانی.
محسن افنان، سهیل، (1362). واژه نامه فلسفي. (فارسي. عربي. انگليسي. فرانسه. پهلوي. يوناني. لاتين ). تهران: نشر نقره.
معین، محمد، (1376). حاشیه بر برهان قاطع. تهران: انتشارات امیر کبیر.
میبدی، ابوالفضل رشید الدین، (1382). کشف الاسرار و عده الابرار. تصحیح علی اصغر حکمت. تهران: امیرکبیر.
ناصح پور، نصرالله، (1387). رساله موسیقی از دره التاج لغره الدباج. ج.1 تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
ناصح پور، نصرالله، (1387). رساله موسیقی از دره ¬لتاج لغره الدباج. ج2 . تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
نجفی، موسی، (1382). مراتب ظهور فلسفه سیاست در تمدن اسلامی. تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
یوسفی¬راد، مرتضی، (1386). اندیشه سیاسی قطب الدین شیرازی. تهران: نشر بوستان کتاب.