آیا نظریههای بدیلِ علمی میتوانند معقولیت علمی را به چالش بکشند؟
محورهای موضوعی : فلسفه
کلید واژه: قیاسناپذیری, تعیّن ناقص, نظریه بدیل, نظریه دریافت نشده, معادل تجربی, کوهن, اعوجاج سخت,
چکیده مقاله :
یکی از دلایل قرائتهای نسبیگرایانه در قبال علم، عدم امکان توجیه تصمیمِ دانشمندان در قبال نظریههای علمیِ متعارض یا بدیل است. نسبیگرا مدعی است موقعیتی وجود دارد که در آن دانشمندان هیچگاه نمیتوانند بین نظریات بدیل داوری کنند. از دید مقاله، یک نظریه بدیل تنها زمانی میتواند معقولیت علمی را به چالش بکشد که دو شرطِ کاستی روششناختی دانشمندان و وجود نظریات بدیل در زمانِ مشخص تصمیمگیری برقرار باشند. یک گرایش عمده برای مقابله با نسبیگرایی تلاش در تکمیل و تجهیز روششناسی دانشمندان در هنگام رویارویی با نظریات بدیل است. اما این مقاله معطوف به بررسی و ارزیابی امکان وجود نظریه بدیل است. برای این منظور، تلاش میشود با اشاره به تعاریف مختلف این مفهوم نشان دهیم برای توجیه بدیل بودن یک نظریه، باید شرط استقلال آن از نظریه فعلی برآورده شود. برای این منظور باید صورتبندی کاملی از نظریههای رقیب وجود داشته باشد. بنا به استدلال این مقاله، دست یافتن به این صورتبندی کامل جهت احصا تمام توانشهای تبیینی و استلزامهای تجربی نظریه، امری تاریخی و منوط به بروز نظریه موفق بعدی است. بنابراین تنها پس از تصمیمگیری و اتخاذ موضع میتوان یک نظریه را به نحوی موجه بدیل دانست. بنابراین ادعای نسبیگرا دچار تهافت (ناسازگاری) است زیرا نخست باید اعتبار تصمیم دانشمندان را پذیرفته باشد تا بتواند بدیل بودن را به نظریهای نسبت دهد.
One of the reasons of the Relativism about Science is the impossibility of justifying scientists' decisions about conflicting or alternative scientific theories. Relativism argues that there is a situation in which scientists can never judge between alternative theories. From the point of view of the article, an alternative theory can only challenge scientific rationality if the two conditions of “methodological shortcomings of scientists” and “the existence of alternative theories” are established at a given time of decision-making. A major trend against relativism is the attempt to complement and equip scientists' methodology when confronting alternative theories. However, this article focuses on the study and evaluation of the “possibility of alternative theory”. To this end, we try to point out the various definitions of this concept in order to justify “alternativeness” of a theory. The important condition of independence from the current theory must be met. For this purpose, there must be a “complete formulation” of competing theories. According to this article, achieving this complete formulation to enumerate all the explanatory capabilities and empirical implications of the theory is a matter of history and depends on the emergence of the next successful theory. Therefore, only “after making a decision” a theory can be justified as “alternative”. Thus, the relativist claim is inconsistent because it must first accept the validity of the scientists' decision in order to attribute the alternative to a theory.
_||_