در ادب پارسی به مبحث انواع ادبی توجه چندانی نشده است. نوع یا گونه تعلیمی که از گونههای پذیرفتهشده میان ادیبان و منتقدان ادبی زبان فارسی است نیز از این قاعده مستثنا نیست. در بیشتر کتابهایی که در زمینه انواع نگاشته شده است، از گونه تعلیمی سخن به میان آمده است اما به نظ چکیده کامل
در ادب پارسی به مبحث انواع ادبی توجه چندانی نشده است. نوع یا گونه تعلیمی که از گونههای پذیرفتهشده میان ادیبان و منتقدان ادبی زبان فارسی است نیز از این قاعده مستثنا نیست. در بیشتر کتابهایی که در زمینه انواع نگاشته شده است، از گونه تعلیمی سخن به میان آمده است اما به نظر میرسد که تعاریف و دستهبندیها به بازنگری نیاز داشته باشد. در این مقاله با بررسی ساختاری- معنایی، به تبیین این گونه و نمونههای آن با تکیه بر متونی که در نوع خود برجسته است، پرداخته میشود و دستهبندی منطقی و کاملی از نمونههای این گونه ادبی ارائه میشود. مشکل تداخل و آمیزش گونهها چالشی بر سر راه بحث انواع است اما بهناچار نویسندگان این مقاله نخست گونهها و نمونههای آن را تبیین و تحدید کردهاند و برای هر یک از نمونههای گونه تعلیمی چهارچوبهای مشخص محتوایی- ساختاری تعیین کردهاند؛ سپس ویژگیهای هر یک از سه بعد زبانی، بلاغی و اندیشهای و نمونههایی از شعر و نثر ذکر کردهاند. همچنین با آوردن حکایتی از مثنوی بهعنوان نمونه، نشان دادهاند که همه نمونههای تعلیمی در لایههای مختلف حکایات مثنوی وجود دارد و این دلیل دیگری بر خاص بودن این اثر جاودانه است.
پرونده مقاله
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گر چکیده کامل
شمس تبریزی همچنان یکی از چهرههای ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلالالدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او میداند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در مقالات او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشتها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفتههای بیواسطه خود اوست. سعی شدهاست مهمترین دیدگاههای او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خودشناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوشخویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجرههای متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی مینگرد؛ بدین سبب امروزه میتوان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است.
پرونده مقاله
حکیم نظامی از بزرگترین شاعران ادب فارسی است که در آثار خود به اندیشههای تعلیمی توجه ویژه دارد. او در غناییترین اثر خود یعنی منظومه خسرو و شیرین نیز بسیار به مسائل تعلیمی و اخلاقی اشاره میکند و در این راه به نحو مؤثری از ابزارهای بلاغی و بهویژه علم معانی بهره میبر چکیده کامل
حکیم نظامی از بزرگترین شاعران ادب فارسی است که در آثار خود به اندیشههای تعلیمی توجه ویژه دارد. او در غناییترین اثر خود یعنی منظومه خسرو و شیرین نیز بسیار به مسائل تعلیمی و اخلاقی اشاره میکند و در این راه به نحو مؤثری از ابزارهای بلاغی و بهویژه علم معانی بهره میبرد. این شاعر بزرگ با استفاده از علم معانی و ابزارهای مناسب آن مانند جملات خبری، امری و پرسشی به شیوهای مؤثر، موفق به انتقال مفاهیم اخلاقی و تعلیم آنها به مخاطب خود شدهاست و در عین حال از این طریق حضور مخاطب در متن را نیز برجستهتر نشان دادهاست. در این پژوهش به بررسی این دسته از جملات و معانی ثانویه آنها پرداخته شده، لطایف و ظرایف سه مبحث از علم معانی یعنی جملات خبری، امری، پرسشی و نقش و تأثیر آنها در انتقال مؤثر اندیشههای تعلیمی شاعر در یک متن غنائی تبیین شدهاست.
پرونده مقاله
موضوع اساسی در حوزة نقد اخلاقی آثار هنری و ادبی، رابطة هنر و ادبیات با اخلاق است. مکاتب، جریانها و نحلههای ادبی، هنری و اخلاقی نیز هرکدام از منظری به این مطلب پرداختهاند. اگرچه رسالت اصلی آثار هنری و ادبی در مرحلة نخست، اقناع ذوق مخاطب است اما در بیشتر این آثار، تعه چکیده کامل
موضوع اساسی در حوزة نقد اخلاقی آثار هنری و ادبی، رابطة هنر و ادبیات با اخلاق است. مکاتب، جریانها و نحلههای ادبی، هنری و اخلاقی نیز هرکدام از منظری به این مطلب پرداختهاند. اگرچه رسالت اصلی آثار هنری و ادبی در مرحلة نخست، اقناع ذوق مخاطب است اما در بیشتر این آثار، تعهد ادبی و رسالت اخلاقی و دینی خالق آثار، محسوس و مؤثّر است. باید اذعان کرد بسیاری از آثار ادبی ما هم به بیان عناصر، مؤلّفهها و مضامین اخلاقی پرداختهاند و این تنها مختص ادبیات تعلیمی و یا عرفانی نیست و در انواع دیگر از جمله ادب غنایی و منظومههای بزمی نیز به چشم میخورد. خواجوی کرمانی شاعر بزرگ زبان فارسی نیز در آثار تعلیمی، حماسی، غنایی و از جمله منظومههای بزمی و دیوان خود به تناسب، مصادیق فضایل و رذایل اخلاقی را بیان کردهاست. این پژوهش قصد دارد به نقد اخلاقی منظومههای بزمی خواجو بپردازد.
پرونده مقاله
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایتهای آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفههای عرفانی، گاه جزو حکایتهای عرفانی محسوب میشود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آنها میتواند ما را در دستهبندی دقیقتر حکایتهای اخلاقی و عرفانی یاری ر چکیده کامل
بوستان سعدی از متون تعلیمی و حکمی است که حکایتهای آن به سبب داشتن مضامین و مؤلفههای عرفانی، گاه جزو حکایتهای عرفانی محسوب میشود. با وجود اشتراک مضامین در این دو حوزه، دقت در شیوه بهره بردن از آنها میتواند ما را در دستهبندی دقیقتر حکایتهای اخلاقی و عرفانی یاری رساند. هدف مقاله حاضر بررسی و معرفی الگوهای روایی بوستان و تعیین نسبت این الگوها با روایتگری تعلیمی و عرفانی است. به نظر میرسد الگوهای روایی غالب در بوستان، همان الگوهای مرسوم در حکایتهای تعلیمی فارسی یعنی دو الگوی خطا و پاداش است. در این میان حکایتهایی با مضامین و مؤلفههای عرفانی نیز وجود دارد که گاه از الگویی شبیه به الگوهای تأویلی روایتگری عرفانی پیروی میکند اما نوع تفسیر و خوانش این نمونهها چنان است که غلبه الگوهای تعلیمی بر روایتگری بوستان را نشان میدهد؛ به عبارت دیگر سعدی هنگام تفسیر این نوع حکایات، خطی داستانی را بر میگزیند که منطبق با یکی از الگوهای تعلیمی – بهویژه الگوی پاداش- باشد؛ بنابراین این حکایات با وجود داشتن مضامین عرفانی، بر اساس روند تأویلی روایتگری عرفانی درک نمیشود؛ نکتهای که دور شدن بوستان از سبک روایتگری عرفانی را به دنبال دارد.
پرونده مقاله
پند و اندرز به هر شکل و غرضی، جریان اندیشه آدمی را برای بهبود وضع زندگی و رسیدن به نیکبختی نشان میدهد. سعدی بزرگترین شاعر اخلاقی و تربیتی ایران است که وعظش لطیف، دلانگیز، استوار و متقن و اندرزهایش چونان سرمشق زندگانی در دوران بعد از او نیز به کار رفتهاست. مسأله مط چکیده کامل
پند و اندرز به هر شکل و غرضی، جریان اندیشه آدمی را برای بهبود وضع زندگی و رسیدن به نیکبختی نشان میدهد. سعدی بزرگترین شاعر اخلاقی و تربیتی ایران است که وعظش لطیف، دلانگیز، استوار و متقن و اندرزهایش چونان سرمشق زندگانی در دوران بعد از او نیز به کار رفتهاست. مسأله مطرح در این مقاله این است که برخی غزلهای سعدی به خلاف قیاسِ دیگر آثاری که او را به تعلیم و تجربه نامآور ساخته، محتوای پندگریزی دارد. در این غزلها وی به جای پند و اندرز دادن مخاطب، خود از آن دوری کرده، از ناصح و مشفق تقاضا میکند که دیگر او را پند ندهند زیرا گرفتار درد بیدرمان جنون عشق است که با آب عقل به یک جوی نرود و نصیحت را که خود از آبشخور عقل مایه میگیرد، نرسد که بر او کارگر افتد. روش این تحقیق مطالعه غزلهای سعدی در کلّیات او و تحلیل غزلها از منظر پندناپذیری است؛ بهویژه آن جا که پای عشق در میان باشد. دستاورد مقاله حاضر استخراج و تحلیل نمونه ابیاتی است که در آنها سعدی در راستای اخلاق بر پایه عشق و دوستی، به صراحت از هرگونه خردورزی و نصیحتپذیری و پندشنوی رویگردان است.
پرونده مقاله
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش میکند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایههای جامعه سالم و آرمانیاش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیدههای عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق ب چکیده کامل
سعدی چون روانشناسی اجتماعی با تأمل در روح و روان جامعه همواره تلاش میکند با برجسته سازی امور خوب و نیک و طرد کردن امور بد، پایههای جامعه سالم و آرمانیاش را بنا نهد و اغلب با امور و پدیدههای عالم مواجهه ایجابی دارد. وی با مثبت نشان دادن و ارزشمند دانستن خدمت به خلق بر آن است که اعضای جامعه بهویژه حاکمان قدرت را بهسوی خدمت رسانی به خلق تشویق کند و بدین سان بخشی از آلام و دردهای بشری را درمان کند. سعدی برای رهایی انسانها از درد و رنج، از یک سوی همیاری و همدردی انسانها به همنوعشان را به یاری میطلبد و از سوی دیگر با استفاده از گفتمانهای مختلف اخلاقی، دینی، عقلانی و برجسته کردن امور نیک، تلاش میکند بسترهای لازم را برای ایجاد جامعه سالم و متوازن فراهم کند و در مناسبات اجتماعی و ارتباط افراد با یکدیگر پیوندی سالم، متعادل و توأم با عشق و مهرورزی به همدیگر برقرار کرده، از رهگذر آن، آسایش و آرامش روحی را به جامعه بازگرداند. در یک نگاه ساختاری و جامع به دیدگاه سعدی در قصاید و بوستان میتوان گفت که سعدی با پدیده درد و رنج، مواجهة اخلاقی و انسانی دارد و درد و رنج مطرح شده در شعر او متعلق به کل جامعه انسانی است و به قشر یا جامعه خاصی تعلق ندارد بلکه مربوط به کل انسانهایی است که چون عضو یک پیکره انسانی با هم در ارتباطند.
پرونده مقاله