بررسی و مقایسه جنبه های تعلیمی دو مفهوم انصاف و عشق در تذکره الاولیا و منطق الطیر عطار
محورهای موضوعی : شاهنامهسیده مریم روضاتیان 1 , فاطمه السادات مدنی 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
2 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
کلید واژه: عطار نیشابوری, منطق الطیر, تذکره الاولیا, تفاوت های زبانی, جنبه های تعلیمی,
چکیده مقاله :
تردید نیست که بخش قابل توجهی از آثار عرفانی با اهداف تعلیمی شکل گرفته اند و پدیدآورندگان این آثار، هریک از منظری خاص به عرفان و مباحث پیرامون آن نگریسته اند. بعضی با به کاربستن زبانی دشوار تنها خواص را مخاطب خویش قرار داده اند و برخی دیگر با به کارگیری زبانی ساده و روشن، گسترۀ مخاطبان خویش را وسعت داده اند. عطار نیشابوری در زمرۀ شاعران و نویسندگانی قرار دارد که روش دوم را برای انتقال اندیشه های خویش برگزیدند. اگرچه آثار بسیاری را به وی نسبت داده اند اما مجموع آثار قطعی او از هفت اثر فراتر نمی رود. به کارگیری تمثیل و حکایات متعدد، شیوۀ مورد علاقۀ عطار است؛ از این رو بدون شک می توان در میان مثنوی های وی و تذکره الاولیا که مبتنی بر حکایات است، مفاهیم و حکایات مشترکی را مشاهده نمود. از میان آثار عطار، دو اثر تذکره الاولیا و منطق الطیر را مبنای پژوهش کنونی خویش قرار دادیم تا به بررسی حکایات مشترک این دو اثر با محوریت دو مفهوم تعلیم انصاف و تفاوت عشق ظاهری و حقیقی بپردازیم. هدف آن است که شیوۀ عطار در بیان مفاهیم ذکر شده، در دو اثر متفاوت مورد مقایسه قرار گیرد و دامنۀ تغییرات اعمال شده از سوی وی مشخص گردد تا دریابیم کدام یک از شیوه های به کارگرفته شده در بیان حکایات، از قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. عطار در گزینش شیوۀ بیان خود، اقتضای ساختار اثر و اهدافی که به دنبال تحقق آن است را در نظر داشته و برای تعلیم یک مفهوم، آگاهانه شیوۀ بیان خود را دگرگون ساخته است.
There is no doubt that a significant part of the mystical works have emerged by educational goals and each of various writers and poets have regard to mysticism with a particular perspective. Some of them have handled a difficult language, so special people pay attention to them, but some others have used simple language, so they have widened their audience range. Attar Neishabouri is one of them. Although many works have been attributed to him, all of his works are seven. Using allegory and anecdotes is his favorite style. Therefore, we can find common concepts and anecdotes between Tazkerat ol-Awlia and his Masnavis which are based on numerous anecdotes. Among these works, in this study we focus on common anecdotes betwee Tazkerat ol-Awlia and Mantiq ot-Tayr. This study done within the two concepts: justice and the difference between unreal love and real love. The goal is to be shown that there are some difference between those two books for explaining these concepts. So it shows that which of these books has stronger educational aspects. This study will show that Attar has used different style in each book and he consciously changed his rhetoric to teach a concept.
_||_