نوستالژی (غمیاد) در " نفثة المصدور" چکیده نوستالژی(غمیاد) یا غم غربت یکی از حالات روانی ناخودآگاه انسان است که در آثار ادبی ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگی و دلتنگی شدید که با دگرگونی اوضاع فردی، اجتماعی و سیاسی رخ می دهد و شخص را دچار آشفتگی روحی می نماید.این چکیده کامل
نوستالژی (غمیاد) در " نفثة المصدور" چکیده نوستالژی(غمیاد) یا غم غربت یکی از حالات روانی ناخودآگاه انسان است که در آثار ادبی ملل مختلف بازتاب داشته است.احساس غمزدگی و دلتنگی شدید که با دگرگونی اوضاع فردی، اجتماعی و سیاسی رخ می دهد و شخص را دچار آشفتگی روحی می نماید.این تغییرات ناگهانی منجر به واکنش غیر ارادی "مرور خاطرات" و حسرت گذشته" می گردد. نویسندهّ کتاب" نفثة المصدور" که در دستگاه حکومتی "جلال الدین خوارزمشاه" خدمت می کرده است از نزدیک شاهد وحشت انگیزترین قتل و غارت تاریخ ایران یعنی ایلغار مغول بوده است.وی اگر چه خود جان سالم به در برده است اما افسرده و غمزده ،در حسرت و اندوه بسیار ،توام با بیم و امید، رنج زیستن در آن ایام دشوار را تحمل کرده است. رنجنامۀ بی نظیر او با نگارشی ادیبانه و با "نثری در آستانۀ شعر " احساسات تلخ و جانکاه نویسنده را به خوبی به خواننده منتقل می کند.بیان شکوه های نوستالژیک از موارد قابل توجه در این اثر است که مفاهیم متعددی چون :غم غربت ، شکوه از تقدیر و روزگار،دوری از خانواده، فراق سلطان،جدایی دوستان، حسرت فرصت های از دست رفته، شکوه از شکوه به تاراج رفتۀ ایران،... ،را در بر می گیرد. پربسامد ترین نوستالژی در این کتاب از نوع گذشته گرای فردی است که به طور مستمر بیان شده و محتوای اصلی کتاب را در برمی گیرد.
پرونده مقاله
چکیده: خاقانی، شاعر پرآوازۀ قصیدهسرای قرن ششم- که به مدیحهسرایی شهره است و در تصویرسازیها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست چکیده کامل
چکیده: خاقانی، شاعر پرآوازۀ قصیدهسرای قرن ششم- که به مدیحهسرایی شهره است و در تصویرسازیها، بویژه در وصف طبیعت و بالاخص در ستایش صبح و مظاهر آن، از همگنان پیشی گرفته است- در اقبال به عرفان و اصطلاحات عرفانی، تعلّق خاطری دارد؛ هر چند عرفان او در سطح سنایی و عطّار نیست، امّا رویکرد او به مقامات سیر و سلوک، درخور توجّه و واکاوی است. بازتاب مقامات دهگانۀ توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، شکر، خوف، رجا، توکّل و رضا در دیوانش، توجّه کردنی است؛ در این پژوهش، مقامات مذکور، با شواهد شعری، از دل دیوان استخراج و همراه با تحلیلهای مربوط، نموده شده است تا معلوم گردد خاقانی، علاوه بر ابعاد هنری دیگر، در عرفان نیز دستی دارد و به استناد شواهد فراوان، مفاهیم عالی آن را در جای جای اشعار خود آورده است.
پرونده مقاله