تجدّد و تمدّن مفهوم عام و گستردهای است که ایران عصر قاجاریه را به خود پیچیدهاست و حیات ایرانیان در سایة آن، دستخوش تغییر و تحوّلات همه جانبهای گشته، به شکلی که اثرات آن حتی تا روزگار ما محسوس است؛ بدیهی است که این گونه تحولات، واژگان جدیدی را در سطوح مختلف زندگی ایرا چکیده کامل
تجدّد و تمدّن مفهوم عام و گستردهای است که ایران عصر قاجاریه را به خود پیچیدهاست و حیات ایرانیان در سایة آن، دستخوش تغییر و تحوّلات همه جانبهای گشته، به شکلی که اثرات آن حتی تا روزگار ما محسوس است؛ بدیهی است که این گونه تحولات، واژگان جدیدی را در سطوح مختلف زندگی ایرانیان مطالبه نماید. از آنجا که شعر این دوره، آمیختگی کاملی با وجوه و ابعاد مختلف و واقعیِ تاریخ این عصر دارد، بررسی واژگان موجود در شعر و ادبیات خاص این برهة زمانی، اطلاعات دقیقی از تغییرات زبانی در سطح واژگانی در اختیار ما قرار خواهد داد. این مقاله به بررسی کاربرد واژگان عربی در شعر شعرای طراز اول عرصة تجددطلبی (بهار، عارف، ایرج میرزا، میرزاده عشقی، نسیم شمال، فرخی یزدی) پرداخته است و نشان میدهد که در هنگامة هجوم واژگان غربی مدرن، چگونه واژگان عربی با تغییر کاربریِ واژگان قدیمیتر و نیز ورود واژگان جدید از زبان عربی، یا شکلهای جدیدی از باهمآییوازگان در محورهمنشینی و در گروههای اسمی جدیدتر، در عرصههای مختلف حیات و ادبیات ایران عصر قاجاریه ایفای نقش نموده است.
پرونده مقاله
رمان "انگار گفته بودی لیلی"، رمانی روانشناختی با دیدگاهی انتقادی- اجتماعی است. این رمان دارای ذهنیت زنانه و نظام تکآوایی است و حضور مردان در آن، فقط از پسِ نگاه زنانه قابل رؤیت است. در میان عناصر روایتساز این رمان، شخصیتپردازی نقش مهمی بهعهده دارد و اغلب شخصیتها، چکیده کامل
رمان "انگار گفته بودی لیلی"، رمانی روانشناختی با دیدگاهی انتقادی- اجتماعی است. این رمان دارای ذهنیت زنانه و نظام تکآوایی است و حضور مردان در آن، فقط از پسِ نگاه زنانه قابل رؤیت است. در میان عناصر روایتساز این رمان، شخصیتپردازی نقش مهمی بهعهده دارد و اغلب شخصیتها، نقشهای جنسیتی شاخصی در ابعاد اجتماعی و فردی ایفا میکنند. یکی از جذابترین شخصیتهای موجود در رمان، شخصیت محمود است؛ این شخصیت پیچیده و عصبی، در داستان حاضر بسیار هنرمندانه و قوی طراحی و پردازش شده است. تحقیق حاضر به قصد تحلیل روانشناختی محمود و بر مبنای نظریات هورنای در موضوع شخصیت عصبی انجام گرفت. نتایج تحقیق، ناظر بر آن است که محمود، رهبر فرقۀ عرفانی خاص، که با فراگیری دانش روانشناختی و با غلبه بر نیروی ذهن و فکر دیگران، افراد را تحت نفوذ ارادۀ خود درمیآورد و سوءاستفاده میکند، دارای شخصیت عصبی از نوع کمالگرا و خودبزرگساز است. رشد در شرایط سخت کودکی (خانوادۀ تکوالد، فقر، احساس حقارت ناشی از شغل مادر) ریشۀ اصلی ایجاد اضطراب اساسی، اختلال شخصیتی و تمایلات او به خودِ ایدهآلی کمالگرا و قدرتطلب بوده است. او که نقش جنسیتی مرد ـ مجنون را هم در این داستان ایفا میکند، تضاد اساسی مابین مهرطلبی و قدرتطلبی را در طرحوارۀ شخصیتی خود به نمایش میگذارد.
پرونده مقاله