واکاوی خودِ پنهان در رمان «چراغها را من خاموش میکنم»
محورهای موضوعی : پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی
1 - استادیار دانشگاه آزاد چالوس .ایران
کلید واژه: چراغها را من خاموش میکنم, کلاریس, پنجره جوهری, خود پنهان, خودافشاگری.,
چکیده مقاله :
این تحقيق، خودشناسی شخصيت اصلی رمان «چراغها را من خاموش میکنم» اثر زویا پیرزاد را مورد بررسی قرار داده است. هدف اصلی آن شناسایی منطقه پنهان شخصیت اصلی رمان از طریق مدل پنجره جوهری است. یکی از الگوهای بسیار جالب و مورد توجه در تصویر کردن رفتار انسانی، پنجرۀ جوهری است. این نام از ابتدای اسامی کوچک دو روانشناس «جوزف لوفت» و «هری اینگهام» که مدل را طراحی کردهاند گرفته شده است. این تحقيق همچنين نشان داد که ویژگیهای مرتبط با خودِ پنهان در شخصیت کلاریس چیست؟ روش مورد استفاده تحقيق، توصيفی- تحلیلی است. این تحليل، مفهوم خود واقعی را با پنجره جوهری تبیین میکند. نتایج نشان داد، در رمان چراغها را من خاموش میکنم، کلاریس بهعنوان شخصيت اصلی داستان، خود شناسی را انجام میدهد که با مسلط ترین منطقه خودِ پنهان در پنجره جوهری او که شامل پرداختن به حس درونی است، شناسایی میشود. با تحليل خود پنهان، مشخص شد که خود پنهان با محافظه کاری در بیان عشق، مبهم بودن و مکانيسم دفاعی سرکوب یا سرکوب مرتبط است.
This research investigated the self-awareness of the main character of the novel I turn off the lights. Its purpose is to identify the main character's hidden area through the ink window. One of the most interesting and interesting patterns in depicting human behavior is the Johari window. This name is taken from the first names of the two psychologists "Joseph Luft" and "Harry Ingham" who designed the model. This research also showed that what are the characteristics related to the hidden self in Clarice's personality? The method used is descriptive-analytical research. This analysis explains the concept of the real self with a substantial window. The results showed that in the novel I turn off the lights, the main character performs self-discovery, which is identified with the most dominant area of the hidden self in his essence window, which includes dealing with the inner sense. By analyzing the hidden self, it was found that the hidden self is related to conservatism in the expression of love, ambiguity and the defense mechanism of suppression or suppression.
• آبوت، پاملا. والاس، کلر (۱۳۸۰)، جامعهشناسی زنان، ترجمۀ منیژه نجم عراقی، چ چهارم، تهران: نی.
• اجاکیانس، آناهید (1382) چراغها را من خاموش میکنم، تهران: نامه فرهنگستان، شماره 21.
• پیرزاد، زویا. (1390). چراغها را من خاموش میکنم. چ چهل و چهارم. تهران: مرکز.
• داد، سيما (1383). فرهنگ اصطلاحات ادبي. چ 3. تهران: مرواريد.
• شمیسا، سیروس. (1391). مکتبهاى ادبى. چ دوم. تهران: قطره.
• شعاری نژاد، علیاکبر (۱۳۶۴)، روانشناسی رشد، چ پنجم، تهران: اطلاعات.
• فرخزاد، پوران (1381)، كارنمای زنان كارای ايران از ديروز تا امروز، تهران: قطره.
• فاولر، راجر (1390) زبانشناسی و رمان، ترجمه محمد غفاری، تهران: نی.
• لاج، ديويد (1393)، هنر داستاننویسی، ترجمة رضا رضايي، تهران: ني.
• میرصادقى، میمنت. (1385). رمانهاى معاصر فارسى. کتاب چهارم. تهران: نیلوفر.
• نیکوبخت، ناصر؛ دسپ، سید علی؛ بزرگ بیگدلی، سعید؛ منشیزاده مجتبی (۱۳۹۱)، «روند تکوين سبک زنانه در آثار زويا پیرزاد. تحلیلی بر پايۀسبک شناسی». فصلنامه علمی- پژوهشی نقد ادبی، سال 5، ش ۱۸. تابستان. صص ۱۵۳-۱۱۹.
• Chaudoir. S. & Fisher J. D. (2010). The Disclosure Processes Model. Psychological Bulletin, 136(2), 236–256.
• Cruddas, S. Gilbert, P. & McEwan, K. (2012). The Relationship Between Self-Concealment and Disclosure, Early Experiences, Attachment, and Social Comparison. International Journal of Cognitive Therapy.5(1), 28–37.
• Larson, D. G. & Chastain, R. L. (1990). Self-Concealment: Conceptualization, Measurement, and Health Implications. Journal of Social and Clinical Psychology, 9(4), 439–455.
• Luft, J. (1969). Of Human Interaction. Palo Alto, California: National Press. p. 177