تحلیل تطبیقی زیست پذیری در مناطق شهری؛ مطالعه موردی مناطق دهگانه کلانشهر تبریز
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی و پژوهشی پژوهش و برنامه ریزی شهریعاطفه فرج اللهی 1 , محمدرضا پورمحمدی 2 , رحیم حیدری چیانه 3 , داوود مختاری 4
1 - دانشجوی دکترای گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، واحد مرند، دانشگاه آزاد اسلامی، مرند، ایران.
2 - ستاد گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده برنامهریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، ایران.
3 - دانشیار گروه جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشکده برنامهریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، ایران.
4 - استاد دانشکده برنامهریزی و علوم محیطی، دانشگاه تبریز، ایران.
کلید واژه: مدل ویکور, زیست پذیری, کلانشهر تبریز, تحلیل اثرات ساختاری/ متقابل, آزمون T,
چکیده مقاله :
از رویکردهای نوین در راستای پایداری شهری، مفهوم زیست پذیری میباشد که بر ارتقای کیفیت شاخصهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی در شهر تأکید دارد. در این پژوهش که با هدف سنجش وضعیت زیست پذیری در مناطق10 گانه شهر تبریز انجام شده، از روش توصیفی- تحلیلی و ابزار پرسشنامه (در دو سطح شهروندان و کارشناسان) بهرهگیری شده است. در این راستا از آزمون T تک نمونهای در محیط نرمافزار SPSS ، مدل تصمیمگیری چندشاخصه ویکور و روش تحلیل اثرات متقابل/ ساختاری، با استفاده از نرمافزار میک مک برای تحلیل دادهها بهرهگیری گردیده است. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مناطق 10 گانه شهر تبریز، و نمونه آماری نیز بر اساس روش نمونهگیری طبقهای و به نسبت سهم جمعیتی مناطق با استفاده از روش نمونهگیری ساده تصادفی انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشانگر این است که هم بر اساس نظر کارشناسان(3.04) و هم بر اساس نظر شهروندان(3.20) میانگین ابعاد چهارگانه زیست پذیری کلانشهر تبریز بالاتر از متوسط (میانگین نظری3) قرار دارد. بر اساس نظرات شهروندان منطقه 9 و بر اساس نظرات کارشناسان، منطقه 1 در رتبه اول قرار دارد. نتایج حاصل از تحلیل ویکور نیز نشانگر رتبه اول منطقه 2، ازنظر زیست پذیری میباشد. در خصوص عوامل تأثیرگذار حاصل از نرمافزار میک مک، "ایجاد اشتغال و درآمد پایدار" مهمترین عامل شناختهشده است. نتایج نشاندهنده این است که به ترتیب عوامل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار، نوسازی بافت فرسوده، بهسازی بافت حاشیهنشین، تأمین مسکن مناسب، توسعه فضاهای سبز و باز و تأمین خدمات زیرساختی عوامل کلیدی تأثیرگذار هستند. با توجه به این مهم میتوان گفت که در بین مناطق 10 گانه کلانشهر تبریز شاهد عدم تعادل فضایی از نظر زیست پذیری هستیم و مدیریت بهینه موارد مذکور نقش مهمی در رفع این عدم تعادل فضایی بازی می نماید.
One of the new approaches in the direction of urban sustainability is the concept of livability, which emphasizes on improving the quality of various economic, social, environmental and physical indicators in the city. In this study, which was conducted with the aim of assessing the livability situation in 10 areas of Tabriz, the descriptive-analytical method and questionnaire tools (at both levels of citizens and experts) were used. In this regard, one-sample t-test in SPSS software environment, Vicker multi-attribute decision model and interaction / structural analysis method using Mick Mac software for data analysis have been used. The statistical population of this study was the residents of 10 districts of Tabriz, and the statistical sample was selected based on stratified sampling method and the proportion of population share of the regions using simple random sampling method. The results show that according to both experts (3.04) and citizens (3.20), the average of the four dimensions of livability of Tabriz metropolis is higher than the average (theoretical average of 3). According to the opinions of the citizens of District 9 and according to the opinions of experts, District 1 is in the first place. The results of Vickor analysis also show the first rank of Region 2 in terms of viability. Regarding the influential factors resulting from Mick Mac software, "creating employment and sustainable income" is the most important known factor. The results show that the factors of job creation and sustainable income, renovation of worn-out texture, improvement of suburban texture, provision of suitable housing, development of green and open spaces and provision of infrastructure services are key factors, respectively. Considering this, it can be said that among the 10 areas of Tabriz metropolis, we are witnessing a spatial imbalance in terms of livability, and the optimal management of the mentioned cases plays an important role in eliminating this spatial imbalance.
_||_