اثر بخشی درمان های مبتنی بر مدل سرپایی عمقی ماتریکس و مدل مراحل تغییر بربهبود خودتنظیمی و خودکارآمدی پرهیز از مواد
محورهای موضوعی : اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینیمصطفی جعفری نژاد 1 , سودابه بساک نژاد 2 , مهناز مهرابی زاده هنرمند 3 , یداله زرگر 4
1 - دپارتمان علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
2 - دپارتمان علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
3 - دپارتمان علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
4 - دپارتمان علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
کلید واژه: مدل مراحل تغییر, مدل ماتریکس, خودتنظیمی هیجانی, خودکارآمدی پرهیز,
چکیده مقاله :
تاکنون درمان های روان شناختی گوناگونی برای درمان اعتیاد ارایه شده اند. هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی مدل سرپایی عمقی ماتریکس و مراحل تغییر بر کاهش مشکلات خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی پرهیز از مواد در مردان وابسته به آمفتامین بود. بدین منظور، طی یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه همراه با گروه کنترل، 45 مرد معتاد خود معرف از میان مردان وابسته به آمفتامین مراجعه کننده به کلینیک ترک اعتیاد رازی طب، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (یک گروه مداخله مبتی بر مدل سرپایی عمقی و گروه دیگر مداخله مدل مراحل تغییر) و گروه کنترل کاربندی شدند. گروهها قبل، بعد از اتمام درمان و 3 ماه بعد از اتمام درمان با پرسشنامه های خودتنظیمی هیجانی، خودکارآمدی پرهیز از مواد مورد ارزیابی قرار گرفتند. دو گروه آزمایش به مدت 16 جلسه و هفته ای دوبار درمان با رویکردهای مدل سرپایی عمقی و مدل مراحل تغییر را دریافت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندگانه بیانگر اثربخشی هر دو مدل درمانی بر کاهش مشکلات خودتنظیمی هیجانی و افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد بود. نتایج مقایسه ای بیانگر اثربخشی بیشتر و پایدارتر مدل مراحل تغییر نسبت به مدل سرپایی عمقی هم در پس آزمون و هم پیگیری سه ماهه بر خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی پرهیز از مواد بود. به نظر می رسد خودتنظیمی هیجانی برای درمان اعتیاد مهم بوده و باید خودتنظیمی هیجانی را به عنوان مکانیزم موثر بر تغییر در مداخلات بالینی در نظر گرفت.
Various psychological treatments have been provided for addiction treatment. The aim of the current study was to compare the effectiveness of treatment based on matrix deep outpatient model and stages of change on improvement of self-regulation and self-efficacy of drug abstinence in men addicted to amphetamines. For this purpose, 45 male drug abusers of amphetamines who referred to Razi addiction medicine clinic were selected, randomly, in a semi- experimental study with pre-test, post-test and in a 3 month follow up with a control group. They were assigned to two groups of experiment and control (a group intervention model based on outpatient deep matrix and other intervention stage of change model). The groups were evaluated both before and after the treatment and 3 months after the completion of treatment on emotional self-regulation, self-efficacy, and drug abstinence. The two groups of experiment underwent 16 sessions of treatment based on outpatient deep matrix model and stages of change, twice weekly. The result of multiple covariance analysis indicated the effectiveness of both models of treatment on reduction of emotional self-regulation problems and an increase in self-efficacy of drug abstinence. Comparative results indicated more effectiveness and stability in stages of change model compared to deep outpatient model in the post-test and three months follow-up on emotional self-regulation and self-efficacy of drug abstinence. It seems emotional self-regulation is important for the treatment of addiction and they consider emotional self-regulation as an effective mechanism on a change in clinical interventions.