بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با میزان مشارکت اجتماعی در بین دبیران زن شاغل در آموزش و پرورش شهرمیاندوآب
محورهای موضوعی : جامعه شناسیگلشن رستمی 1 , حسین بنیفاطمه 2 , محمدباقر علیزادهاقدم 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، گروه علوم اجتماعی؛ کارشناسی ارشد جامعهشناسی، تبریز- ایران (نویسنده مسئول).
2 - استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز.
3 - دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز.
کلید واژه: مشارکت اجتماعی, آموزش و پرورش, دبیران زن, : سرمایه فرهنگی,
چکیده مقاله :
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی با میزان مشارکت اجتماعی زنان شاغل در آموزش و پرورش شهر میاندوآب بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دبیران زن شاغل در آموزش و پرورش شهر میاندوآب تشکیل می دهند که تعداد آن ها 1500 نفر می باشد با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و به تناسب جمعیت شاغل آن ها را درسه مقطع ابتدایی، راهنمایی ومتوسطه طبقه بندی کرده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات لازم گردآوری شد. سپس با استفاده از نرم افزارspss تنظیم و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و براساس اطلاعات به دست آمده درمجموع میزان مشارکت اجتماعی دبیران زن در حد بالایی بوده و میزان سرمایه فرهنگی آنان در حد متوسط می باشد که سهم دو بعد تجسم یافته و عینیت یافته درحد متوسط و سرمایه فرهنگی نهادی کمتر ازحد متوسط است، درنتیجه بین دو متغیر میزان مشارکت اجتماعی و میزان سرمایه فرهنگی همبستگی مستقیم معنی داری وجود دارد.
The main objective of this study was to investigate the relation between cultural capital and social participation of Female teachers in Miandoab city. The statistical population included 1500 female teachers. Using a stratified random sampling method, they were classified to primary, guidance and high school proportionally. By using the researcher-made questionnaire technique, required data were collected. By using computer soft wares (SPSS) the data was set out and analyzed and the results are as follows: According to data the social participation was high and the amount of cultural capital is average also, the contribution of both embodied and objectified aspects is average but the institutional cultural capital is below average. Thus, there is a straight and meaningful relationship between both social participation and cultural capital variables.
ازکیا، م؛ و دیگری. (1380). بررسی رابطۀ بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتمتاعی سازمان یافتۀ روستـائیان در نواحـی روستـایی شهـر کاشـان. مجلۀ اقتصاد کشاورزی و توسعه. شماره 36، سال نهم.
آلموند، ج؛ و دیگری. (1380). مشارکت و حضور سیاسی شهروندان. ترجمۀ: ع، طیب. اطلاعات سیاسی- اقتصادی. تهران، شماره 164-163.
بوردیو، پ. (1384). شکلهای سرمایه، در سرمایه اجتماعی: اعتماد؛ دموکراسی و توسعه. ترجمه: افشین خاکیاز و دیگری. تهران: نشر شیرازه.
بیرو، آ. (1370). فرهنگ علوم اجتماعی. ترجمه: ب، ساروخانی. تهران: نشر کیهان.
جنکینز، ر. (1385). پیر بوردیو. ترجمۀ: ل، جوافشانی و دیگری. تهران: نشرنی.
خدامرادی، ح. (1382). عوامل مؤثر بر میزان مشارکت اجتماعی زنان تکنوکرات. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، تهران: دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی.
خواجهنوری، ب. (1385). بررسی رابطه مؤلفههای جهانی شده و مشارکت اجتماعی زنان. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه شیراز.
ریتزر، ج. (1379). نظریههای جامعهشناسی. ترجمه: م، ثلاثی. تهران: انتشارات علمی.
شویره، ک؛ و دیگری. (1385). واژگان بوردیو. ترجمه: م، کتبی. تهران: نشر نی.
صمدیان، ف. (1386). بررسی عوامل موثر بر میزان مشارکت اجتماعی زنان. پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه کرمان.
غفاری، غ؛ و دیگری. (1384). تبیین مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان علوم پژشکی تهران. مجلۀ جامعهشناسی ایران. دوره 6، شماره 1.
فرجی، ل؛ و دیگری. (1389). بررسی تأثیر سرمایههای اجتماعی و فرهنگی بر میزان مشارکت زنان در سازمانهای غیردولتی. فصلنامه برنامهریزی رفاه و توسعه اجتماعی. 1389، دوره 6، شماره 4، ص 31-24.
نصیری، م. (1389). بررسی میزان مشارکت اجتماعی معلمان دبیرستانهای شهر تکاب و عوامل اجتماعی مرتبط با آن. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی تبریز.