این پژوهش با هدف بررسی اثر تعدیلی تعهد سازمانی بر رابطه ی بین درک کارکنان از معنویت محیط کارو هوش معنوی انجام گرفت. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت توصیفی – همبستگی است و به شیوه میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق نیروهای ستادی رسمی در پست های کارشناس چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثر تعدیلی تعهد سازمانی بر رابطه ی بین درک کارکنان از معنویت محیط کارو هوش معنوی انجام گرفت. این تحقیق از منظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت توصیفی – همبستگی است و به شیوه میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق نیروهای ستادی رسمی در پست های کارشناسی و بالاتر کارخانه ذوب آهن اصفهان در سال 1391است که تعداد آنها 500 نفر گزارش گردید. تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان 217 نفر محاسبه گردید و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های معنویت محیط کار رگو و کانها(2008)، هوش معنوی کینگ(2008) و تعهد سازمانی آلن و می یر(1997) استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها در این تحقیق به ترتیب 92/0، 94/0، 87/0 محاسبه گردید. برای تجزیه تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین درک کارکنان از معنویت محیط کار و هوش معنوی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد ) 01/0 (p≤ . همچنین اثر تعدیلی تعهد سازمانی بر این رابطه تایید گردید.
پرونده مقاله
چکیده: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اهمیت عوامل فردی، ساختاری و ارتباطی حل تعارض از نظر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بوده است. بهمنظور دستیابی به این هدف از جامعه آماری که کلیه کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بودند، به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده چکیده کامل
چکیده: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اهمیت عوامل فردی، ساختاری و ارتباطی حل تعارض از نظر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بوده است. بهمنظور دستیابی به این هدف از جامعه آماری که کلیه کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بودند، به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده 160 نفر انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش یکی پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی و دیگری پرسشنامه عوامل حل تعارض بوده است. پرسشنامه عوامل حل تعارض بر مبنای پیشینه پژوهش 26 سؤال داشت که پژوهشگران ساخته بودند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه عوامل حل تعارض را کارشناسان و متخصصان بررسی و تأیید کردند. پایایی پرسشنامه نیز برحسب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بررسی و در حد قابل قبولی بود. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون t تکمتغیره، t متغیر مستقل و آلفا تحلیل شد. یافتهها نشان داد که گروه نمونه در حوزه عوامل فردی حل تعارض یعنی در اعمال قدرت، از خودگذشتگی، عقبنشینی و مصالحه (05/0 P < ) نظری پایینتر از حد متوسط دارند، ولی نظر آنان در بررسی منطقی اختلاف بالاتر از حد متوسط (05/0 P < و 30/15 = t) بوده است. نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ساختاری حل تعارض نیز در اعمال قدرت، از خودگذشتگی، عقبنشینی و مصالحه پایینتر از حد متوسط (یعنی میانگین ثابت 3 و 05/0P < )، ولی نظر آنان در بررسی منطقی اختلاف (05/0 P < و 97/15 = t) بالاتر از حد متوسط بوده است. نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ارتباطی حل تعارض در اعمال قدرت، از خودگذشتگی و عقبنشینی پایینتر از حد متوسط (یعنی میانگین 3 و 05/0 P < )، در بررسی منطقی اختلاف (05/0 P < و 39/14 = t) بالاتر از حد متوسط و در مصالحه (05/0 P < و 392/1 = t) در حد متوسط بوده است. مقایسههای صورت گرفته برحسب متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سابقه خدمت در عوامل فردی، ساختاری و ارتباطی حل تعارض در مواردی تفاوت معنادار نشان میدهد.
پرونده مقاله