اثربخشی گروهدرمانی عقلانی، هیجانی،رفتاری ( REBT) بر سبک مقابلهای و تابآوری مادران کودکان کم توان ذهنی
محورهای موضوعی : روانشناسیفاطمه فرمانی 1 , زینب کاویانی 2 , نفیسه درودیان 3
1 - دانشجویی ارشد،دانشکده روانشناسی،دانشگاه آزاد اسلامی، کرج،ایران
2 - استادیار، گروه روانشناسی، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران
3 - استادیار،دانشکده روان شناسی،دانشگاه آزاد اسلامی کرج،ایران
کلید واژه: گروهدرمانی عقلانی, هیجانی و رفتاری, سبک مقابله ای, تابآوری, ,
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروهدرمانی عقلانی، هیجانی و رفتاری بر سبک مقابلهای و تابآوری مادران کودکان کمتوان ذهنی بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون - پسآزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه این پژوهش شامل 60 مادر دارای کودک کمتوان ذهنی مرکز توانبخشی شفا شهر قزوین با تابآوری و سبک مقابلهای کم بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به طور همتاسازی انتخاب شدند. این افراد از نظر سن، وضعیت اقتصادی - اجتماعی، عدم ابتلا به بیماریهای جسمانی، دارا بودن یک انحراف معیار پایین تر در پرسشنامههای سبک مقابلهای Folkman & Lazarus (1986) و تابآوری Connor & Davidson (2003) و سایر متغیرهای مورد نظر پژوهش همگون بودند. سپس گروه نمونه به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مورد گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای گروهدرمانی عقلانی، هیجانی و رفتاری، اجرا گردید اما در مورد گروه کنترل هیچ مداخلهای صورت نگرفت. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا) تجزیهوتحلیل شده است. یافتههای پژوهش نشان دهنده اثربخشی گروهدرمانی عقلانی، هیجانی و رفتاری بر مولفههای سبک مقابلهای و مولفههای تابآوری مادران کودکان کمتوان ذهنی بود (سطح معناداری کمتر یا مساوی 0.05).
The purpose of this study was to investigate the effectiveness of rational, emotive, behavior group therapy on the coping style and resilience of mothers of mentally retarded children. The research method was semi-experimental with pre-test-post-test and control group. The statistical population included 60 mothers with mentally retarded children of Shafa rehabilitation center in Qazvin city with low resilience and coping styles, which were selected using available sampling method. These people are homogenous in terms of age, socio-economic status, lack of physical diseases, having a lower standard deviation in the questionnaires of coping style by Lazarus and Folkman (1985) and resilience by Konver and Davidson (2003) and other variables of the research. Then the subjects were randomly divided into two experimental and control groups. In the case of the experimental group, 8 sessions of 90-minute rational, emotive, behavior group therapy were implemented, but no intervention was done in the case of the control group. The resulting data were analyzed using multivariate analysis of covariance (MANCOVA). The research findings showed the effectiveness of rational, emotional and behavioral group therapy on coping style components and resilience components of mothers of mentally retarded children(significance level less than or equal to 0.05).