مقدمه: فقر شهری یکی از بزرگترین چالشها هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعهیافته محسوب میگردد که مانع اساسی اکثر دولتها در راستای تحقق شاخصهای توسعهی پایدار میباشد. از اینرو، شناسایی دقیق پهنههای فقیرنشین و همچنین زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار بر ش چکیده کامل
مقدمه: فقر شهری یکی از بزرگترین چالشها هم در کشورهای در حال توسعه و هم در کشورهای توسعهیافته محسوب میگردد که مانع اساسی اکثر دولتها در راستای تحقق شاخصهای توسعهی پایدار میباشد. از اینرو، شناسایی دقیق پهنههای فقیرنشین و همچنین زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار بر شکلگیری و گسترش فقر از ضرورتهای برنامهریزی و مدیریت شهرها برای مقابله با گسترش این پدیده محسوب میشود.هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پهنههای فقر شهری و همچنین تحلیل زمینهها و فرایندهای تأثیرگذار در سازمانیابی فضایی فقر در کلانشهر تبریز است.روششناسی تحقیق: روش تحقیق در مطالعهی حاضر آمیخته (کمّی-کیفی) با ماهیت تحلیلی- اکتشافی بوده که بهمنظور گردآوری دادههای تحقیق از اطلاعات موجود در بلوکهای آماری سال 1375 و 1395 شهر تبریز و همچنین پرسشگری از مدیران و نخبگان دانشگاهی متخصص حوزه فقر شهری (15 نفر بر مبنای روش دلفی هدفمند) و برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تحلیل عاملی کیو Q و شاخص نزدیکترین همسایه (NNI) در نرمافزار GIS استفاده شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل مناطق 10گانهی کلانشهر تبریز محسوب میگردد.یافته ها: یافتههای تحقیق نشان میدهد که زمینهها و فرایندهای گسترش و سازمانیابی فضایی فقر در کلانشهر تبریز شامل سه عامل اصلی ناکارآمدی ساختار مدیریتی و نظام اقتصادی کلان، ساختار مدیریتی و نظام اقتصادی تبعیضگرا و ویژگیهای افراد مهاجر و کمدرآمد میباشد که در مجموع 536/83 درصد از واریانس کل را تبیین میکنند.نتایج: نتایج حاکی از آن است که در سال 1375 بیشتر مناطق حاشیهای شهر در وضعیت نامطلوب قرار داشتهاند، در حالیکه در سال 1395 سازمانیابی و توزیع فضایی بلوکهای فقیرنشین در کل سطح شهر بوده و از توزیع خوشهای پهنههای فقیرنشین طی این بازه زمانی 20ساله کاسته شده است.
پرونده مقاله
مقدمه: کلانشهر تبریز بهعنوان بزرگترین مرکز جمعیتی شمال غرب ایران، در سالهای اخیر شاهد رشد فزایندهی فیزیکی و جمعیتی بسیاری بوده و با تراکم و توسعهی طرحهای اقتصادی و زیرساختی از یکسو و گسترش بافتهای مسئلهدار از سوی دیگر و همچنین ناتوانی نظام مدیریت شهری در نظمد چکیده کامل
مقدمه: کلانشهر تبریز بهعنوان بزرگترین مرکز جمعیتی شمال غرب ایران، در سالهای اخیر شاهد رشد فزایندهی فیزیکی و جمعیتی بسیاری بوده و با تراکم و توسعهی طرحهای اقتصادی و زیرساختی از یکسو و گسترش بافتهای مسئلهدار از سوی دیگر و همچنین ناتوانی نظام مدیریت شهری در نظمدهی به این مسائل، این شهر را با مشکلات عدیده و آسیبپذیری در مواقع بحرانی مواجه ساخته است. در این راستا نیاز است تا با تأکید بر رویکردهایی همچون پدافند غیرعامل در برنامهریزی فضایی و نظمدهی به نظام و ساختار جمعیتی-کارکردی به تحقق توسعهی پایدار نائل آمد.هدف: با توجه به اهمیت برنامهریزی فضایی و بهرهمندی از رویکردهایی همچون پدافند غیرعامل در راستای تحقق توسعهی پایدار، هدف از پژوهش حاضر آسیبشناسی نظام برنامهریزی فضایی کلانشهر تبریز با تأکید بر معیارهای پدافند غیرعامل و ارائهی راهکارهایی برای دستیابی به الگوی مطلوب در نظام برنامهریزی فضایی و تحقق توسعهی پایدار میباشد.روششناسی تحقیق: روش تحقیق کمی با ماهیت کاربردی–توسعهای میباشد که بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از مدل حداقل مجذورات جزئی در نرمافزار Warp-PLS استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق نیز شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان شهری تبریز (حدوداً 1500 نفر) میباشد و حجم نمونه بر اساس مدل اصلاحشده کوکران 340 نفر برآورد شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش شامل کلانشهر تبریز میباشد.یافته ها: یافتههای تحقیق نشان میدهد که از بین شش مؤلفهی مورد تأکید نظام برنامهریزی با تأکید بر پدافند غیرعامل، تنها مؤلفهی جمعیت با ضریب 51/0 در سطح اطمینان 95 درصد در کلانشهر تبریز تحقق یافته و پنج مؤلفهی زیرساختهای حیاتی، زیرساختهای فیزیکی، فضاهای باز، جادهها و معابر و کاربری زمین و عملکردها تحقق نیافتهاند که ضرایب حاصل از مدل ساختاری برای این مؤلفهها به ترتیب برابر با 23/0، 38/0، 32/0، 27/0 و 42/0 میباشد.نتایج: نتایج حاکی از آن است که عدم تحقق پدافند غیرعامل در برنامهریزی فضایی تبریز، ناشی از نارساییها در نظام تصمیمگیری (یکپارچگی و سیستمی)، محتوای طرحها (واقعیتگرایی، انعطافپذیری و آیندهنگری) و اجرا (تعهد و شفافیت) میباشد.
پرونده مقاله
مقدمه: مکانهای سوم به معنای فضاهای عمومی در شهر هستند که علاوه بر کارکردهای اصلی خود، برای انجام فعالیتهای تفریحی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع، این فضاها به عنوان مکانهایی با کاربردهای گوناگون، در اختیار شهروندان قرار میگیرند. هد چکیده کامل
مقدمه: مکانهای سوم به معنای فضاهای عمومی در شهر هستند که علاوه بر کارکردهای اصلی خود، برای انجام فعالیتهای تفریحی، فرهنگی، اجتماعی و آموزشی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع، این فضاها به عنوان مکانهایی با کاربردهای گوناگون، در اختیار شهروندان قرار میگیرند. هدف اصلی از ایجاد چنین مکانهای، ایجاد فضاهایی مناسب و پایدار برای جذب شهروندان و افزایش پایداری و تعاملات اجتماعی، هویت سازی برای فضاهای شهری است.هدف: هدف از تدوین این مقاله، بررسی میزان اثرگذاری و اثرگذاری مکانهای سوم بر زیست پذیری فضاهایی شهری است.روششناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر از تمامی کارشناسان، خبرگان جامعه، مدیران شهری است که این تعداد با استفاده از نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند و با استفاده از روش دیمتل فازی داده های تحقیق مورد تحلیل قرار گرفتند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: : قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه 6 کلانشهر تهران می باشد.یافتهها: نتایج تحقیق نشان میدهد در مکانهای سوم عامل اجتماعی در ارتقای زیست پذیری بسیار اثرگذار بوده است و عامل اقتصادی نیز با تاثیرپذیری از سایر ابعاد مختلف، جز عوامل معلول شناسایی شد. از سوی دیگر عامل مدیریتی-نهادی از اهمیت بیشتری جهت بهبود فضاهای عمومی و ارتقاء زیست پذیری شهری برخوردار بوده است. نتایج: توجه به عوامل اثرگذار و اثرپذیر برای سیاست گذاران و مدیران شهری در راستای ارتقاء شرایط زیستی فضاهای عمومی و توسعه مکانهای سوم می بایستی به عنوان یک الزام و ضرورت مورد توجه قرار گیرد.
پرونده مقاله