سرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه م چکیده کامل
سرشت آدمی با تمثیل و داستانپردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روشهای تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسالالمثل است. زیرا بهرهگیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر میشود و از خشکی و ملالانگیزی تعلیم و موعظه میکاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیقتر در ذهن و ضمیر مخاطب میگذارد. اعتراض به نابسامانیهای اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بیعدالتیها و تبعیضها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهرهگیری از تمثیل اعتراض نابسامانیها را پررنگتر و برجستهتر سازد. در مقالۀ حاضر که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانهای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسشهای اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرشهای انتقادی و شکواییههای اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستانهای تمثیلی در انعکاس ناهنجاریهای فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیلهای مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. همچنین بخش گستردهای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد.
پرونده مقاله