واقعگرایی در مباحث مربوط به نظریه حقوقی و فلسفه حقوق از معانی متفاوت و شاید متعارضی برخوردار است. معنای عام واقعگرایی، ناظر بر تصویری از جهان است که در آن واقعیت بیرونی نسبت به جنبههای آرمانی از نقش قویتر و مؤثرتری برخوردار باشد. برهمین مبنا جنبش واقع گرایی آمریکا چکیده کامل
واقعگرایی در مباحث مربوط به نظریه حقوقی و فلسفه حقوق از معانی متفاوت و شاید متعارضی برخوردار است. معنای عام واقعگرایی، ناظر بر تصویری از جهان است که در آن واقعیت بیرونی نسبت به جنبههای آرمانی از نقش قویتر و مؤثرتری برخوردار باشد. برهمین مبنا جنبش واقع گرایی آمریکایی تلاش دارد لایههای پر تصنع و رمزگونه را در قلمرو حقوق طرد کند. واقعگرایی در این معنا به نوعی آزمودن نظریههای حقوقی با لحاظ واقعیتی است که در عالم خارج می گذرد. بنابراین، منظور از واقعیت حقوقی هر آن چیزی است که دادگاهها در واقع در مقام تصمیم گیری انجام میدهند. در این رابطه از روش توصیفی- تحلیلی در پردازش مساله استفاده می شود و هدف این مقاله، بررسی مکتب واقعگرایی حقوقی آمریکایی و مباحث مطرح شده از سوی صاحبنظران این عرصه است. در نهایت، یافتهها نشان میدهد که واقعگرایان علیرغم میلشان، موفق به توسعه چشمانداز نظری قدرتمند و منسجمی در حقوق و قضاوت شدهاند.
پرونده مقاله