جمهوری اسلامی و سرمایه اجتماعی
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیعلی اکبر طارمی 1 , افشین زرگر 2 , حسینعلی نوذری 3
1 - دانشجوی دکتری علوم سیاسی(مسائل ایران)، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج ، ایران
2 - استادیار گروه علوم سیاسی و عضو هیت علمی تمام وقت گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، کرج، ایران.- مسئول مکاتبات.
3 - استادیارگروه علوم سیاسی و هیات علمی تمام وقت، دانشگاه آزاد اسلامی کرج.
کلید واژه: سرمایه اجتماعی, جمهوری اسلامی ایران, ارزش ها, مشارکت و سیاستگذاری,
چکیده مقاله :
انقلاب اسلامی ایران به واسطه اهداف متخذه از سوی رهبران، بسترساز شکل گیری جمهوری اسلامی گردید. نظامی که مفاهیمی همچون؛ اعتماد، مشارکت و هنجار را در خود نهفته دارد. مفاهیمی که، از شاخص های اصلی سرمایه اجتماعی به حساب می آیند. در واقع هدف گذاری رهبران انقلاب اسلامی، بر پایه بهره گیری از سرمایه اجتماعی موجود نسبت به خود، در مقابل حکومت پهلوی، صورت پذیرفته است.پرسش آن است که جایگاه سرمایه اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه است؟ و چه بستر و بهره ای از آن در جهت اهداف صورت گرفته است؟ یافته ها نشان می دهد؛ علیرغم نقش اساسی سرمایه اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام، سرمایه اجتماعی و شاخص های آن با عدم ثبات در بهره گیری همراه بوده است. در واقع بازنگری و توجه به ضرورت سرمایه اجتماعی در برنامه ریزی امور به عنوان پشتوانهِ مطمئنی، مورد هدف است. بر این اساس با بهره گیری از روش تحلیلی- تبیینی به بررسی موضوع خواهیم پرداخت.
The Islamic Revolution of Iran became bedrock of formation of the Islamic Republic due to its leaders’ goals that includes concepts such as trust, participation and norm, which are considered as the main indicators of social capital. Actually, it is the goal setting of the leaders, based on using the existing social capital towards themselves, against the Pahlavi government. The question is, what is the position of social capital in the Islamic Republic of Iran? And what is the benefit of it in the direction of goals? Findings show that despite the fundamental role of social capital in the victory of the Islamic Revolution and the establishment of the system, social capital and its indicators has been associated with instability in use. In fact, reviewing the necessity of social capital in planning affairs as a reliable support is inevitable. Accordingly, we will examine the issue by the analytical-explanatory method
_||_