انتقال مجدد ذخایر ساقه در رخداد تنش خشکی آخر فصل زراعی اهمیت زیادی در پایداری عملکرد دانه دارد. آزمایشهایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و سه تیمار شامل کاربرد دو سطح غلظت کلرمکواتکلراید (صفر و 5/2 گرم در لیتر)، سولفات روی در 3 میزان (0 چکیده کامل
انتقال مجدد ذخایر ساقه در رخداد تنش خشکی آخر فصل زراعی اهمیت زیادی در پایداری عملکرد دانه دارد. آزمایشهایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار و سه تیمار شامل کاربرد دو سطح غلظت کلرمکواتکلراید (صفر و 5/2 گرم در لیتر)، سولفات روی در 3 میزان (0، 25 و 50 کیلوگرم در هکتار) و نیتروکسین در 2 سطح (تلقیح و عدم تلقیح با بذر) در سال زراعی 93- 1392 در دو مکان شامل مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام و ایستگاه تحقیقات کشاورزی کاکی بوشهر انجام یافت. برخی ویژگیهای مورفو- فیزیولوژیک، انتقال مجدد ماده خشک و عملکرد دانه گندم رقم کوهدشت تحت این تیمارها بررسی گردید. نتایج آزمایش نشان داد کلرمکوات کلراید با کاهش ارتفاع بوته موجب کاهش میزان ذخایر ساقه شد. کاربرد نیتروکسین موجب افزایش ارتفاع بوته، میزان انتقال مجدد و کارآیی انتقال مجدد گردید. به کارگیری سولفات روی به میزان 50 کیلوگرم در هکتار بیشترین تأثیر را بر افزایش وزن خشک ساقه داشت. بیشترین میزان انتقال مجدد، کارآیی انتقال مجدد و سهم انتقال مجدد از تیمار عدم کاربرد کلرمکوات کلراید، مصرف 50 کیلوگرم سولفات روی در هکتار و بکارگیری نیتروکسین حاصل شد. به طور کلی به نظر میرسد تحت شرایط دیم کاربرد کلرمکوات کلراید، سولفات روی و نیتروکسین در بهبود و افزایش عملکرد دانه گندم مؤثر باشد. کلمات کلیدی: کلرمکوات کلراید، سولفات روی، نیتروکسین، گندم، انتقال مجدد، عملکرد دانه
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر کم آبیاری و استفاده از کودهای آلی بر صفات فیزیولوژیک و زراعی و ارقام ارزن آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان دامغان در سال 92-91 انجام شد. ارقام ارزن( باستان و پیشاهنگ ) به عنوان کرت ها چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر کم آبیاری و استفاده از کودهای آلی بر صفات فیزیولوژیک و زراعی و ارقام ارزن آزمایشی به صورت کرتهای دو بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار در شهرستان دامغان در سال 92-91 انجام شد. ارقام ارزن( باستان و پیشاهنگ ) به عنوان کرت های اصلی، تنش قطع آبیاری( مراحل 55BBCH و 65BBCH و شاهد ) به عنوان کرت های فرعی و سه سطح کود آلی شامل( بدون کود دامی، کود دامی 100 درصد (30 تن در هکتار) و کود کمپوست100 درصد (20 تن در هکتار) ) به عنوان کرت های فرعی فرعی بود. نتایج نشان داد که بیشترین میزان قندهای محلول تحت اثرات سه عاملی رقم× قطع آبیاری×کوددهی در رقم پیشاهنگ با میزان کوددهی شاهد با قطع آبیاری در مرحله 55BBCH برابر 62/13 درصد بود. حداکثر میزان فیبر تحت اثرات سه عاملی مربوط به رقم باستان با کود دامی 100 درصد و شاهد برابر با 44/55 درصد به دست آمد. بیشترین میزان درصد پروتئین تحت اثر متقابل رقم× قطع آبیاری در رقم پیشاهنگ با قطع آبیاری در مرحله 65BBCH بدست آمد. حداکثر درصد خاکستر نیز مربوط به رقم باستان با 1648/8 درصد بود.با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت هر دو رقم باستان و پیشاهنگ دارای عملکرد مناسب علوفه هستند و با توجه به کوتاه بودن دوره رشد این ارقام میتوان آنها را به عنوان کشت دوم برای تولید علوفه استفاده کرد.
پرونده مقاله
برای ارزیابی اثر رژیم آبیاری و پلیمر سوپرجاذب بر میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانت، محتوی نسبی آب برگ، و رابطه آنها با نفوذپذیری نسبی غشاء سلولی سورگوم علوفهای رقم اسپیدفید آزمایشی در منطقه دشتک زاهدان در سال 1392 و 1393 انجام شد. طرح آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده با دو عا چکیده کامل
برای ارزیابی اثر رژیم آبیاری و پلیمر سوپرجاذب بر میزان آنزیمهای آنتی اکسیدانت، محتوی نسبی آب برگ، و رابطه آنها با نفوذپذیری نسبی غشاء سلولی سورگوم علوفهای رقم اسپیدفید آزمایشی در منطقه دشتک زاهدان در سال 1392 و 1393 انجام شد. طرح آزمایشی به صورت کرتهای خرد شده با دو عامل شامل آبیاری با چهار رژیم (100، 80، 60 و 40 درصد نیاز آبی گیاه) به عنوان کرت اصلی و سوپرجاذب با چهار سطح (0، 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار) به عنوان کرت فرعی در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. نتایج به دست آمده نشان داد که محتوی نسبی آب برگ، آنزیمهای آنتی اکسیدانت و نفوذپذیری نسبی غشاء سلولی تحت تاثیر معنی دار رژیم آبیاری، سوپرجادب و اثر متقابل آن ها قرار گرفت. مدلهای رگرسیونی برآورد شده برای آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، آسکوربات پراکسیداز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز، و نفوذپذیری نسبی غشاء سلولی نشان دادند که با افزایش میزان آبیاری و سوپرجاذب مقدار این صفات کاهش یافت. براساس نتایج این آزمایش در شرایط کاربرد 75 کیلوگرم سوپرجاذب در هکتار و تامین 80 درصد آب مورد نیاز سورگوم، نفوذ پذیری نسبی غشاء سلولی سورگوم، 83/59 درصد بود که مشابه تیمار 100 آبیاری همراه با کاربرد 150 و 225 کیلوگرم سوپرجاذب بود.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سولفات منگنز بر فعالیت مالون دی آلدیید، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا رقم هایولا 401 طی سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز اجرا گردید. تحقیق بر اساس آزمایش کرت خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکر چکیده کامل
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سولفات منگنز بر فعالیت مالون دی آلدیید، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا رقم هایولا 401 طی سال زراعی 92-91 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز اجرا گردید. تحقیق بر اساس آزمایش کرت خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. تنش کمبود آب در 3 سطح شامل شاهد (آبیاری کامل)؛ قطع آب در ابتدای خورجین و قطع آب در ابتدای دانه بندی به عامل اصلی و مصرف سولفات منگنز 33% در 4 سطح شامل شاهد (عدم کاربرد کود)، 10، 20 و30 کیلوگرم سولفات منگنز خالص در هکتار به عامل فرعی تعلق گرفتند. نتایج نشان داد تآثیر سطوح مختلف تنش کمبود آب و کود سولفات منگنز و اثر متقابل آن ها بر کلیه صفات مورد بررسی در سطح یک درصد معنی دار بود. طبق مقایسه میانگین ها مصرف 30 کیلوگرم در هکتار سولفات منگنز در شرایط آبیاری کامل بیشترین مقدار عملکرد دانه (3500 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد بیولوژیکی (99/1035 گرم در متر مربع)، شاخص برداشت (76/33 درصد)، تعداد خورجین در بوته (05/144)، تعداد دانه در خورجین (42/19) و وزن هزار دانه (80/4 گرم) را به خود اختصاص داد. در طرف مقابل بیشترین غلظت مالون دی آلدهید (58/18 نانو مول بر میلی گرم) به تیمار قطع آبیاری در ابتدای تولید خورجین بدون مصرف سولفات منگنز تعلق گرفت.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر پیش تیمارهای بذر با تنظیم کنندههای رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد لاینهای لوبیا قرمز، آزمایشی اسپیلت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش، تیمارها شامل سه سطح آبیاری (آبیاری پس از 60-55 ،85-80 و 115-110 میلیمتر ت چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر پیش تیمارهای بذر با تنظیم کنندههای رشد بر عملکرد و اجزای عملکرد لاینهای لوبیا قرمز، آزمایشی اسپیلت فاکتوریل بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. در این پژوهش، تیمارها شامل سه سطح آبیاری (آبیاری پس از 60-55 ،85-80 و 115-110 میلیمتر تبخیر از تشتک) دو لاین لوبیا قرمز KS31169و D81083و پیشتیمار بذر شامل سالیسیلیک اسید و نفتالیک استیک اسید در چهار سطح 0P: شاهد، آب مقطر؛ 1P: (NAA) بهمیزان 5/0 mM/L؛ 2P: (SA)بهمیزان 7/0 mM/L ؛ 3P: ترکیب دو تنظیمکننده (NAA+SA) به نسبت 5/0 و 7/0 mM/L بودند. نتایج نشان داد که اثرات ساده و اثر متقابل ژنوتیپ و پیش تیمار تنظیم کنندههای رشد بر تمامی صفات مورد بررسی به جزء صفات شاخص برداشت و طول غلاف اثرمعنیداری داشتند. بیشترین وزن صد دانه(44گرم) و عملکرد بیولوژیک (88/14715 کیلو گرم در هکتار) در کاربرد پیشتیمار نفتالیک استیک اسید در شرایط آبیاری پس از 85-80 میلیمتر تبخیر در لاین KS3116مشاهده شد. با کاربرد پیشتیمارهای نفتالیک استیک اسید و سالیسیلیک اسید در شرایط اعمال تیمارهای تنش خشکی عملکرد دانه (16/3454 کیلوگرم در هکتار) مشاهده شد. نتایج رگرسیون گام به گام عملکرد و صفات وابسته نشان داد که %88 تغییرات عملکرد دانه به وسیله عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعدا دانه در غلاف و وزن صد دانه تبیین شد. بطور کلی میتوان نتیجه گرفت پیشتیمار بذر به صورت مستقیم و غیر مستقیم با تاثیر بر برخی صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک گیاه در بهبود و توسعه عملکرد در شرایط تنش خشکی موثر بود.
پرونده مقاله
به منظور تعیین اثر مدیریتهای مختلف آبیاری بر شاخصهای رشد برنج، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با دو عامل آبیاری در چهار سطح و رقم در دو سطح در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور (آمل) در سال 1390 به اجرا درآ چکیده کامل
به منظور تعیین اثر مدیریتهای مختلف آبیاری بر شاخصهای رشد برنج، پژوهشی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار با دو عامل آبیاری در چهار سطح و رقم در دو سطح در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور (آمل) در سال 1390 به اجرا درآمد. تیمارها شامل تناوب خشکی و رطوبت (AWD)، کشت نیمه خشک (SDC)، ترکیب آب کم عمق با تناوب خشکی و رطوبت (SWD) و روش سنتی (TI) و دو رقم بومی طارم محلی و اصلاح شده فجر بودند. با اندازهگیری وزن خشک و سطح برگ در طی هفت نوبت نمونهبرداری در طول رشد برنج، روند تغییرات شاخصهای رشد به روش تابعی نسبت به روز پس از نشاکاری رسم شد. نتایج نشان داد تیمار TIبا میانگین 7694 کیلوگرم بیش-ترین مقدار عملکرد شلتوک را داشته و مدیریتهای AWD با میانگین 7056 کیلوگرم و SDC با میانگین 8/6856 کیلوگرم و SWD با میانگین 7/6358 کیلوگرم به ترتیب کمترین مقدار عملکرد شلتوک در هکتار را به خود اختصاص دادند. بیشترین شاخص سطح برگ در رقم طارم محلی به مقدار 6/4 در تناوب خشکی و رطوبت و کمترین آن به مقدار 99/2 در ترکیب آب کم عمق با تناوب خشکی و رطوبت بدست آمد. ولی در رقم فجر بیشترین مقدار شاخص سطح برگ (6/5) در آبیاری سنتی و کمترین مقدار آن (1/4) مربوط به تناوب خشکی و رطوبت بودند. بنابراین با توجه به حداکثر شاخص سطح برگ، سرعت جذب خالص در طارم محلی و فجر میتوان مدیریتهای آبیاری AWD و SDC را بکار گرفت.
پرونده مقاله
به منظور غربالگری مقاومت به شوری اکوتیپ های یونجه ایرانی آزمایشی بر پایه سطوح یونی و محتوای مواد غذایی در دانشگاه پوترای مالزی طی سال های 2008-2010 میلادی انجام شد. پنج اکوتیپ ایرانی شامل رهنانی، قارقولق، شورکات، بمی و نیک شهری در قالب طرح کرت های خرد شده با سه تکرار مو چکیده کامل
به منظور غربالگری مقاومت به شوری اکوتیپ های یونجه ایرانی آزمایشی بر پایه سطوح یونی و محتوای مواد غذایی در دانشگاه پوترای مالزی طی سال های 2008-2010 میلادی انجام شد. پنج اکوتیپ ایرانی شامل رهنانی، قارقولق، شورکات، بمی و نیک شهری در قالب طرح کرت های خرد شده با سه تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت، به طوری که پنج اکوتیپ به عنوان کرت های اصلی و سطوح شوری شامل 6، 12 و 18 دسی زیمنس بر متر به عنوان پلات های فرعی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که محتوای عناصر( سدیم و کلر) و سطوح یونی (نیتروژن و پتاسیم) به طور معنی داری بهوسیله شوری تحت تاثیر قرار گرفت. تنش شوری بر غلظت یون های سدیم، کلر، نیتروژن و پتاسیم تاثیر گذاشت، اما غلظت فسفر تحت تاثیر سطوح شوری قرار نگرفت. غلظت فسفر در بین اکوتیپ های تحت تاثیر شوری اختلاف معنی داری نداشت؛ اما غلظت سدیم، کلر، نیتروژن و پتاسیم بهطور معنی داری بین اکوتیپ های تحت تاثیر شوری متفاوت بود. چنین نتیجه گیری شد که اکوتیپ قارقولق تحت تنش شوری کمترین میزان یون های سدیم و کلر را در خود تجمع داده و همچنین اکوتیپ مذکور بیشترین سطح از مواد غذایی را جذب کرده است، لذا اکوتیپ قارقولوق دارای بیشترین تحمل به شوری در بین اکوتیپ ها می باشد.
پرونده مقاله
در راهنمای نگارش مقاله چکیده می تواند تا 400 کلمه باشد و چکیده مقاله نیز بر همین اساس تنظیم گردید ولی اینجا حداکثر 250 کلمه می پذیرد به همین دلیل بخش عمده نتایج چکیده اینجا نیامده است. تنش شوری از مهمترین عوامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان در سراسر جهان است. به منظور چکیده کامل
در راهنمای نگارش مقاله چکیده می تواند تا 400 کلمه باشد و چکیده مقاله نیز بر همین اساس تنظیم گردید ولی اینجا حداکثر 250 کلمه می پذیرد به همین دلیل بخش عمده نتایج چکیده اینجا نیامده است. تنش شوری از مهمترین عوامل محدود کننده رشد و تولید گیاهان در سراسر جهان است. به منظور بررسی تاثیر چهار سطح شوری آب آبیاری (15/1، 4، 7 و 10 دسیزیمنس بر متر) بر برخی صفات فنولوژیکی، مرفولوژیکی، عملکرد و اجزای عملکرد چهار رقم کلزا (Brassica napus L.) (هایولا 4815، 308 و 401 و رقم RGS 003) در شرایط کاربرد 10 تن بر هکتار ورمیکمپوست، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 94-1393 در منطقه گرگان انجام گردید. نتایج نشان داد که تاثیر رقم بر کلیه صفات، به جز تعداد روزهای تا سبز شدن و طول غلاف معنیدار بود. از نظر صفات ارتفاع بوته، ارتفاع نخستین شاخه فرعی و غلاف از سطح زمین، قطر ساقه و تعداد دانه در غلاف، رقم هایولا 4815 با تفاوت معنیداری نسبت به سایر رقمها، کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. کمترین تعداد شاخه فرعی و بیشترین تعداد روزهای تا گلدهی، روزهای تا رسیدگی و قطر ساقه در رقم RGS وجود داشت و تفاوت آن با سایر رقم-ها از نظر این صفات معنیدار بود. رقمهای هایولا 308 و 4815 با بیشترین تعداد غلاف در بوته تفاوت معنی-داری با دو رقم 401 و RGS داشتند. بیشترین وزن هزار دانه در رقمهای هایولا 4815 و 401 بدست آمد و تفاوت ...
پرونده مقاله
گزینش و انتخاب ارقامی که دارای عملکرد تولیدی و کیفیت تغذیهای بالایی باشند، برای زراعت سیب زمینی دارای اهمیت فوقالعادهای است. از این رو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بر روی 15 رقم و 5 ژنوتیپ سیبزمینی (آگریا، اسپریت، آئوزونیا، گرانولا، استیما، ب چکیده کامل
گزینش و انتخاب ارقامی که دارای عملکرد تولیدی و کیفیت تغذیهای بالایی باشند، برای زراعت سیب زمینی دارای اهمیت فوقالعادهای است. از این رو آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار بر روی 15 رقم و 5 ژنوتیپ سیبزمینی (آگریا، اسپریت، آئوزونیا، گرانولا، استیما، بورن، آگاتا، پالتیکا، سانتانا،کوزیما، فیانا، مورن، ساتینا، کندور، ساوالان، 2-397082، 397097-2، 396124، 39704515 و6-396156) در مزرعه آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی در سال زراعی 1390 اجرا شد. نتایج نشان داد که در بین ارقام و ژنوتیپهای سیب زمینی از نظر صفات مورد بررسی شامل، ارتفاع گیاه، تعداد کل غده، عملکرد غده ، عملکرد پروتئین و عملکرد اسیدهای آمینه لیزین و متیونین، اختلاف معنیداری در سطح احتمال یک درصد وجود داشت. رقم ساوالان و ژنوتیپهای 396124 و 39704515 بیشترین میزان عملکرد غده را تولید کردند. از نظر عملکرد پروتئین ارقام آئوزونیا، کوزیما، فیانا، مورن و ژنوتیپ 2-397082، از نظر عملکرد اسید آمینه لیزین ژنوتیپ 2-397082 و از نظر عملکرد اسید آمینه متیونین رقم کوزیما بالاترین میزان را به خود اختصاص دادند. در تجزیه خوشهای، ارقام و ژنوتیپها از نظر عملکرد پروتئین، غده و اسید آمینههای لیزین و متیونین به سه گروه تقسیمبندی شدند. در این تقسیمبندی، اکثر ارقام و ژنوتیپهای دارای طول دوره رویشی طولانی، میانگین صفات کمی و کیفی مطلوب، بالاتری را نیز داشتند. به طور کلی ارقام ساوالان، کوزیما، فیانا، مورن، آئوزنیا و ژنوتیپهای 2-397097 و 39704515 به عنوان ارقام و ژنوتیپ برتر از نظر صفات مورد بررسی برای منطقه مورد نظر و شرایط آب و هوایی مشابه انتخاب شدند.
پرونده مقاله
چکیده به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود گوگرد در حضور یا عدم حضور باکتری تیوباسیلوس تیواکسیدانس (بیوسولفور) بر برخی صفات کیفی و غلظت عناصر غذایی در سیب زمینی رقم آگریا، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در سال زراعی 91-139 چکیده کامل
چکیده به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف کود گوگرد در حضور یا عدم حضور باکتری تیوباسیلوس تیواکسیدانس (بیوسولفور) بر برخی صفات کیفی و غلظت عناصر غذایی در سیب زمینی رقم آگریا، آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار، در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی اجرا گردید. فاکتورهای مورد بررسی شامل گوگرد در چهار سطح صفر، 200، 300 و 400 کیلوگرم در هکتار و کود بیولوژیک بیوسولفور در دو سطح شاهد (عدم استفاده) و استفاده از تیوباسیلوس بودند. نتایج نشان داد که اثر کود گوگرد بر میزان نشاسته، ماده ی خشک و نیترات غده معنی دار بود. همچنین تیوباسیلوس، گوگرد و اثر متقابل آن ها بر صفات عملکرد غده در هکتار، تعداد غده در بوته، محتوای پتاسیم و فسفر غده و میزان pH خاک تأثیر معنی دار شد. بیشترین میزان عملکرد غده در هکتار، تعداد غده در بوته و محتوای فسفر و پتاسیم غده با مصرف 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار و در شرایط استفاده از تیوباسیلوس به دست آمد. کاربرد کود گوگرد و بیوسولفور باعث کاهش pH خاک شد، به طوری که بیشترین میزان pH خاک در شرایط عدم استفاده از گوگرد و تیوباسیلوس مشاهده گردید. بیشترین میزان نشاسته و ماده ی خشک غده نیز با مصرف 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار حاصل شد. به طور کلی کاربرد 400 کیلوگرم گوگرد در هکتار به همراه باکتری تیوباسیلوس برای افزایش کمیت و کیفیت سیب زمینی در خاک های آهکی پیشنهاد می شود.
پرونده مقاله
کم آبی مهمترین مشکل کشاورزی منطقه بوده و کاشت ذرت تابستانه (کشت دوم) با مصرف بالای آب همراه میباشد. به منظور بررسی و تعیین مناسبترین تاریخ کاشت و هیبرید جهت کشت زمستانه ذرت دانهای در مزرعه تحقیقات ارزوئیه آزمایشی طی دو سال پیاپی 1388و 1389 به صورت اسپلیت پلات در قالب چکیده کامل
کم آبی مهمترین مشکل کشاورزی منطقه بوده و کاشت ذرت تابستانه (کشت دوم) با مصرف بالای آب همراه میباشد. به منظور بررسی و تعیین مناسبترین تاریخ کاشت و هیبرید جهت کشت زمستانه ذرت دانهای در مزرعه تحقیقات ارزوئیه آزمایشی طی دو سال پیاپی 1388و 1389 به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد. در این تحقیق تاریخ کاشت به عنوان عامل اصلی در 4 سطح (14 بهمن، 28 بهمن، 12 اسفند، 26 اسفند) و رقم به عنوان عامل فرعی در 4 سطح (تریویکراس 600، تریویکراس 647، سینگلکراس 704 و سینگلکراس 720) انتخاب گردید. بر اساس نتایج حاصله بین تاریخهای مختلف کاشت از لحاظ عملکرد و اجزای عملکرد دانه تفاوت معنیداری وجود نداشت، هر چند تاریخ کاشت 26 اسفند از بیشترین ارتفاع بوته و قطر بلال برخوردار بود. بین هیبریدهای مورد بررسی سینگل کراس 720 با عملکرد دانه 48/10 تن در هکتار نسبت به سایر هیبریدها برتری داشت که این برتری در مقایسه با سینگل کراس 704 (رقم شاهد آزمایش) به میزان 02/2 تن در هکتار بود. هیبرید مذکور از لحاظ تعداد ردیف دانه در بلال و قطر بلال بر سایر هیبریدها نیز برتری معنیداری داشت. بر اساس نتایج حاصل از این بررسی میتوان گفت کاشت ذرت زمستانه در محدوده تاریخهای کاشت 14 بهمن تا 26 اسفند در منطقه امکان پذیر بوده ولی مناسبترین تاریخ کاشت نیمه دوم اسفند می‎باشد. همچنین هیبرید سینگل کراس 720 از گروه دیررس میتواند بعنوان یک رقم جدید در منطقه فوق معرفی گردد.
پرونده مقاله
بهمنظور ارزیابی اثر فاصله ردیف کاشت بر عملکرد کمی و کیفی برخی ارقام لوبیا با عادتهای رشد مختلف، آزمایشی در سال زراعی 94-1393 بهصورت کرتهای خردشده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان (تالش) و در سه تکرار انجام شد. تیما چکیده کامل
بهمنظور ارزیابی اثر فاصله ردیف کاشت بر عملکرد کمی و کیفی برخی ارقام لوبیا با عادتهای رشد مختلف، آزمایشی در سال زراعی 94-1393 بهصورت کرتهای خردشده با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی گیلان (تالش) و در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل چهار فاصله ردیف 40، 50، 60 و 70 سانتیمتر و پنج رقم لوبیا صدری، گلی، اختر، پاک و درسا به همراه توده محلی پاچباقلا بهعنوان شاهد، بهصورت تصادفی به ترتیب در کرتهای اصلی و فرعی قرار گرفتند. بیشترین عملکرد دانه در توده بومی پاچباقلا با عادت رشد محدود تحت تأثیر فاصله ردیف کاشت 50 و 60 سانتیمتر به دست آمد. ولی تفاوت معنیداری با رقم پاک نشان نداد. بالاترین تعداد غلاف در بوته و بیشترین تعداد دانه در بوته تحت اثر متقابل فاصله ردیف کاشت 40 سانتیمتر × رقم پاک مشاهده گردید. بالاترین شاخص برداشت به اثر متقابل فاصله ردیف کاشت 50 سانتیمتر × توده بومی پاچباقلا اختصاص داشت. در این آزمایش، بیشترین محتوای پروتئین دانه تحت تأثیر متقابل فاصله ردیف کاشت 40 سانتیمتر × رقم گلی به دست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق، به نظر میرسد که با کاهش فاصله ردیف کاشت، عملکرد دانه در ارقام لوبیا به دلیل کمبود نور در داخل سایهانداز، کاهش فتوسنتز گیاه و تخصیص ناکافی مواد پرورده به دانه لوبیا کاهش مییابد
پرونده مقاله
برای بررسی اثر رقم و چینهای مختلف برداشت بر عملکرد و اجزای عملکرد و میزان نیتروژن علوفه ارقام یونجه (مساسرسا، سنتتیک، یزدی، بمی، نیک شهری و بغدادی) در منطقه یزد، آزمایشی در سال 93-1392 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. ارق چکیده کامل
برای بررسی اثر رقم و چینهای مختلف برداشت بر عملکرد و اجزای عملکرد و میزان نیتروژن علوفه ارقام یونجه (مساسرسا، سنتتیک، یزدی، بمی، نیک شهری و بغدادی) در منطقه یزد، آزمایشی در سال 93-1392 به صورت کرتهای خرد شده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. ارقام مساسرسا، یزدی، بمی و سنتتیک دارای بیشترین میزان عملکرد علوفه تر به ترتیب با میانگین 29/17، 02/17، 37/17 و 27/18و عملکرد ماده خشک به ترتیب با میانگین 47/4، 7/4، 56/4، 59/4 تن در هکتار بودندر بین مراحل برداشت نیز، بالاترین نسبت برگ به ساقه درچین اول (2) و کمترین مقدار آن در چین پنجم (44/0) بدست آمد. چین اول و سوم نیز به ترتیب با 5/30% و 99/29% دارای بیشترین درصد ماده خشک بودند. از نظر عملکرد علوفه خشک، چین اول (55/6 تن در هکتار) بیشترین مقدار را تولید نمود. میزان نیتروژن ارقام نیز متفاوت بود و رقم مساسرسا (98/21) بالاترین درصد میزان نیتروژن را داشت. همچنین چین های اول و سوم بترتیب با 81/22% و 98/21% دارای بیشترین درصد نیتروژن بافت بودند. ب نتایج اثرات متقابل نشان داد رقم یزدی در چین اول در اکثر شاخصهای مورد بررسی از جمله نسبت برگ به ساقه (68/2)، درصد ماده خشک (68/34%) و عملکرد علوفه خشک (03/8 تن در هکتار) دارای بیشترین مقدار بود که در نتیجه نسبت به سایر ارقام در منطقه یزد برتری داشت.
پرونده مقاله
تغذیه بهینهی گیاه، نقش مهمی در بهبود رشد و عملکرد آن و افزایش کارآیی استفاده از نهادهها دارد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر منابع کودی مختلف، شامل کود بیولوژیک محتوی مایه تلقیح باکتری ریزوبیوم ملیلوتی، عصاره جلبک دریایی، کود محتوی عناصر کممصرف و کود اوره، بر رشد و چکیده کامل
تغذیه بهینهی گیاه، نقش مهمی در بهبود رشد و عملکرد آن و افزایش کارآیی استفاده از نهادهها دارد. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر منابع کودی مختلف، شامل کود بیولوژیک محتوی مایه تلقیح باکتری ریزوبیوم ملیلوتی، عصاره جلبک دریایی، کود محتوی عناصر کممصرف و کود اوره، بر رشد و عملکرد علوفهی یونجه، طی سال 1394 به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعهی مجتمع کشاورزی و دامپروری ورامین به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که کاربرد برگی کود اوره و کاربرد خاکی کود بیولوژیک تأثیر معنیدار بر رشد و عملکرد علوفهی یونجه نداشت. این در حالیست که محلولپاشی عصاره جلبک دریایی و کود مولتیمیل، به ترتیب موجب افزایش 7/12 و 7/24 درصدی عملکرد علوفهی خشک یونجه نسبت به تیمار شاهد گردید. علاوهبراین، تأثیر محلولپاشی کود مولتیمیل بر عملکرد علوفهی یونجه بیشتر از عصاره جلبک بود، بهطوریکه افزایش عملکرد ناشی از محلولپاشی کود مولتیمیل، 12 درصد بیشتر از افزایش عملکرد ناشی از محلولپاشی عصاره جلبک بود. بنابراین، نتایج مطالعه حاضر نشان دادند که محلولپاشی عصاره جلبک دریایی و کود محتوی عناصر کممصرف میتواند با بهبود مؤلفههای رشدی یونجه و تولید ماده خشک بیشتر به ازای هر واحد از نهادههای مصرفی، موجب افزایش عملکرد و کارآیی استفاده از منابع در این گیاه ارزشمند شود.
پرونده مقاله
به منظور بررسی کارآیی علف کش دو منظوره آتلانتیس و اختلاط آن با برخی علف کش ها در کنترل علف های هرز گندم، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار در شهرستان دزفول در سال زراعی 1391-1390 اجرا گردید. تیمارها شامل، کاربرد پس رویشی علف کش آتلان چکیده کامل
به منظور بررسی کارآیی علف کش دو منظوره آتلانتیس و اختلاط آن با برخی علف کش ها در کنترل علف های هرز گندم، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و چهار تکرار در شهرستان دزفول در سال زراعی 1391-1390 اجرا گردید. تیمارها شامل، کاربرد پس رویشی علف کش آتلانتیس در دو میزان 1 و 5/1 لیتر در هکتار، مخلوط علف کش آتلانتیس به میزان 5/1 لیتر در هکتار+برومایسیدام آ در دو میزان 5/0 و 1 لیتر در هکتار، مخلوط علف کشهای آتلانتیس به میزان 5/1 لیتر در هکتار+دوپلسان سوپر در دو میزان 1 و 2 لیتر در هکتار و شاهد کنترل کامل و عدم کنترل بودند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان کنترل علفهای هرز پهن برگ پیچک و شبدر به ترتیب به میزان 95 و 89 درصد متعلق به تیمار اختلاط آتلانتیس به میزان 5/1+دوپلسان سوپر به میزان 2 لیتر در هکتار و پس از آن اختلاط آتلانتیس به میزان 5/1+برومایسید ام آ به میزان 1 لیتر در هکتار بود. در کنترل علفهای هرز باریک برگ، آتلانتیس 5/1 لیتر در هکتار برترین تیمار بود. بیشترین عملکرد دانه معادل 3/6075 کیلوگرم در هکتار از اختلاط آتلانتیس 5/1+دوپلسان سوپر 2 لیتر در هکتار به دست آمد که با شاهد وجین کامل در یک گروه آماری قرار گرفت. بر این اساس نتایج این تحقیق در صورت غالب بودن علف های هرز پهن برگ از اختلاط علف کش های آتلانتیس به میزان 5/1 لیتر با دوپلسان سوپر به میزان 2 لیتر در هکتار و در صورت غالبیت باریک برگ ها کاربرد آتلانتیس به میزان 5/1 لیتر در هکتار توصیه می شود.
پرونده مقاله
چمن به عنوان یکی از مهمترین گیاهان پوششی در طراحی فضای سبز دارای جایگاهی بارزی است. این تحقیق به منظور بررسی اثر کندکننده رشد پاکلوبوترازول بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آ چکیده کامل
چمن به عنوان یکی از مهمترین گیاهان پوششی در طراحی فضای سبز دارای جایگاهی بارزی است. این تحقیق به منظور بررسی اثر کندکننده رشد پاکلوبوترازول بر برخی ویژگیهای فیزیولوژیکی چمن برموداگراس تحت تنش خشکی به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 3 تکرار به اجرا در آمد. پاکلوبوترازول در مقادیر صفر، 25، 50 و 75 میلیگرمدرلیتر و تنش خشکی در 4 سطح (آبیاری بر اساس، 100، 80، 60 و 40 درصد ظرفیت مزرعه) تیمارهای این آزمایش را تشکیل دادند. براساس نتایج بیشترین مقدار پرولین مربوط به آبیاری(۴۰ درصد ظرفیت مزرعه) و تیمار۵۰ و ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول میباشد. چمنهایی که در شرایط تنش خشکی متوسط ۶۰ درصد ظرفیت مزرعه قرار داشتند و توسط غلظت ۵۰ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین میزان قندهای محلول را دارا بودند. کاربرد غلظت ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول باعث افزایش میزان کلروفیل در چمن برموداگراس شد. چمن هایی که در شرایط نرمال ۱۰۰ درصد ظرفیت مزرعه آبیاری شدند و توسط غلظتهای مختلف ۲۵ و ۵۰ و ۷۵ میلیگرمبرلیتر پاکلوبوترازول تیمار شدند بیشترین محتوای نسبی آب را دارا بودند. بیشترین نشت یونی در تیمار تنش خشکی شدید ۴۰ درصد ظرفیت مزرعه و عدم کاربرد پاکلوبوترازول مشاهده گردید. در مجموع به منظور کاهش مصرف آب و یا بهبود وضعیت رشد چمن در شرایط کم آبی تیمار پاکلوبوترازول با غلظت ۵۰ میلیگرمبرلیتر توصیه میشود.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تأثیر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز بر برخی خصوصیات گیاه دارویی گلگاوزبان باغی، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه زنجان در سال 1394 انجام شد. تیمارها شامل سطوح صفر(شاهد)، 3 و 6 در هزار عناصر آهن، روی و منگنز و در مجموع 15 تیمار چکیده کامل
به منظور بررسی تأثیر عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز بر برخی خصوصیات گیاه دارویی گلگاوزبان باغی، آزمایشی به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دانشگاه زنجان در سال 1394 انجام شد. تیمارها شامل سطوح صفر(شاهد)، 3 و 6 در هزار عناصر آهن، روی و منگنز و در مجموع 15 تیمار بود. محلولپاشی عناصر ریزمغذی در دو مرحله ساقه دهی و گلدهی انجام گرفت. نتایج جدول مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین وزن هزار دانه و عملکرد دانه را تیمار محلولپاشی آهن+روی 3 در هزار داشت و بیشترین تعداد گلآذین مربوط به تیمار محلولپاشی روی+منگنز 3 در هزار بود. تیمار محلولپاشی آهن+روی+منگنز 3 در هزار بیشترین تأثیر را در محتوای کلروفیل برگ و آنتوسیانین گل داشت. تیمار محلولپاشی آهن+منگنز 6 در هزار بیشترین تأثیر را روی درصد روغن بذر داشت و تیمار محلولپاشی آهن+منگنز 3 در هزار بیشترین تأثیر را در میزان آنزیم پراکسیداز نشان داد. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که کاربرد محلول پاشی عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز تأثیر کاملاً معنی داری روی صفاتی مانند عملکرد دانه، درصد روغن، وزن هزار دانه، محتوای کلروفیل و آنتوسیانین داشت.
پرونده مقاله
به منظور بررسی تاثیر عوامل محیطی بر عملکرد کمی و کیفی آویشن دنایی (Thymus daenensis) در شرایط زراعی و رویشگاهی، این گونه در دو ایستگاه فزوه و قهیز، وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، به روش تقسیم بوته و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار کاشته شد. چکیده کامل
به منظور بررسی تاثیر عوامل محیطی بر عملکرد کمی و کیفی آویشن دنایی (Thymus daenensis) در شرایط زراعی و رویشگاهی، این گونه در دو ایستگاه فزوه و قهیز، وابسته به مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهان، به روش تقسیم بوته و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار کاشته شد. در مرحله 50 درصد گلدهی اطلاعات از دو مزرعه و همزمان از رویشگاه اصلی گیاه جمع آوری گردید. نمونه برداری خاک و تهیه داده های هواشناسی نیز صورت گرفت. نتایج نشان دهنده اثر معنی دار مکان بر همه صفات به استثناء درصد 8،1 سینئول و میزان اسانس بود. بیشترین تولید خشک اندام هوایی، عملکرد اسانس و تیمول به ترتیب با میانگین های 3/2324، 4/62 و 3/53 کیلوگرم در هکتار در ایستگاه فزوه مشاهده شد که تفاوت معنی داری با دو مکان دیگر داشت. عمده ترین ترکیبات تشکیل دهنده اسانس در هر سه منطقه پاراسیمن، 8،1 سینئول، بورنئول، تیمول و کارواکرول بود. بیشترین درصد آنتول در ایستگاه فزوه و بالاترین درصد کارواکرول در رویشگاه اصلی گیاه بدست آمد. درصد اسانس از 9/2 تا 02/3 درصد متغیر بود. با افزایش ارتفاع از سطح دریا، کاهش عملکرد خشک و عملکرد اسانس مشاهده گردید. درصد کارواکرول با افزایش میزان پتاسیم خاک افزایش و با زیاد شدن شوری خاک کاهش یافت. در مجموع نتایج نشان داد که شرایط مختلف اقلیمی و خاکی و در راس آن ارتفاع از سطح دریا می تواند تولید خشک گیاه آویشن دنایی و ترکیبات متشکله اسانس آن را تحت تاثیر قرار داده و باعث اقتصادی یا غیر اقتصادی شدن محصول آن گردد.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی برهمکنش ساکارز، عسل و اسید سیتریک روی عمر گلجایی گل بریده آلسترومریا آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و 15 تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل قند در 5 سطح (بدون قند، ساکارز 2 و 4 درصد، عسل 2 و 4 درصد) و اسید سیتریک در 3 سط چکیده کامل
بهمنظور بررسی برهمکنش ساکارز، عسل و اسید سیتریک روی عمر گلجایی گل بریده آلسترومریا آزمایشی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و 15 تیمار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل قند در 5 سطح (بدون قند، ساکارز 2 و 4 درصد، عسل 2 و 4 درصد) و اسید سیتریک در 3 سطح (0 و 200 ،400 میلی گرم در لیتر) بودند. تیمار عسل 2 درصد در 400 میلیگرم در لیتر اسید سیتریک با 7/18 روز بیشترین عمر گلجایی را به خود اختصاص داد که نسبت به شاهد (84/9 روز) 83/8 روز ماندگاری این گل بریده را افزایش داد. کمترین باکتری محلول گلجا (Log 10 CFU ml-1 66/3) و کمترین مقدار مالوندیآلدئید (30/11 نانومول در هر گرم وزن تر) در گلهای تیمار شده با عسل 2 درصد در 400 میلی گرم در لیتر اسید سیتریک مشاهده شد. تیمار شاهد با 72/48 نانو لیتر در لیتر در ساعت در هر گرم وزن تر بیشترین مقدار اتیلن را داشت. کمترین مقدار اتیلن نیز به تیمارهای 200 و 400 میلی گرم در لیتر اسید سیتریک در شرایط بدون قند، ساکارز 4 درصد در 400 میلیگرم در لیتر اسید سیتریک و عسل 4 درصد در شرایط بدون اسید سیتریک اختصاص داشت. نتایج حاصل بیانگر آن بود که استفاده از عسل (2%) و اسید سیتریک (400 میلیگرم در لیتر) با کاهش باکتری محلول گلجا، مالوندیآلدئید و تولید اتیلن، پژمردگی گلها را به تاخیر میاندازد. بنابراین تیمار گلهای بریده با این ترکیبات جهت حفظ ماندگاری گلهای بریده آلسترومریا توصیه میشود.
پرونده مقاله
ریزش جوانه گل و میوه، ناخندانی و پوکی از مهمترین ناهنجاریهای فیزیولوژیکی است که در درختان پسته مشاهده میشود. اهمیت استفاده از تنظیمکنندههای رشدونمو گیاهی برای کاهش این ناهنجاریهای در گیاهان به اثبات رسیده است. در این پژوهش اثر محلولپاشی اپیبراسینولید بر ویژگیهای چکیده کامل
ریزش جوانه گل و میوه، ناخندانی و پوکی از مهمترین ناهنجاریهای فیزیولوژیکی است که در درختان پسته مشاهده میشود. اهمیت استفاده از تنظیمکنندههای رشدونمو گیاهی برای کاهش این ناهنجاریهای در گیاهان به اثبات رسیده است. در این پژوهش اثر محلولپاشی اپیبراسینولید بر ویژگیهای فیزیولوژیکی و میزان ریزش جوانه گل و میوه پسته رقم احمدآقایی بررسی گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با چهار تکرار در یک باغ تجاری در شهرستان رفسنجان- استان کرمان اجرا شد. تیماردهی به صورت محلول پاشی در دو مرحله (قبل و بعد از تمام گل) غلظتهای صفر (شاهد)، 5/0 و 1 میلی گرم در لیتر اپیبراسینولید انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار 5/0 میلی گرم در لیتر اپیبراسینولید ریزش میوه و جوانه گل را کاهش داد، در حالیکه وزن تر، خشک و عملکرد (وزن خشک میوههای خندان و ناخندان در شاخه) افزایش یافت. تیمار اپیبراسینولید در مرحله اول باعث کاهش پوکی و افزایش خندانی در میوههای پسته گردید. اندازهگیری مقدار اتیلن نشان داد که تیمار این هورمون مقدار اتیلن میوه را به طور چشمگیری کاهش داد درحالیکه بر صفات ریختشناسی میوه تأثیرمعنیداری نداشت. در این پژوهش 5/0 میلی گرم در لیتر اپیبراسینولید در مرحله اول (یک هفته قبل از تمام گل) بهترین غلظت و زمان تیماردهی در درخت پسته رقم احمد آقایی در بهبود کیفیت میوه و کاهش ریزش جوانه گل و میوه بود.
پرونده مقاله
این تحقیق، به منظور تعیین ارزش غذایی گونه های Halocnemum strobilaceum و Halostachys caspica و مطالعه اثرات مراحل مختلف فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی، بذر دهی) بر میزان ترکیبات شیمیایی این دو گونه انجام گرفت. نتایج نشان داد پروتئین خام، ADF، NDF، DDM، میزان خاکستر، EE، ME، چکیده کامل
این تحقیق، به منظور تعیین ارزش غذایی گونه های Halocnemum strobilaceum و Halostachys caspica و مطالعه اثرات مراحل مختلف فنولوژیک (رشد رویشی، گلدهی، بذر دهی) بر میزان ترکیبات شیمیایی این دو گونه انجام گرفت. نتایج نشان داد پروتئین خام، ADF، NDF، DDM، میزان خاکستر، EE، ME، DMI، RFV، سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، فسفر، مس، روی، آهن و منگنز در مراحل مختلف رشد تفاوت معنی داری با هم داشت (05/0P<). با افزایش رشد، مقدار ADF و NDF افزایش و مقدار پروتئین خام، DDM، DMI، انرژی متابولیسمی و RFV در هر دو گونه به طور معنی داری کاهش یافت(05/0P<). نتایج نشان داد که در هر سه مرحله فنولوژیکی کیفیت علوفه گونه H. caspica همواره بهتر از گونه H. strobilaceum بود (RFV: H. caspica> H. strobilaceum). همچنین نتایج نشان داد که میزان سدیم، پتاسیم، منیزیم، کلسیم، مس، آهن، منگنز این گونه ها در مراحل مختلف رشد، بیشتر از حد بحرانی برای نشخوارکنندگان بود اما میزان فسفر و روی آنها کمتر از حد بحرانی بود. به طورکلی عناصر معدنی دو گونه، نیاز دام به همه عناصر به جز دو عنصر فسفر و روی را تأمین می کنند.
پرونده مقاله