شوری یکی ازمهمترین تنشهای غیرزیستی است که بر حسب نوع گیاه،باعث کاهش قابلیت تولید محصول میشود.به منظور بررسی تاثیرغلظتهای مختلف هیومیکاسید بر کاهش اثرات نامطلوب شوری در گیاه درمنهخزری،آزمایشی گلدانی مزرعهایبا سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالبطرح بلوکهای ک چکیده کامل
شوری یکی ازمهمترین تنشهای غیرزیستی است که بر حسب نوع گیاه،باعث کاهش قابلیت تولید محصول میشود.به منظور بررسی تاثیرغلظتهای مختلف هیومیکاسید بر کاهش اثرات نامطلوب شوری در گیاه درمنهخزری،آزمایشی گلدانی مزرعهایبا سه تکرار به صورت فاکتوریل در قالبطرح بلوکهای کامل تصادفی در دانشگاه علومکشاورزی و منابعطبیعیساری انجام شد. تیمارهای آزمایش شاملسه سطح هیومیکاسید(صفر،150و300میلیگرم برلیتر)و سه سطح شوری(NaCl آزمایشگاهی:صفر،4 و 6 گرمبرلیتر)بودند. بعد از اعمال تیمارها و در مرحله رشد رویشی گیاه،نمونههایی از اندامهایهوایی تهیه و ظرفیت آنتیاکسیدانی(DPPH)،میزانفنل(فولینسیوکالتو)،فلاونوئید(آلومینیومکلرید)،رنگیزه فتوسنتزی، پرولین و زیست تودهی گیاه اندازهگیری شد.نتایج نشان داد که کاربرد هیومیکاسید(در غلظت 300 میلیگرم بر لیتر) و شوری (به ویژه در غلظت 6 گرم بر لیتر) به ترتیب با میانگین 13/0، 39/0، 61/0 ، 18/6(میلیگرم بر گرم وزنتر) و 92/20(میکروگرم بر میلیلیتر) میتواند در افزایش رنگیزههای فتوسنتزی گیاه درمنهخزری موثر واقع شود. استفاده از هیومیکاسید با غلظت 300 میلیگرم بر لیتر و شوری (خصوصاً در غلظت 4 گرم بر لیتر) به ترتیب با میانگین 39/2 (میلیگرم گالیک اسید در 100 گرم) و 115/0 (میلیگرم کوئرستین در 100 گرم) در افزایش میزان فنل و فلاونوئید تاثیر گذار بود. بیشترین زیست تودهی اندامهوایی نیز در تیمار 150 میلیگرم بر لیتر هیومیکاسید و عدم کاربرد شوری با میانگین5/15درصد مشاهده گردید. بنابراین در گیاه درمنهخزری هیومیکاسید تا حدودی میتواند اثرات تخریبی شوری را جبران کند، در واقع استفاده از تنشهای غیرزیستی (تنش شوری) ، کاربرد کودهای آلی (هیومیکاسید) و کاربرد تلفیقی آنها بر اساس غلظت مورد استفاده قادر به بهبود برخی خصوصیات مورفولوژی و بیوشیمایی در گیاه درمنه خزری بسته به هدف مورد نظر، میباشد.
پرونده مقاله
به منظور ارزیابی اثر کاربرد زئولیت طبیعی و سولفاتروی بر عملکرد گندم، آزمایشی بهصورت کرت یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بهصورت مزرعهای در روستای جلیلآباد پیشوا در منطقه ورامین در سال زراعی 99- 1398 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل تیمار چکیده کامل
به منظور ارزیابی اثر کاربرد زئولیت طبیعی و سولفاتروی بر عملکرد گندم، آزمایشی بهصورت کرت یک بار خرد شده در قالب طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در چهار تکرار بهصورت مزرعهای در روستای جلیلآباد پیشوا در منطقه ورامین در سال زراعی 99- 1398 اجرا شد. فاکتور اصلی شامل تیمار زئولیت طبیعی (کلینوپتیلولیت) در سه سطح صفر، 10 و 20 تن در هکتار و فاکتور فرعی شامل تیمار سولفاتروی (36 درصد روی) در سه سطح صفر، 30 و 60 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد تأثیر عامل زئولیت طبیعی و سولفاتروی بهتنهایی و اثر برهمکنش آنها در سطح یک درصد بر اکثر صفات مورد بررسی معنیدار بود. در مقایسه میانگین اثر برهمکنش زئولیت طبیعی و سولفاتروی، بیشترین ارتفاع بوته، طول سنبله، طول پدانکل، طول برگ پرچم، تعداد دانه در سنبله، تعداد سنبله بارور در مترمربع، عملکرد دانه، عملکرد زیستی و درصد پروتئین در تیمار 20 تن در هکتار زئولیت طبیعی همراه با 60 کیلوگرم در هکتار سولفاتروی بدست آمد. بیشترین میزان شاخص برداشت در تیمار 30 کیلوگرم در هکتار سولفات-روی حاصل شد. هیچ یک از تیمارهای مذکور بر میزان وزن هزار دانه تأثیر معنیداری نداشت. استفاده تلفیقی زئولیت طبیعی و سولفاتروی باعث افزایش 67.1 درصدی عملکرد گندم در مقایسه با شاهد گردید.
پرونده مقاله
بهمنظور بررسی اثر کود زیستی و شیمیایی بر عملکرد و انتقال مواد فتوسنتزی تریتیکاله در شرایط دیم، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال زراعی (1394 و 1395) اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل کود زیستی (فاکتور اصلی) در پنج سطح، شاهد (عدم مصرف) چکیده کامل
بهمنظور بررسی اثر کود زیستی و شیمیایی بر عملکرد و انتقال مواد فتوسنتزی تریتیکاله در شرایط دیم، آزمایشی بهصورت اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو سال زراعی (1394 و 1395) اجرا شد. عوامل مورد آزمایش شامل کود زیستی (فاکتور اصلی) در پنج سطح، شاهد (عدم مصرف)، ازتوبارور-1، میکوریزا، فسفات بارور-2، پتا بارور-2 و کود شیمیائی نیتروژن (فاکتور فرعی) (منبع اوره) در چهار سطح، شامل، شاهد، 50، 100 و 150 کیلو گرم در هکتار در نظر گرفته شد. در این آزمایش، تلفیق کود زیستی-شیمیایی، عملکرد علوفه و انتقال مواد را افزایش داد. عمکرد علوفه خشک در ترکیب 100 و 150 کیلو گرم در هکتار کود اوره با کودهای زیستی نسبت به شاهد، به ترتیب 5428، 5668 و 3528 کیلوگرم درهکتار بود. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین انتقال مواد فتوسنتزی از اندام رویشی به دانه (انتقال ماده خشک، سهم انتقال ماده خشک به دانه، میزان انتقال ماده خشک از ساقه) 6/634 گرم/گیاه و 121 درصد، تغییر مییابد. نتایج کلی نشان داد که در شرایط دیم، کاربرد توام کود زیستی با اوره در زمان کاشت، عملکرد مطلوب تریتیکاله را سبب خواهد شد.
پرونده مقاله
بهمنظور مطالعه تغییر تاریخ کشت از بهار به زمستان بر طول مراحل فنولوژیکی و عملکرد سه نوع لگوم گرمسیری لوبیا محلی جیرفت، لوبیا چشم بلبلی و ماش، بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل با سه تکرار، در سالهای زراعی 98-1397 و 99-1398 در مزرعه مرکز تحقیقات جهاد کش چکیده کامل
بهمنظور مطالعه تغییر تاریخ کشت از بهار به زمستان بر طول مراحل فنولوژیکی و عملکرد سه نوع لگوم گرمسیری لوبیا محلی جیرفت، لوبیا چشم بلبلی و ماش، بهصورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل با سه تکرار، در سالهای زراعی 98-1397 و 99-1398 در مزرعه مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی شهرستان جیرفت اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه تاریخ کشت 10، 20 و 30 بهمن و سه لگوم بود. نتایج حکایت از این داشت که لگومها با توجه به دمای پایه 15 درجه سانتیگراد برای مراحل تکاملی خود 1200 درجه-روز رشد دما نیاز دارند. بیشترین درجه-روز رشد از کاشت تا جوانه-زنی، سبز شدن و از مرحله یک تا پنج برگی در هر سه تاریخ کشت متعلق به ماش بود. در الگوی کشت دیرهنگام، تأثیر دماهای پائین منجر به عدم تأمین دمای تجمعی و شاخص درجه-روز رشد از کاشت تا گلدهی و رسیدگی گردید. ثبات عملکرد تولید دانه در ماش در هر سه تاریخ کشت با میانگین 7/0 تن در هکتار نشان داد که این گیاه توانایی انطباق بیشتری با دما نسبت به تغییر تاریخ کاشت دارد. عملکرد دانه در لوبیا محلی و چشم بلبلی با میانگین بهترتیب 3/2 و 6/4 تن در هکتار در کشت در 10 بهمن، از بیشترین مقدار برخوردار بود. کشت زودهنگام لگومها در زمستان، با توجه به تأمین دمای تجمعی در جنوب کرمان قابل توصیه بوده و میتواند به کاهش اثر منفی برخورد مراحل رشد و نمو با گرمای شدید و تبخیر و تعرق زیاد نسبت به الگوی کشت بهاره منطقه برتری داشته باشد.
پرونده مقاله
تغییرات مداوم را باید جز جداییناپذیر هر اکوسیستم دانست. مراتع نیز بهعنوان اکوسیستمهای طبیعی از این موضوع مستثنا نیستند. بهطوری که پایش مرتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به اهمیت اکولوژیک، کارکردهای اقتصادی و تغییرات دائمی این منابع، امری ضروریست. بر این ا چکیده کامل
تغییرات مداوم را باید جز جداییناپذیر هر اکوسیستم دانست. مراتع نیز بهعنوان اکوسیستمهای طبیعی از این موضوع مستثنا نیستند. بهطوری که پایش مرتع به مفهوم بررسی مستمر این اراضی با توجه به اهمیت اکولوژیک، کارکردهای اقتصادی و تغییرات دائمی این منابع، امری ضروریست. بر این اساس پایش مراتع خلیل بیگ شهرستان ارسنجان به مدت 2 سال (1399 و 1400) انجام شد. شاخصهای گیاهی مورد ارزیابی شامل درصد تاج پوشش گونههای گیاهی، میزان تولید گونههای گیاهی، درصد لاشبرگ، سنگ و سنگریزه، خاک عاری از پوشش، وضعیت و گرایش مرتع بودند. نتایج نشان داد میزان درصد تاج پوشش گیاهی از 98/10 درصد در سال 1400 تا 5/15 درصد در سال 1399 و میزان تولید از 208/350 تا 306/566 کیلوگرم ماده خشک در هکتار متغیر بود. وضعیت مرتع در حالت ضعیف در دو سال مورد بررسی قرار داشته و گرایش آن منفی بود. براساس نتایج مقایسات انجام شده با استفاده از آزمون t مستقل، اکثر شاخصهای تاج پوشش گیاهان (فرمهای رویشی و کلاسهای خوشخوراکی مختلف) و شاخصهای تولید (فرمهای رویشی و کلاسهای خوشخوراکی مختلف) بین دو سال دوره بررسی (سال 1399 نماینده یک سال مرطوب و سال 1400 نماینده یک سال خشک) تفاوت معنیداری در سطح 1 و 5 درصد داشتند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که میزان بارش پاییز و زمستان، میزان بارش سالانه ، متوسط دمای کمینه و متوسط دمای سالانه بیشترین همبستگی را در میزان تاج پوشش و تولید کل گیاهان منطقه بر عهده داشتهاند.
پرونده مقاله