شناسایی مقولههای راهبردی در رابطه هوش سازمانی با عملکرد کارکنان شرکت بیمه البرز
محورهای موضوعی : مدیریت نوآوری های آموزشیحسین فلسفی نژاد 1 , حسن دهقان دهنوی 2 , شهناز نایب زاده 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
2 - دانشیار، گروه مدیریت، واحدیزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
3 - استاد، گروه مدیریت، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
کلید واژه: هوش سازمانی, عملکرد کارکنان, راهبردها,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر راهبردی بر رابطه هوش سازمانی با عملکرد کارکنان در شرکت بیمه البرز می پردازد و از نوع ترکیبی (کیفی _کمی) می باشد. راهبرد های مورد نظر در بخش کیفی نظریه داده بنیاد مشخص شده و مشارکت کنندگان در این بخش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب گردید. در بخش کمی جهت برازش مدل به دست آمده در بخش کیفی، نسبت به تهیه پرسشنامه محقق ساخته اقدام شد و به نمونه گیری به روش تصادفی از بین کارشناسان بیمه البرز اقدام گردید. جامعه آماری شامل 670 نفر از کارشناسان شرکت در ادارات مرکزی و تعداد 53 شعبه سراسر کشور میباشد. برای تبیین روابط میان متغیر های از تکنیک معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (pls) و نرمافزار smart PLS استفاده شد. بخش کیفی نتایج نشان داد که مقوله های فرایند و استراتژی سازمان، ارتباطات برون سازمانی و دانش سازمانی از راهبرد های تأثیرگذار بر رابطه هوش سازمانی با عملکرد کارکنان در شرکت بیمه البرز هستند. همچنین ارتباط ابعاد و مقوله ها معنادار بوده و مدل به دست آمده در بخش کیفی پژوهش، مورد تائید قرار گرفت. با توجه به مدل پیشنهادی حاضر، نتایج نشان می دهند که هوش سازمانی با تأثیر مقوله های راهبردی (دانش سازمانی، فرایند و استراتژی سازمان و ارتباطات برون سازمانی) با ضریب مسیر 184/0 تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد سازمانی دارد.
The present study aims to identify the effective strategic factors of organizational intelligence relation with employee’s performance in Alburz Insurance Company. The research is mixed (qualitative- quantitative). In qualitative phase, the grounded theory approach was applied. The participants were selected by purposive sampling in this phase. The research tool was semi-structured interviews. In the quantitative phase, in order to fit the obtained model from qualitative phase, a researcher- made questionnaire was prepared and random-sampling from Alburz Insurance experts was performed. The statistics population includes 670 experts in central offices and 53 branches all through the country.For explaining the relations between the variants, structural equation techniques with partial least squares approach (pls), and smart pls software was used. The qualitative phase showed that the categories of process and the organization strategy, extra-organizational relationships, and organization knowledge are considered as effective strategies on organizational intelligence relation with employees’ performance in Alburz Insurance Company. The relation between the dimensions and categories was significant and the achieved model in the qualitative phase was confirmed. According to the proposed model in this study, the results show that the organizational intelligence with the impact of strategic categories (organizational knowledge, the process and strategy of the organization, and extra- organizational relationships) has positive and significant effect (with 0.184 path coefficient) on organizational performance.
_||_