فهرست مقالات برحسب موضوع شاهنامه


    • دسترسی آزاد مقاله

      1 - ارزش‌های نسب‌شناسی خِرد نباتی و رُستن «گیاه کین» در شاهنامه بر مبنای نقد کهن‌الگویی (مورد کاوی: اسطورۀ سیاوش و کیخسرو)
      پگاه محمودی ندا منزوی
      رویکرد نقد اسطوره‌ای، اسطوره‌شناختی یا کهن‌الگویی، رویکردی میان رشته‌ای است که بستری انسان‌شناختی دارد. کاربرد روش نقد کهن‌الگویی در بررسی و نقد آثار کلاسیک ادب پارسی به‌ دلیل وجود ژرف‌ساخت کهن‌الگویی و شالوده‌های عمیق اساطیری در آثار حماسی و پیش تاریخی بودن خاستگاه اسط چکیده کامل
      رویکرد نقد اسطوره‌ای، اسطوره‌شناختی یا کهن‌الگویی، رویکردی میان رشته‌ای است که بستری انسان‌شناختی دارد. کاربرد روش نقد کهن‌الگویی در بررسی و نقد آثار کلاسیک ادب پارسی به‌ دلیل وجود ژرف‌ساخت کهن‌الگویی و شالوده‌های عمیق اساطیری در آثار حماسی و پیش تاریخی بودن خاستگاه اسطوره‌ها در شاهنامۀ فردوسی و برخی آثار حماسی دیگر بسیار پررنگ است. غلبۀ نقش ناخودآگاه جمعی در این خزائن سترگ اسطوره‌ای و عرفانی، بن‌مایه‌هایی چون تکرار رفتارهای کیهانی، آیین‌ها، خدایان و عناصر فرا طبیعی، همه‌و‌همه به‌ویژه شاهنامۀ را متنی مستعد برای واکاوی عناصر کهن‌الگویی ساخته است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ارتباط کهن الگویی گیاه و انسان در اساطیر با تکیه به داستان سیاوش و کیخسرو می‌باشد. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهره گیری از نقد کهن‌الگویی از منظر یونگ به واکاوی رموز کهن‌الگویی و نقد اسطوره ای ارزش های نسب شناسی خِرد نباتی با محوریت داستان سیاوش می‌پردازد. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که گیاه کین که از خون سیاوش می‌روید نمادی از کهن الگوی خرد و تبار گیاهی بشر است که در وجود کیخسرو تجلّی می‌یابد. پرونده مقاله
    • دسترسی آزاد مقاله

      2 - نمودها و خویشکاری فرّه در اقتباس‌های محمّدرضا یوسفی از شاهنامه با رویکرد بوم‌گرا
      زهرا پارساپور فاطمه محمدزاده
      فرّه یکی از مفاهیم اسطوره‌ای است که رابطة انسان و طبیعت را به خوبی نمایان می‌کند. این نیروی اَهورایی که به باور انسان‌های دورة اسطوره‌، در همة موجودات (انسان و حیوان) سَرَیان دارد، سبب به کمال رساندن خویشکاری‌های خود می‌شود.در شاهنامة فردوسی این نیرو گاهی با نمادهای جان چکیده کامل
      فرّه یکی از مفاهیم اسطوره‌ای است که رابطة انسان و طبیعت را به خوبی نمایان می‌کند. این نیروی اَهورایی که به باور انسان‌های دورة اسطوره‌، در همة موجودات (انسان و حیوان) سَرَیان دارد، سبب به کمال رساندن خویشکاری‌های خود می‌شود.در شاهنامة فردوسی این نیرو گاهی با نمادهای جانوری همراه است و هم‌گامی انسان و طبیعت را در دورة اسطوره‌ای در جهت برقراری نظم و نجات طبیعت از سلطة ضدّ طبیعت آشکار می‌سازد. مقالة حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به کنش‌گری‌های فرّه با نمودهای جانوری پرنده (سپیدا) و برّه (فرهان) در ایجاد نظم، نجات انسان و طبیعت از تسلّط ضدّ طبیعت (دیوان، خشک‌سالی، سرمای سخت و...) با اقتباس‌ محمّدرضا یوسفی از شاهنامة فردوسی برای کودکان و نوجوانان می‌پردازد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که یوسفی با رویکردی زیست‌محورانه، نمادهای جانوری فرّه را در ساحتی اسطوره‌ای برای مخاطبان خود بازنمایی کرده است. بنابراین، فرّه در این آثار بخشی از طبیعت است که با مقابله با شرور و برگرداندن نظم گیتی، هم‌زمان به بقای انسان و ناانسان یاری می‌رساند. نقش فرّه بعدها در ادوار تاریخی تغییر می‌یابد و در خدمت نظم سیاسی و اجتماعی قرار می‌گیرد. پرونده مقاله