برخی از محققان بر این باورند که شعر سهراب سپهری دارای مبانی عرفان ایرانی – اسلامی است و برخی دیگر آن را متأثر از عرفان هندی – شرقی می دانند و برخی نیز شعر او را تهی از عرفان دانستهاند. ابوسعید ابوالخیر از عارفان بزرگ ایرانی از مکتب خراسان است؛ اندیشههای عر چکیده کامل
برخی از محققان بر این باورند که شعر سهراب سپهری دارای مبانی عرفان ایرانی – اسلامی است و برخی دیگر آن را متأثر از عرفان هندی – شرقی می دانند و برخی نیز شعر او را تهی از عرفان دانستهاند. ابوسعید ابوالخیر از عارفان بزرگ ایرانی از مکتب خراسان است؛ اندیشههای عرفانی این مکتب با اندیشههای عرفان شرقی نزدیکی فراوان دارد. ابوسعید و سهراب، هر دو نگاه آزادانهای به شریعت دارند و از همین راستا مؤلفههایی چون عیبپوشی و مهربانی با آفریده های خدا را به کرات در آثار آنها میتوان بازجست. همه کس و همه چیز را یکسو و یکسان میبینند، از قید رنگ و نژاد برکنارند و از مرز خوبی و بدیها گذشتهاند و ریا و ریاکاران و تابوهای جامعه را نقد میکنند. این مقاله بر آن است که با توجه به عرفان ابوسعید و سپهری و با تکیه بر دو کتاب اسرارالتوحید و هشتکتاب به آزاداندیشی و جنبههای آن از دیدگاه آنها بپردازد.
پرونده مقاله
محور اصلی این نوشتار، تحلیل روشمند موضوع عشق با نظری بر آموزههای کتاب مثنوی معنوی مولانا است. نویسنده مقاله بر اساس یک ساختار منطقی و الگوی نظری خاص درباره عشق، به جستوجوی این مفهوم در رابطه انسان و خدا میپردازد. در این جستوجو نویسنده، به برخی منابع و پایههای این آ چکیده کامل
محور اصلی این نوشتار، تحلیل روشمند موضوع عشق با نظری بر آموزههای کتاب مثنوی معنوی مولانا است. نویسنده مقاله بر اساس یک ساختار منطقی و الگوی نظری خاص درباره عشق، به جستوجوی این مفهوم در رابطه انسان و خدا میپردازد. در این جستوجو نویسنده، به برخی منابع و پایههای این آموزهها در قرآن و سنت نیز نظر داشته است. بدین ترتیب برای بررسی و تحلیل معنا و مفهوم عشق در آموزههای دینی و عرفان الهی، بایستی در یک تحقیق جامع از خدا پژوهی به سمت انسان پژوهی حرکت کرد تا در نهایت بتوانیم به عشق پژوهی بُنیادینی دست یابیم. نوشتار کنونی بر اساس همین الگوی کلّی شکل گرفته است و مسأله را از زاویه این سه نگاه پی میگیرد.
پرونده مقاله
اسطورهها همیشه به یک حال نمیمانند، بلکه با گذر زمان برخی از آنها با شکل جدیدتر به صورت داستانهای حماسی نمودار میشوند. در این تغییر و تبدیل، دگرگونیهایی در داستان اسطورهای صورت میپذیرد. دلایل گوناگونی برای تبدیل اسطوره به حماسه وجود دارد و داستانها در طی تحوّل خو چکیده کامل
اسطورهها همیشه به یک حال نمیمانند، بلکه با گذر زمان برخی از آنها با شکل جدیدتر به صورت داستانهای حماسی نمودار میشوند. در این تغییر و تبدیل، دگرگونیهایی در داستان اسطورهای صورت میپذیرد. دلایل گوناگونی برای تبدیل اسطوره به حماسه وجود دارد و داستانها در طی تحوّل خود به جابهجایی، شکستگی، قلب، حذف و ... دچار میگردند. در ورود اسطوره به حماسه، قهرمانها هم از این تغییر به کنار نمیمانند. در این جستار نگارندگان با بررسی الگوهای اسطورهای و حماسی، این تغییر و تبدیلها را بررسی کردهاند.
پرونده مقاله
ضحاک یکی از مهمترین و مبهمترین شخصیتهای اسطورهای ایران است که پژوهشگران در مورد نژاد و جنبههای نمادین شخصیت وی سخنها راندهاند، ولی از نسبت او به سرزمینِ مارهای مقدس، یعنی بینالنهرین چندان سخنی نگفتهاند. این جستار بنیاد اسطوره ضحاک را بیرون از الگوی هند و اروپای چکیده کامل
ضحاک یکی از مهمترین و مبهمترین شخصیتهای اسطورهای ایران است که پژوهشگران در مورد نژاد و جنبههای نمادین شخصیت وی سخنها راندهاند، ولی از نسبت او به سرزمینِ مارهای مقدس، یعنی بینالنهرین چندان سخنی نگفتهاند. این جستار بنیاد اسطوره ضحاک را بیرون از الگوی هند و اروپایی، در سرزمین بینالنهرین جستوجو میکند و نشان میدهد که این اسطوره، از بینالنهرین آغاز شده و در گذر زمان با اسطورههای هند و ایرانی آمیخته شده و هاله هولناکی از رمز و رازها و شگفتیها آن را در برگرفته است.
پرونده مقاله
ساختار و کارکرد اسطوره در آثار بهرام بیضایی گاه دگرگونیهایی مییابد. نمونه آن، تغییر کلیشه قهرمان در برخی فیلمهای او است. اسطوره قهرمان و سفر او، همواره مورد توجه اسطورهشناسان بوده است؛ براساس دیدگاه و الگوی جوزف کمبل، قهرمان مرد مراحل دهگانهای را در سفر رو به کمال چکیده کامل
ساختار و کارکرد اسطوره در آثار بهرام بیضایی گاه دگرگونیهایی مییابد. نمونه آن، تغییر کلیشه قهرمان در برخی فیلمهای او است. اسطوره قهرمان و سفر او، همواره مورد توجه اسطورهشناسان بوده است؛ براساس دیدگاه و الگوی جوزف کمبل، قهرمان مرد مراحل دهگانهای را در سفر رو به کمال خود طی میکند. اما، بیضایی با تنزل قهرمانان مرد و توجه به نقشآفرینی قهرمانان زن، به تغییر کارکردهای سنتی این اسطوره متناسب با اوضاع زمانه دست زده است. رعنا در فیلم غریبه و مه، زن آسیابان در مرگ یزدگرد، تارا در چریکه تارا، خانم بزرگ و ماهرخ در مسافران و گلرخ در سگکشی، ضمن سفر پیش رویشان، با دانایی، آزمون و نجاتبخشی به قهرمان اسطورهای بدل شدهاند. این امر به پررنگ شدن نقش اسطوره و جنسیت در سینمای او انجامیده است.
پرونده مقاله
عرفا انسان را آیینه تمامنمای الهی میدانند. از نظر آنها همانگونه که خداوند دارای اسما و صفات مختلف و به تبع آن دارای جلوههای گوناگونی است، حقیقت انسان نیز واحد کثیری است که به واسطه تجلیات گوناگون، اسامی متعدد مییابد. بیشتر صوفیه دل آدمی را حقیقت وی میدانند و جلوه چکیده کامل
عرفا انسان را آیینه تمامنمای الهی میدانند. از نظر آنها همانگونه که خداوند دارای اسما و صفات مختلف و به تبع آن دارای جلوههای گوناگونی است، حقیقت انسان نیز واحد کثیری است که به واسطه تجلیات گوناگون، اسامی متعدد مییابد. بیشتر صوفیه دل آدمی را حقیقت وی میدانند و جلوههای آن را لطایف سبعه نامیدهاند. این لطایف عبارتند از طبع، نفس، عقل، قلب، سِرّ، خفی و اخفی. در سیر و سلوک از این هفت مرحله، به عنوان مراحل ترقی و تکامل انسان نام برده میشود. نفس آدمی اگر استعداد خود را کامل کند، یعنی آنچه را که بالقوه دارا است، بالفعل گردد و آیینه تجلی الهی شود، دل نام میگیرد که مجمعالبحرین و محل تلاقی دو عالَم ظاهر و باطن است؛ در این هنگام گنجایش حق را یافته، عرش الهی میگردد؛ بنابراین تمامی مراتب و لطایف انسانی را میتوان جلوههای دل دانست. در این مقاله با اشاره به حقیقت دل از دیدگاه عارفان، کوشش میشود مراتب آدمی یا همان لطایف سبعه انسانی در دو قوس نزولی و صعودی، بررسی و تحلیل شود.
پرونده مقاله
در این مقاله بر اساس رویکرد نقد ساختارگرایی حکایت غلام و بازرگان از باب دوم مرزباننامه تحلیل شده است. در این تحلیل بر اساس شیوه پراپ در ریختشناسی قصههای پریان، به دو بنمایه سفر و بازگشت از سفر توجه شده است. این دو بنمایه که در اثر پراپ یکی از سی و یک خویشکاری قهرما چکیده کامل
در این مقاله بر اساس رویکرد نقد ساختارگرایی حکایت غلام و بازرگان از باب دوم مرزباننامه تحلیل شده است. در این تحلیل بر اساس شیوه پراپ در ریختشناسی قصههای پریان، به دو بنمایه سفر و بازگشت از سفر توجه شده است. این دو بنمایه که در اثر پراپ یکی از سی و یک خویشکاری قهرمان محسوب میشوند، با کهنالگوی اسطورهای آشناسازی و میر نوروزی، تطبیق داده شدهاند. در این مطابقه عناصر سازنده اسطوره و حکایت با همدیگر مقایسه شده، ظرفیت تأویلپذیری اسطورهای این حکایت و برابری آن با دو بنمایه اسطورهای نشان داده شده است.
پرونده مقاله
معرفت مجموعه آگاهیهای آدمی است که همواره متعلق به امری غیر از خود است؛ جز در یک مورد، یعنی معرفتهای عرفانی که ورای حیث التفاتیاند؛ معرفتهای آدمی یا حسیاند و یا مفهومی؛ اما دستهای از معارف وجود دارند که از آنها میتوان با عنوان معرفتهای کشفی یاد کرد که بدون توجه ب چکیده کامل
معرفت مجموعه آگاهیهای آدمی است که همواره متعلق به امری غیر از خود است؛ جز در یک مورد، یعنی معرفتهای عرفانی که ورای حیث التفاتیاند؛ معرفتهای آدمی یا حسیاند و یا مفهومی؛ اما دستهای از معارف وجود دارند که از آنها میتوان با عنوان معرفتهای کشفی یاد کرد که بدون توجه به حیث التفاتی و بدون داشتن مصداقی در درون و بیرون، تحقق مییابند که همان معرفتهای عرفانیاند. در این مقاله سعی شده است کمّ و کیف معرفت کشفی، اعم از معرفت التفاتی و غیرالتفاتی (هو هویّت) در نهجالبلاغه بررسی شود. بر اساس نهجالبلاغه معرفت کشفی از راههای معمول عقلانی و حسی به دست نمیآید، بلکه از راه عروض احوال عرفانی و تأمل حاصل از نیایش به دست میآید و معروض این احوال واجد نوع خاصی از آگاهی میشود که پیش از آن سابقه نداشته است؛ برای مثال شخص در این فرایند آگاهی خاصی به امور غیبی پیدا میکند که قبلا هیچ سابقهای از آن نداشته است؛ مانند آگاهی خاص به احوال آدمیان.
پرونده مقاله
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را چکیده کامل
به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، میتوان دریافت که شمار قابل ملاحظهای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. میتوان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویسها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، میتوان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزلهای او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقههای صوفیان میخوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمدهاند، پرداختهایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیفها در اشعار مولانا اشاره کردهایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان دادهایم.
پرونده مقاله
سماع اهل تصوف و عرفان از دو منظر قابل بررسی است: یکی سماع رسمی که دارای آداب و رسوم و ترتیباتی خاص است و موافقان و مخالفان آن فراوانند؛ دیگر سماعی که ناظر بر مراتب تکاملی و تبدّلات وجودی سالک است. یکی از عمدهترین دلایل مخالفان با مکتب تصوّف، سماع ترسّمی است. از اسرارال چکیده کامل
سماع اهل تصوف و عرفان از دو منظر قابل بررسی است: یکی سماع رسمی که دارای آداب و رسوم و ترتیباتی خاص است و موافقان و مخالفان آن فراوانند؛ دیگر سماعی که ناظر بر مراتب تکاملی و تبدّلات وجودی سالک است. یکی از عمدهترین دلایل مخالفان با مکتب تصوّف، سماع ترسّمی است. از اسرارالتوحید برمیآید که از زمان ابوسعید ابوالخیر این اختلاف نظرهای عقیدتی در مورد سماع فراوان بوده است. برخی از صاحبنظران آن را غذای روح دانسته، از آن بر حالت و صفت روحانی تعبیر میکنند و سماع این جهان را سایهای از آن حقیقت مجرد فرض میکنند و برخی دیگر آن را آلت شیطان دانستهاند. سعدی سماع را خاص هر کسی نمیداند و معتقد است که از هزاران تن، سماع تنها در یک نفر (آشنایان راه) اثر خواهد کرد. در این مقاله کوشیده شده است ضمن بررسی این اختلاف نظرها، به بررسی سماع از دیدگاه اهل سماع و رویکرد سعدی بدان پرداخته شود.
پرونده مقاله