تلقی امروزی انسان نسبت به اساطیر حاکی از این است که اسطوره، امری فراتر از افسانه است. پاسخ انسان به سؤالهایی که در دوران پیش از علم و فلسفه با آن مواجه شده است را میتوان در اسطورهها باز یافت. از مسائل مطرح شده در خصوص اسطوره، شباهت آنها در میان اقوام و تمدنهای مخت چکیده کامل
تلقی امروزی انسان نسبت به اساطیر حاکی از این است که اسطوره، امری فراتر از افسانه است. پاسخ انسان به سؤالهایی که در دوران پیش از علم و فلسفه با آن مواجه شده است را میتوان در اسطورهها باز یافت. از مسائل مطرح شده در خصوص اسطوره، شباهت آنها در میان اقوام و تمدنهای مختلف است. حال این سوال مطرح میشود که علت تشابه اسطورههای اقوام غیرمرتبط با هم چیست؟ این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی برای نشان دادن این موضوع، اسطورة سیاوش ایران و حماسة کوتان اوتونای، متعلق به قوم آینو (ساکنین دوران سنگی جزایر ژاپن) را بررسی کرده است. الگوی سفر قهرمان جوزف کمبل، به عنوان رویکرد نظری و مراحل سهگانة آن به عنوان متغیر این مطالعة تطبیقی به کار گرفته شده است. این پژوهش نشان میدهد که انسان دوران اسطورهای صرف نظر از بستر مکانی ـ زبانی متمایز دارای بنیانهای معرفتشناسی و هستیشناسی مشترکی بودهاند که در اسطورهها بازنمایی شده است.
پرونده مقاله
خواجوی کرمانی از نامآورترین شاعران ادب فارسی که لحن زیبا و کلام دلنشین او گیرایی و جاذبة فراوانی دارد. از زیباترین آثار وی مثنوی همای و همایون است که شاعر در سرودن آن از شیوة نظامی گنجویپیروی کرده است. وی تلاش کرده است تا در خلال ذکر داستانی عاشقانه، با پرداختن به اسطو چکیده کامل
خواجوی کرمانی از نامآورترین شاعران ادب فارسی که لحن زیبا و کلام دلنشین او گیرایی و جاذبة فراوانی دارد. از زیباترین آثار وی مثنوی همای و همایون است که شاعر در سرودن آن از شیوة نظامی گنجویپیروی کرده است. وی تلاش کرده است تا در خلال ذکر داستانی عاشقانه، با پرداختن به اسطورهها ـ به عنوان عوامل تمدنساز و پشتوانة فرهنگی یک قوم ـ در حفظ و بقای فرهنگ و تمدن ایرانی گامی مؤثر بردارد. در این مقاله با روش تحلیلی ـ تطبیقی برآنیم تا با بررسی تطبیقی پارهای از نکات اساطیری موجود در این اثر با اساطیر بینالنهرین، هند، چین و یونان به میزان توجه خواجو به نکات اساطیری در این منظومه بپرداریم، و همچنین از میان انواع گوناگون اسطورهها، دریابیم خواجو از کدام یک بهرة بیشتری برده است. آنچه مسلم است این است که خواجوی کرمانی پس از نظامی گنجوی، بیشتر از شاعران ادب غنایی در آثارش بهویژه در همای و همایون از اسطورهها بهره برده است؛ و در بین انواع گوناگون اسطورهها، به اساطیر مرتبط با نیروها و موجودات فراطبیعی، آیینها و رسومات اساطیری، مکانهای اساطیری، آفرینش کیهانی و آفرینش اهریمنی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند.
پرونده مقاله
تقابلهای دوگانه به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی در نقد متون معاصر مطرح شده است؛ اما کاربرد آن را میتوان در آثار کلاسیک زبان فارسی نیز مشاهده کرد. عطار در مثنوی الهینامه معتقد است هیچ معنایی در مسیر طریقت بدون عنصر متقابل به کمال و حقیقت نمیرسد؛ به همین دلیل از آغاز چکیده کامل
تقابلهای دوگانه به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی در نقد متون معاصر مطرح شده است؛ اما کاربرد آن را میتوان در آثار کلاسیک زبان فارسی نیز مشاهده کرد. عطار در مثنوی الهینامه معتقد است هیچ معنایی در مسیر طریقت بدون عنصر متقابل به کمال و حقیقت نمیرسد؛ به همین دلیل از آغاز تا انجام طریقت، سالک را در دریایی از تقابلهای دوگانه سرگشته میکند و راه رهایی در رساندن همۀ تقابلها به سرمنشأ وحدت را نیروی تبدّل و تساوی میداند. بیشتر تقابلهایی که عطار به کار میگیرد، با تبدّل پیوند میخورند تا با تغییر ماهیّتِ عناصر متقابل، با یکدیگر یکی شوند یا از مثبت به منفی و بالعکس بدل یابند. عطار در این گردش تبدّلی، تکاملی را میجوید که محتاج ژرفنگری و فراتر رفتن از سطح جهان مادّی است. از اینرو در این مقاله با رویکرد تحلیلی ـ توصیفی سعی شده است که فارغ از برداشتهای غربی، در پرتو تقابلهای دوگانه با رویکرد تبدّل و تساوی، اندیشههای وحدانی عطار در جهت اتحاد عناصر تبیین گردد؛ این تحقیق در صدد یافتن واژههای متضاد و طبقهبندی کمّی تقابلهای دوگانه نیست، بلکه مفاهیم و عناصری را میجوید که در ورای تضاد ظاهری، در مسیر تکامل انسان به سوی وحدت حرکت میکنند و سبب تعالی انسان میشوند.
پرونده مقاله
کرامت، خرق عادتی است که از اولیاءالله سر میزند و در عرفان و تصوف جایگاه ویژهای دارد. انواع گوناگون کرامات به سه گونه اصلی اِخبار از غیب، اشراف بر ضمایر و تصرف در عالم هستی تقسیمبندی میشوند و هر کدام شامل چندین گونة فرعی میباشند. از گونههای فرعی کرامات، تصرف در عال چکیده کامل
کرامت، خرق عادتی است که از اولیاءالله سر میزند و در عرفان و تصوف جایگاه ویژهای دارد. انواع گوناگون کرامات به سه گونه اصلی اِخبار از غیب، اشراف بر ضمایر و تصرف در عالم هستی تقسیمبندی میشوند و هر کدام شامل چندین گونة فرعی میباشند. از گونههای فرعی کرامات، تصرف در عالم هستی و شفا دادن بیماران است که گاه در زمان حیات صاحب کرامت و گاه پس از وفات او اتفاق میافتاد. بیماریهایی که در اینگونه کرامت وارد شده است اغلب بیماریهای مادرزاد و یا بیماریهای مزمنی بود که همة طبیبان از علاج آن عاجز شده و یا بر اثر نفرین شیخ به وجود میآمد. شیوههای شفابخشی بسیار متنوع است که از میان آن میتوان به سورة حمد خواندن، دعا خواندن، دست کشیدن، دمیدن، آب دهان مالیدن، استفاده از وسایل صاحب کرامت همچون لباس، کفش، کلاه و خلال دندان او، پانیذ دادن، شعر خواندن، برگرفتن بیماری، توبه کردن بیمار و... اشاره کرد. در اغلب این کرامات، بیمار شفای کامل مییابد به گونهای که گاه تا پایان عمر به آن بیماری دچار نمیشود. در این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی سعی شده است شیوههای مختلف کرامت شفابخشی که در کتب منثور عرفانی متقدم آمده است، دستهبندی و تحلیل شوند.
پرونده مقاله
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطورهها و ادیان مختلف حضور گستردهای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دورههای بعد، متنا چکیده کامل
عصا از عناصر مهم اساطیری و فرهنگی است که علاوه بر کارکردهای طبیعی و اولیه، در اسطورهها و ادیان مختلف حضور گستردهای داشته است. روزگاری ابزاری ساده برای انجام کارهای روزمره بود؛ اما به مرور زمان، کارکردهای اساسی و بنیادینی در زندگی مردم یافته است و در دورههای بعد، متناسب با رشد عقلی بشر، به شکلی نمادین ظهور پیدا کرده است. نقشهای نمادین عصا در ادوار مختلف اساطیری و دینی تغییر شکل داده، گاه بر اثر این دگرگونیها، ارتباط و پیوند ظاهری خود را با فلسفۀ وجودی خویش قطع کرده، به شکل و شیوهای متفاوت جلوهگر شده است. از طرف دیگر، همگام با پیشرفتهای مادی بشر، بخشی از کارکردهای عصا به ابزارهای به نسبت پیشرفتهتری مانند نیزه، کمان، شمشیر و سلاحهای نوین واگذار شده است. در این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی حضور عصا و اشکال گوناگون آن در دوران اساطیری و حماسی، در پیوند با خدایان، پادشاهان و پهلوانان، همراه با بازتاب آن در ادیان بررسی و نقشهای مختلف نمادین عصا و علل تغییرات تدریجی آن تبیین شده است.
پرونده مقاله
هانری کوربن دین پژوه، شیعه شناس و فیلسوف برجستۀ فرانسوی در مطالعات تطبیقی متعددش توانست ارتباط فلسفی و عرفانی بین فلسفۀ خسروانی ایران باستان با روایات اسلام شیعی و فلسفۀ اشراق مطرح کند. وی با بررسی بر روی آثار سهروردی و ابن سینا نه تنها به بن مایه های فلسفۀ خسروانی دست چکیده کامل
هانری کوربن دین پژوه، شیعه شناس و فیلسوف برجستۀ فرانسوی در مطالعات تطبیقی متعددش توانست ارتباط فلسفی و عرفانی بین فلسفۀ خسروانی ایران باستان با روایات اسلام شیعی و فلسفۀ اشراق مطرح کند. وی با بررسی بر روی آثار سهروردی و ابن سینا نه تنها به بن مایه های فلسفۀ خسروانی دست پیدا کرد، بلکه به سرچشمه های اصلی فلسفۀ خسروانی، حکمت مزدایی، روایات اساطیری و متون مربوط یه آیین زردشتی نیز توجه داشت، و همچنین مسألۀ شباهت و انطباق این تعالیم را با روایات اسلام ایرانی به طور جدی پیگیری کرد. در این پژوهش آن بخش از مطالعات و پژوهش های هانری کوربن که حکایت های نمادین عرفانی یا روایات شیعی، معادلی مشابه در فلسفۀ خسروانی یا روایات اساطیری و آیین مزدایی دارد، مورد نظر است. از میان موارد ارزشمندی که کوربن به تطبیق آن در دو تفکر اسلام شیعی و حکمت باستانی پرداخته است، جای دارد به دو موردِ فراموش شده؛ یکی ماجرای ادامۀ نسل و پادشاهی فریدون و ایرج از طریق فرزند دخترش، منوچهر، و دیگری در اختیار داشتن بانویی آسمانی، اسپندارمذ، آب و زمین بپردازیم؛ اولی مشابه ادامۀ نسل و امامت و ولایت پیامبر اسلام(ص) از طریق فرزند دخترش، و دومی مشابه مهریۀ شفاهی حضرت فاطمه(س) (آب در کابین داشتن) اوست.
پرونده مقاله
اندیشة سیاسی یونان باستان ریشه در اسطورههای این تمدن دارد. حرکت فیلسوفان یونانی، بهویژه در آتن، از جهان اسطوره به عقلگرایی به دنبال دگرگونیها و تحولات این جامعه به وجود آمده است. در برخی دولتشهرهای یونان (در همین دوره)، حکومت پادشاهی و اشرافی به دموکراسی تبدیل و در چکیده کامل
اندیشة سیاسی یونان باستان ریشه در اسطورههای این تمدن دارد. حرکت فیلسوفان یونانی، بهویژه در آتن، از جهان اسطوره به عقلگرایی به دنبال دگرگونیها و تحولات این جامعه به وجود آمده است. در برخی دولتشهرهای یونان (در همین دوره)، حکومت پادشاهی و اشرافی به دموکراسی تبدیل و در برخی دیگر، مبدل به دیکتاتوری شده است. با توجه به این تحولات، اسطورهها بهویژه در زمینة سیاسی تحول اساسی یافته و نوع تراژدی اسطورة سیاسی، در شکل تئاتر سیاسی در همین دورۀ تحول جامعه یونانی، به وجود آمده است. اسطورة سیاسی آنتیگونه، از مهمترین این تراژدیها است که نبرد میان آزادی و خودکامگی را نشان میدهد و پیامدهای تراژیک آن را برای بقای دولتشهر، مردم و شخص حاکم روشن میسازد. این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی، تلاش میکند این نبرد را بر اساس تحولات سیاسی و اجتماعی دولتشهر آتن و جهان یونانی بررسی نماید.
پرونده مقاله
اسطوره و اسطورهپردازی از تمهیداتی اساسی است که مناسبت قابل توجهی با پدیدۀ جنگ دارد و نویسندگان جنگ با توسل بدان میتوانند آثار ادبی ماندگاری خلق کنند. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، ظرفیتها و محدودیتهای اسطورهپردازی در رمانهای جنگ بررسی شده است. نگارندگان با چکیده کامل
اسطوره و اسطورهپردازی از تمهیداتی اساسی است که مناسبت قابل توجهی با پدیدۀ جنگ دارد و نویسندگان جنگ با توسل بدان میتوانند آثار ادبی ماندگاری خلق کنند. در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، ظرفیتها و محدودیتهای اسطورهپردازی در رمانهای جنگ بررسی شده است. نگارندگان با تأمل در ساختارهای سیاسی، اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی و... مسلط در دوران جنگ، به کشف و واکاوی بسترها و موانع اسطورهپردازی در رمانهای جنگ پرداختهاند. مطالعات انجام شده نشان میدهد، ظرفیتهایی مانند تأثیرپذیری و الگوبرداری جنگ از انقلاب اسلامی و تأثیر انقلاب در به کارگیری اسطوره، تأثیر دین در خلق و بازپیدایی اسطورهها، شباهت ساختار روایت انقلاب و جنگ با ساختار کلان پایۀ اسطورۀ ایرانی؛ یعنی تقابل خیر و شر و...، میتوانستند محل توجه نویسندگان برای خلق رمانهای اسطورهای ماندگار باشند؛ از سوی دیگر، محدودیتهایی مثل نگاه تکساحتی و احساس استغنای بسیاری از نویسندگان نسبت به شناخت اساطیر ایران و اساطیر دیگر ملل، و همچنین عواملی از این دست، در گرایش نویسندگان جنگ به اسطوره موانعی به وجود آورده است.
پرونده مقاله
کهنالگوها مجموعهای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی ـ روانی آدمیان را تشکیل میدهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیینها، عرفان و قصهها، نمود پیدا کرده است. از مهمترین این کهنالگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در چکیده کامل
کهنالگوها مجموعهای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی ـ روانی آدمیان را تشکیل میدهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیینها، عرفان و قصهها، نمود پیدا کرده است. از مهمترین این کهنالگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در اسطوره و عرفان داشته است. از جمله نمادهای مربوط به کهنالگوی دایره میتوان به وحدت و تمامیّت، روح، خود، کمال، جلال و قدرت، قداست و تبرّک، بخت و طالع، دوستی و صمیمیّت، زمان و ابدیّت و کارکردهایی چون حفاظت و نگهبانی، تمایز دو فضای ناهمگون، درمان بخشی و تحرک، خودشناسی، تجلّی حقّ، تمثّل معارف الهی و حقایق ربّانی و اطوار هفتگانة قلب، اشاره کرد.
این مقاله با رویکرد تطبیقی ـ تحلیلی، به برشمردن مهمترین نمادها و کارکردهای کهنالگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاهها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت دایره، مرکز و حرکت دوری را در تفکر اسطورهای و باورهای دینی ـ عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرحوارة تصویری را در بیان موتیفهایی چون تجلّی، روند تکاملی عالم، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفتگانههای نمادین و مقدّس در حوزة عرفان و تصوّف آشکار تر کند.
پرونده مقاله
تمهیدات نوشتة عینالقضات همدانی سرشار از آیاتی قرآنی است که تعدادی از این آیات مکرراً در جایگاه استشهاد قرار گرفتهاند. عینالقضات به دلیل انس با قرآن و تأمل ژرف و عمیق در معانی آن، در مواردی تأویلهای خلاقانه و منحصر به فردی از آیات قرآن داشته است. این پژوهش در پی پاس چکیده کامل
تمهیدات نوشتة عینالقضات همدانی سرشار از آیاتی قرآنی است که تعدادی از این آیات مکرراً در جایگاه استشهاد قرار گرفتهاند. عینالقضات به دلیل انس با قرآن و تأمل ژرف و عمیق در معانی آن، در مواردی تأویلهای خلاقانه و منحصر به فردی از آیات قرآن داشته است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که شیوههای تأویل آیات قرآن در تمهیدات چگونه است. پس از بررسی این نتیجه حاصل شد که عینالقضات با توجه به شیوههای زیر از لفظ آیه، به معنا رسیده است: تأویل بر اساس اشتراک لفظی، تأویل استعاری الفاظ قرآن، ترادف در حوزة واژگانی یکسان، خوشة تأویلی، تأویل بر پایة تداعی، قیاس مساوات، فرارفتن از شأن تاریخی آیه، تأویل آیه بر مبنای حدیث و تأویل بر مبنای صبغة عرفانی. این پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی در ذیل هر عنوان، روش تأویل و سپس شواهدی از متن تمهیدات با ارائه توضیحی آمده است. همچنین در مواردی آیة مد نظر با تفاسیر عرفانی دیگری که با تمهیدات قرابت زمانی نزدیکی داشته، مقایسه شده است. با توجه به تمثیل آینه که عینالقضات درباره شعر به کار برده، میتوان چنین برداشت کرد که از دیدگاه او، قرآن به مثابة متن با توجه به جهان ذهنی خواننده، عوالم کثیری در خود دارد.
پرونده مقاله