تمثیل، آیینة اجتماع (سیری در تمثیلهای ادبیات عرفانی در آثار عطار و مولانا)
محورهای موضوعی : اسطوره
1 - مدرس دانشگاه آزاداسلامی ـ واحد شهر ری
کلید واژه: عرفان, تمثیل, عطار, اجتماع, مولانا,
چکیده مقاله :
تمثیل یکی از صور خیال است و یکی از انواع تشبیه به شمار میآید. از آنجا که مشبهٌبه در تمثیل معمولاً حسی و ملموس است، میتوان از ظاهر آن پی به واقعیتهای اجتماعی برد. ادبیات عرفانی ما قسمت عمدهای از گنجینة ادبی ما را شامل میشود و عطار و مولانا کوهموج این دریای عظیم ادب عارفانه هستند. با نگاهی به تمثیلهای این دو شاعر بزرگ میتوان از ورای آموزههای عرفانی و با دقت در ظاهر داستانهای آنان، به واقعیتهای جامعة قرن ششم و هفتم هجری پی برد. اگر چه محور ادبیات عرفانی، به ویژه در شعر این دو شاعر، برتری عالم غیب بر عالم شهادت است، باز هم میتوان از ظاهر تمثیلها و انتخاب موضوعاتی که پیامهای عرفانی دارند، اجتماع شاعر را شناخت، زیرا اگر تمثیل را مشبهٌبهی ملموس برای مشبهی معقول بدانیم، شاعر ناگزیر است از حکایات و داستانهایی به عنوان مثل استفاده کند که برای مخاطبان او شناخته شده باشد؛ پس انتخاب چنین تمثیلهایی خواننده را به فهم اوضاع و احوال اجتماعی شاعر از ورای آموزههای عرفانی و تجربیات شخصی عارفانه نایل میکند.
Allegory is a form of extended metaphor in which objects, persons, and actions in a narrative are equated with meanings that lie outside the narrative itself. The underlying meaning has moral, social, religious, and political significance. Attār and Mowlānā Jalāl-al Din Rumī, the two famous Persian poets, have employed allegory in their poems. The present article, by looking at the role of allegory in the works of Attār and Mowlānā Jalāl-Din Rumī, tries to show the social conditions in which they lived.
_||_