مرگ و میر ترافیکی یکی از چالشهای اصلی نظام سلامت در ایران است و اولویتبندی سیاستهای اصلاحی مبتنی بر آیندهنگری، از ضروریات برنامهریزی بلند مدت میباشد. این مقاله، با هدف تعیین اولویتهای سیاستی در افق 10 ساله با بهرهگیری از سناریوهای آینده مرگ و میر ترافیکی تد چکیده کامل
مرگ و میر ترافیکی یکی از چالشهای اصلی نظام سلامت در ایران است و اولویتبندی سیاستهای اصلاحی مبتنی بر آیندهنگری، از ضروریات برنامهریزی بلند مدت میباشد. این مقاله، با هدف تعیین اولویتهای سیاستی در افق 10 ساله با بهرهگیری از سناریوهای آینده مرگ و میر ترافیکی تدوین شده است. بدین منظور در گام اول، با مطالعه کتابخانهای و مصاحبه با صاحبنظران، روند تاریخی مسئله بدست آمده، سپس، عوامل موثر بر مسئله، با استفاده از مدل لایههای واقعیت جوزف وروس، در سه سطح احصاء شده و به کمک روش تحلیل اثرات متقابل، دستهبندی و تفکیک شده است. خروجی این روش، امکان سناریوپردازی، سیاستگذاری و ارزیابی را فراهم میکند. فرایند سناریوپردازی با سه عدم قطعیت اصلی در سه سطح شامل، نظام ارزشی و گفتمانی (سطح جهانبینی)، قوانین (سطح ساختارها) و شرایط اقتصادی (سطح روندها)، منجر به شکلگیری هشت فضای سناریویی اصلی شد که مبتنی بر نظر خبرگان از میان این سناریوها، 4 سناریوی باورپذیر انتخاب شدند. سپس، سیاستهای کاهش مرگ و میر ترافیکی بر اساس اسناد بالادستی و ماتریسهادون، تدوین شدند و به محک سناریوهای منتخب گذاشته شدند. فرایند ارزیابی، با در نظر گرفتن سه معیار اصلی شامل عدالت اجتماعی، محدودیتهای مالی و تقدم پیشگیری بر درمان، صورت گرفت. در نهایت، سیاست آموزش و فرهنگسازی (اولویت اول)، تشدید قوانین تنبیهی و جرائم و وضع قوانین تشویقی (اولویت دوم) و افزایش نظارت و کنترل پلیس با مشارکت حداکثری مردم (اولویت سوم)، بعنوان سیاستهای پایدار جهت کاهش مرگ و میر ترافیکی، تعیین شدند.
پرونده مقاله
آیندهپژوهی بهعنوان یک علم و هنر در خدمت بسیاری از تحقیقات علمی قرار گرفته و از همین رو با کاربری میانرشتهای خود به مطالعات و پژوهش در آینده میپردازد. این دانش به شدت تحت تأثیر نگرش متولیان و متصدیان پژوهشی خود قرار دارد که هر کدام به فراخور برداشتهای گوناگون خود، چکیده کامل
آیندهپژوهی بهعنوان یک علم و هنر در خدمت بسیاری از تحقیقات علمی قرار گرفته و از همین رو با کاربری میانرشتهای خود به مطالعات و پژوهش در آینده میپردازد. این دانش به شدت تحت تأثیر نگرش متولیان و متصدیان پژوهشی خود قرار دارد که هر کدام به فراخور برداشتهای گوناگون خود، از آن بهرهمند میشوند. با توجه به نوین بودن این رشته در کشور، این ضرورت احساس شد که در راستای اعتلای کیفیت آیندهپژوهی و به سرمنزل رساندن این دانش، شناسایی چالشهای این رشته مفید به نظر میرسد. در این مقاله در گام اول با استفاده از مرور مطالعات پیشین و همزمینه و همچنین استفاده از نظرهای کارشناسان در قالب برگزاری دو پنل خبرگی، لیست اولیهای از چالشهای آیندهپژوهی در کشور شناسایی شد و این چالشها در گام دوم با استفاده از روش تحلیل علّی لایهای مورد بررسی و موشکافی قرار گرفتند. قرارگیری چالشها در سطوح مختلف مدل تحلیل علی لایهای، پیشنیازی برای کاربست نگاهی دقیقتر به ماهیت مسائل ایجاد مینماید. لذا محققان به مدد این روش آیندهپژوهی و در مواجهه نظاممند با چالشهای احصائی، به خلق انتظام فکری مبادرت نموده و مستقلاً راهکارهای پیشنهادی خود را معطوف به حل مسائل و چالشهای آیندهپژوهی تدوین نمودهاند. بنابراین در انتهای مقاله، با نگرش و رویکرد لایهای، پیشنهاداتی در جهت رفع موانع پیشروی توسعه کیفی و کمی این دانش در کشور عرضه شده است.
پرونده مقاله
امروزه سازمانها تمرکز ویژه ای به یکپارچگی و آینده نگری زنجیره تامین دارند، وجود یکپارچگی، توانمندی پایدار به شمار آمده که موجب خلق ارزش برای ذینفعان در زنجیره خواهد شد. پایداری و مدیریت زنجیره تامین دو حوزه مهم برای تحقیقات آینده می باشد، توسعه ای را میتوان پایدار دانست چکیده کامل
امروزه سازمانها تمرکز ویژه ای به یکپارچگی و آینده نگری زنجیره تامین دارند، وجود یکپارچگی، توانمندی پایدار به شمار آمده که موجب خلق ارزش برای ذینفعان در زنجیره خواهد شد. پایداری و مدیریت زنجیره تامین دو حوزه مهم برای تحقیقات آینده می باشد، توسعه ای را میتوان پایدار دانست که ضمن تامین نیازهای اساسی نسل حاضر، موجب به خطر افتادن توانایی نسل های آینده برای تامین نیازهای اساسی نگردد. آینده نگری پایدار بدون تردید یک مفهوم پیچیده است که ابعاد مختلفی از جمله عوامل محیطی، اجتماعی و آینده نگری را در بر میگیرد.
باید توجه داشت که تعهد نسبت به آینده پایدار، از سطوح بالاتر ایجاد می شود و برای رسیدن به چنین الزاماتی باید بستر و زمینه را در راستای آینده نگری پایدار ایجاد کرد، از اینرو این پژوهش بر آن است تا با استفاده از مدل ارائه شده، تاثیر آینده نگری پایدار را بر یکپارچگی استراتژیک زنجیره تامین ایران خودرو مورد بررسی قرار دهد که در نهایت منجر به خلق ارزش برای شرکت، مشتری و تمامی ذینفعان زنجیره تامین خواهد شد. در این پژوهش از روش معادلات ساختاری با نرم افزار [i]اسمارت پی ال اس جهت تحلیل عاملی تاییدی، بهره گرفته شده است. در نهایت برازش مدل ارائه شده با اعتبار بالا مورد تایید قرار گرفته و پس از تایید خبرگان صنعت و دانشگاه در زنجیره تامین ایران خودرو بکار گرفته شده و نتایج بدست آمده جهت ارتقای فرایند یکپارچگی زنجیره تامین با رویکرد آینده نگری پیشنهاد شده است.
پرونده مقاله
ارائه پیشبینی از آینده بازارهای مالی بویژه آینده روند شاخصهای بازار بورس یکی از مباحث چالش انگیز پیشبینی است که بدلیل بروز گسست ساختاری در این روندها، با پدیده شکست پیشبینی در مدلهای پیشبینی مواجه شده است. در این مقاله رویکردهای مدل سازی پیشبینی بازده سهام به عنو چکیده کامل
ارائه پیشبینی از آینده بازارهای مالی بویژه آینده روند شاخصهای بازار بورس یکی از مباحث چالش انگیز پیشبینی است که بدلیل بروز گسست ساختاری در این روندها، با پدیده شکست پیشبینی در مدلهای پیشبینی مواجه شده است. در این مقاله رویکردهای مدل سازی پیشبینی بازده سهام به عنوان یکی از روندهای اصلی بازار سهام، در شرایط گسستهای ساختاری، بررسی شده و رهیافتهایی که بر اساس آن میتوان در فضای عدم قطعیت عمیق، پیشبینی کرد، تحلیل شده است. با توجه به اینکه هدف از این مقاله، زمینهیابی تحقیقات گذشته و طرح حوزههای جدیدی برای تحقیقات آینده در مدل سازی پیشبینی بازار سهام بوده است، لذا از روش مطالعه کتابخانهای استفاده شدهاست. نتایج به دست آمده نشان میدهد که رویکردهای مدل سازی در شرایط گسست ساختاری در سه استراتژی اصلی دسته بندی میشوند؛ در استراتژی ایجاد محدودیت در پارامترهای مدل به کمک تفسیر به دست آمده از چارچوبهای نظری اقتصاد مالی، پارامترهای مدل تصحیح میشوند. در استراتژی جابهجایی رژیم به کمک زنجیرهای مارکوف، نقاط گسست در سری زمانی مدل سازی میشود. در استژاژی تلفیقی از تلفیق مدلهای کمی با دادههای پیمایشی، وضعیت بازار سهام پیشبینی میشود. این بررسی نشان میدهد برای پیشبینی بازار سهام بورس تهران در شرایط نااطمینانیهای محیطی، استراتژیهای ارائه شده می توانند زمینه مناسبی برای تحقیقات آتی باشند.
پرونده مقاله
تصمیمات امروز شرکت ها می تواند بر آینده کاری آنها بسیار اثرگذار باشد. استراتژی هایی که آنان در بازار در پیش می گیرند تنها در صورت درنظر گرفتن کلیه ابعاد، قادر است دورنمایی مبتنی بر واقعیت را برایشان ترسیم نماید. از اینرو، مقاله حاضر، به دنبال یافتن عوامل اثرگذار در اجرا چکیده کامل
تصمیمات امروز شرکت ها می تواند بر آینده کاری آنها بسیار اثرگذار باشد. استراتژی هایی که آنان در بازار در پیش می گیرند تنها در صورت درنظر گرفتن کلیه ابعاد، قادر است دورنمایی مبتنی بر واقعیت را برایشان ترسیم نماید. از اینرو، مقاله حاضر، به دنبال یافتن عوامل اثرگذار در اجرای موفقیت آمیز استراتژی تعمیم برند به نحوی است که بتواند متغیرهای لازم در بازار ایران را شناسایی کرده و راه گشای شرکت هایی باشد که می خواهند در آینده به واسطه این روش، محصولات جدید خود را روانه بازار سازند. بنابراین، هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان متغیرهایی از جمله: ارتباط شخصی؛ کیفیت؛ شناخت؛ فعالیت های بازاریابی و ویژگی های برند، بر نگرش و رفتار مصرف کننده نسبت به محصولات با برند تعمیم یافته و اثر نگرش بر رفتار است. از اینرو، عکس العمل مصرف کنندگان نسبت به یک محصول جدید فرضی با برند تعمیم یافته پرژک (با عدم تناسب بالا) و یک محصول واقعی با برند تعمیم یافته تاژ (با تناسب بالا) را مورد ارزیابی قرار می دهد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است و برای جمع آوری داده های آن از پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق از جمله نشان دادند که:
در مورد برند پرژک (که فاقد سابقه بکارگیری استراتژی تعمیم برند بوده و در این تحقیق محصول فرضی تعمیمی آن با عدم تناسب بالا می باشد)، ارتباط شخصی،کیفیت، شناخت و ویژگی برند، بر رفتار و ارتباط شخصی و کیفیت بر نگرش مصرف کننده اثرگذار هستند.
در مورد برند تاژ (که سابقه بکارگیری استراتژی تعمیم برند را داشته و در این تحقیق محصول تعمیمی آن با تناسب بالا می باشد)، ارتباط شخصی، کیفیت، شناخت و فعالیت بازاریابی بر رفتار و ارتباط شخصی و کیفیت بر نگرش مصرف کننده اثرگذار هستند.
پرونده مقاله
در دنیای متغیر و پویای امروزی لازم است مدیران درکاربردهای پویای مدیریت برند حساس شوند و با استفاده از نگرش سیستمی به مسائل بازاریابی بنگرند و با ابزاری منسجم اثرات تصمیمات خود را قبل از وقوع در آینده پیش بینی کنند. ارزش ویژه برند منبعی از مزیت رقابتی می باشد که آسیب پذی چکیده کامل
در دنیای متغیر و پویای امروزی لازم است مدیران درکاربردهای پویای مدیریت برند حساس شوند و با استفاده از نگرش سیستمی به مسائل بازاریابی بنگرند و با ابزاری منسجم اثرات تصمیمات خود را قبل از وقوع در آینده پیش بینی کنند. ارزش ویژه برند منبعی از مزیت رقابتی می باشد که آسیب پذیری شرکت را در برابر بحران ها و رقبا کاهش می دهد. لذا ایجاد یک برند قوی هدف غایی فعالیت های بازاریابی بخصوص بنگاه های خدماتی است که سبب بهبود و افزایش نرخ بازدهی سرمایه گذاری در مدیریت برند می گردد. هدف این تحقیق طراحی و تحلیل مدل دینامیکی سیستم ارزش ویژه برند می باشد تا اثر متغیرهای تاثیرگذار بر ارزش ویژه برند( وفاداری به برند، کیفیت درک شده خدمات، آگاهی از برند و تداعی از برند) را در طی زمان شبیه سازی کند. در این مقاله با تفکر سیستمی و ابزار سیستم های دینامیکی، ساختار سیستم ارزش ویژه برند در شرکت بیمه البرز طراحی و رفتار متغیرهای کلیدی در یک افق زمانی 72 ماهه با استفاده از نرم افزار Vensimپیش بینی گردید. در این راستا ابتدا متغیرهای اصلی شناسایی و روابط آنها در قالب حلقه های علّی و نمودار انباشت-جریان تکمیل و در نرم افزار شبیه سازی شد. پس از آن با تحلیل حساسیت و سیاست، مدلی معتبر با ساختار سیاستی بهبود یافته بدست آمد و از آن برای تدوین سناریوی بهبود مدیریت برند استفاده گردید که در سناریوی خوش بینانه با تغییر پارامترها، ارزش ویژه برند از 61.7 درصد در ابتدای سال مبنا به 84.2 درصد در انتهای شبیه سازی صعود نمود.
پرونده مقاله
زمینه: سناریو ها غالبا به منظور توصیف امکان جایگزینی تغییرات آینده در محیط خارجی سازمان به کار می روند که حتی قادرند پس از آن به منظور ارزیابی استراتژی فعلی و توسعه استراتژی های آینده به کار برده شوند. با این حال، با تغییر تمرکز به سمت دیدگاه مبتنی بر منابع به دور از پا چکیده کامل
زمینه: سناریو ها غالبا به منظور توصیف امکان جایگزینی تغییرات آینده در محیط خارجی سازمان به کار می روند که حتی قادرند پس از آن به منظور ارزیابی استراتژی فعلی و توسعه استراتژی های آینده به کار برده شوند. با این حال، با تغییر تمرکز به سمت دیدگاه مبتنی بر منابع به دور از پارادایم مبتنی بر بازار، سناریوها قادر خواهند بود برای توصیف گزینه های جایگزین مسیرهای توسعه داخلی سازمان نیز استفاده شوند. سپس این دو نوع سناریو می توانند بطور سیستماتیک توسعه یافته و به شکل یک بخش مهم از یک سیستم هشدار دهنده زودهنگام استراتژیک (کارت امتیازی آینده) به کار برده شوند. این پژوهش با مطالعه ادبیات موجود و همچنین نمونه های متعدد برای توسعه مفهوم کارت امتیازی آینده تلاش نموده است همچنین این پژوهش به دنبال فراهم کردن یک روش سیستماتیک به سمت آینده نگاری استراتژیک با ترکیب سنایورهای داخلی (رویکرد مبتنی بر منابع) و سناریوهای خارجی (رویکرد مبتنی بر بازار) در درون مکانیزمی به نام کارت امتیازی آینده است که می تواند برای توصیف راه های توسعه داخلی جایگزین برای یک سازمان بکار گرفته شود. یافته ها حاکی از آن است که دیدگاه خارجی (مبتنی بر بازار) و داخلی (مبتنی بر منابع) برای ایجاد یک سیستم هشدار دهنده زودهنگام استراتژیک می بایست با یکدیگر ترکیب شوند.
هدف: این پژوهش به دنبال خلق روشی سیستماتیک در آینده نگاری استراتژیک با ترکیب سنایورهای داخلی (رویکرد مبتنی بر منابع) و سناریوهای خارجی (رویکرد مبتنی بر بازار) در درون ساختاری به نام کارت امتیازی آینده است.
روش ها: در این پژوهش با مطالعه ادبیات موجود و همچنین نمونه های متعدد تلاش گردیده مفهوم کارت امتیازی آینده تبیین گردد.
یافته ها و نتایج: یافته ها حاکی از آن است که دیدگاه خارجی (مبتنی بر بازار) و داخلی (مبتنی بر منابع) برای ایجاد یک سیستم هشدار دهنده زودهنگام استراتژیک می بایست با یکدیگر ترکیب شوند. همچنین یافته ها نشان دادند که کارت امتیازی آینده در برگیرنده شاخص های سنتی اندازه گیری عملکرد، شاخص های تغییر، شاخص های حیاتی بازار و مفروضات و وعده های استراتژی می باشد..
پرونده مقاله