این تحقیق تاثیر متغیرهای روانشناختی ماکیاولیسم و دستکاری هیجانی بر اجتناب مالیاتی در دو گروه از زنان و مردان حسابدار را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور ، نمونه ای از 428 نفر از حسابداران و مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب شدند. مبانی ن چکیده کامل
این تحقیق تاثیر متغیرهای روانشناختی ماکیاولیسم و دستکاری هیجانی بر اجتناب مالیاتی در دو گروه از زنان و مردان حسابدار را مورد بررسی قرار می دهد. برای این منظور ، نمونه ای از 428 نفر از حسابداران و مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب شدند. مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های تحقیق نیز از طریق پرسش نامه جمع آوری شده است. آزمون فرضیه های تحقیق نیز بر اساس رگرسیون چند متغیره انجام گردیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نمونه آماری زنان ، ماکیاولیسم رابطه ای معنی دار با اجتناب مالیاتی ندارد. اما دستکاری هیجانی رابطه ای معنی دار و مثبت با اجتناب مالیاتی دارد. هم چنین در نمونه مردان ، نتایج عکس است. در این نمونه ، ماکیاولیسم رابطه ای مستقیم و معنی دار با اجتناب مالیاتی دارد. اما دستکاری هیجانی رابطه ای معنی دار با اجتناب مالیاتی ندارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در هر دو گروه زنان و مردان حسابدار، تمایل به اجتناب مالیاتی وجود دارد. اما عوامل روانشناختی متفاوتی در ایجاد آن تاثیرگذار هستند.
پرونده مقاله
اقتصادسیاسی، علمی اجتماعی است که به بررسی تعامل پویای بین نیروهای بازار و دولت میپردازد و چگونگی تأثیرات تنش و تضاد بین این دو را برجامعه بررسی میکند. نفوذ قدرتهای سیاسی بر عملکرد شرکتها مؤثر است و مدیران شرکتهای که در کانون توجه سیاسی قرار دارند، این انگیزه را پید چکیده کامل
اقتصادسیاسی، علمی اجتماعی است که به بررسی تعامل پویای بین نیروهای بازار و دولت میپردازد و چگونگی تأثیرات تنش و تضاد بین این دو را برجامعه بررسی میکند. نفوذ قدرتهای سیاسی بر عملکرد شرکتها مؤثر است و مدیران شرکتهای که در کانون توجه سیاسی قرار دارند، این انگیزه را پیدا میکنند تا از روشهای حسابداری اقتباس کنند که از طریق آن بتوانند سود را مدیریت کنند. براساس طرح سهام عدالت، دولت موظف است سهام شرکتهای سودده دولتی را بین مردم توزیع کند؛ و ممکن است این شرکتها بااستفاده از نفوذ سیاسی، سود خود را مدیریت کنند و بنابراین مطالعه اثر این نفوذ بر کیفیت سود اهمیت خواهد داشت. از اینرو این پژوهش به بررسی ارتباط بین سهام عدالت و کیفیت سود با تأکید بر دیدگاه اقتصاد سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. نمونه آماری پژوهش شامل 130 شرکت طی سالهای 1391 لغایت 1396 میباشد و برای آزمون ارتباط بین متغیرهای از مدل رگرسیون چندمتغیره خطی استفادهشده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که وجود سهام عدالت در ساختار مالکیت بر کیفیت سود تأثیر منفی معناداری دارد. چراکه در کشورهای در حال توسعه، نظام اقتصادی، بهطور غالب مبتنی بر روابط و نفوذ حاکمیت است و به این دلیل توسط دولت و نهادهای وابسته به آن کنترل و حمایت میشود؛ لذا میتوان بیان داشت نفوذ حاکمیت و مدیریت سیاسی در شرکتها میتواند کیفیت سود آنها را کاهش دهد. از اینرو، نتایج پژوهش کاربرد نظریه اقتصاد سیاسی درخصوص اتخاذ سیاستهای کلان اقتصادی (سهام عدالت) و تأثیرش بر کیفیت سود را تأیید مینماید.
پرونده مقاله
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین انعطاف پذیری حسابداری با خوش بینی مدیران در پیش بینی سود بر اساس تئوری اختیارات مدیران می باشد. نمونه آماری تحقیق، شامل 129 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1395 است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بی چکیده کامل
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین انعطاف پذیری حسابداری با خوش بینی مدیران در پیش بینی سود بر اساس تئوری اختیارات مدیران می باشد. نمونه آماری تحقیق، شامل 129 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1387 تا 1395 است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بین میزان انعطاف پذیری حسابداری با رشد پیش بینی و خطای پیش بینی سود توسط مدیریت رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. به طوریکه شرکتهای با انعطاف پذیری حسابداری بالا پیش بینی خوشبیانه تری نسبت به شرکتهای با انعطاف پذیری حسابداری پایین داشته اند. همچنین شرکت های با انعطاف پذیری حسابداری بالاتر از طریق دستکاری سود توانسته اند سود خالص را به بالاتر از سود پیش بینی برسانند و خطای پیش بینی سود آنها مثبت می باشد، اما شرکتهای با انعطاف پذیری حسابداری پایین به دلیل اثر تجمعی مدیریت اقلام تعهدی گذشته با محدودیت در دستکاری سود دوره جاری و دوره های آتی مواجه شده، لذا خطای پیش بینی سود آنها منفی می باشد. با توجه به نتایج تحقیق به سرمایه گذاران و تحلیلگران پیشنهاد می گردد در هنگام استفاده از پیش بینی های مدیران به خوش بینی فرصت طلبانه مدیران در پیش بینی سود دقت و توجه کافی داشته باشند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش ارزیابی فازی شهودیِ ( ) نقضِ تردیدِ حرفهای حسابرسان تحتِ فشارهای مبتنی بر همنوایی اجتماعی میباشد. این پژوهش از نظر هدف، جزء پژوهشهای توسعهای است، زیرا به دلیلِ فقدان مبنایی برای وجود فشارهای همنوایی اجتماعی و تردیدِ حرفهای در پژوهشهای قبلی، براساس تح چکیده کامل
هدف این پژوهش ارزیابی فازی شهودیِ ( ) نقضِ تردیدِ حرفهای حسابرسان تحتِ فشارهای مبتنی بر همنوایی اجتماعی میباشد. این پژوهش از نظر هدف، جزء پژوهشهای توسعهای است، زیرا به دلیلِ فقدان مبنایی برای وجود فشارهای همنوایی اجتماعی و تردیدِ حرفهای در پژوهشهای قبلی، براساس تحلیل فراترکیب در گام اول تلاش شد تا نسبت به شناسایی مولفهها به عنوان مبنایِ تحلیلی پژوهش و گزارهها به عنوان متغیرهای مرجع، اقدام شود. سپس باهدف تبیین مولفهها و گزارههای شناسایی شده، در متن حرفه حسابرسی، در بخش کمی از تحلیلِ ارزیابی فازی شهودی ( ) باهدفِ تعیین تاثیرگذارترین فشار ناشی از همنوایی اجتماعی در نقضِ گزارههای ذهن آگاهی حسابرسان، استفاده شد. در این پژوهش، جامعه هدف شامل دو بخشِ کیفی و کمی بود، که در بخش کیفی با کمکِ ۱۵ نفر از متخصصان و خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاه تلاش گردید تا در قالب فرمهای امتیازی، مولفهها و گزارههای پژوهش شناسایی شوند. در بخش کمی نیز ۲۰ نفر از شرکای حسابرسی دارای بیش از ۳ سال سابقه کاری داشتند، برای مشارکت در پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، فشار بازار تاثیرگذارترین عامل برای نقضِ تردیدِ حرفهای حسابرسان محسوب میشود. در واقع نتیجه این پژوهش بیانکنندهی این واقعیت است که وجود فشارهای ناشی از عدم توازن در توزیع سهم بازار که در این پژوهش تحت مولفه فشار بازار عنوانگذاری شد، بیشترین محرک برای نقضِ تردیدِ حرفهای حسابرسان را دارا میباشد
پرونده مقاله
این پژوهش رابطه بین استراتژی رهبری هزینه و تمایز محصول با هزینه حقوق صاحبان سهام براساس نظریه پورتر مورد بررسی قرار می دهد. هدف استراتژی رهبری هزینه کاهش هزینه تولید و استراتژی تمایز محصول نیز افزایش کیفیت محصول می باشد. از این رو پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر انتخاب هرکدا چکیده کامل
این پژوهش رابطه بین استراتژی رهبری هزینه و تمایز محصول با هزینه حقوق صاحبان سهام براساس نظریه پورتر مورد بررسی قرار می دهد. هدف استراتژی رهبری هزینه کاهش هزینه تولید و استراتژی تمایز محصول نیز افزایش کیفیت محصول می باشد. از این رو پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر انتخاب هرکدام از استراتژی های مذکور بر هزینه سرمایه شرکت است. این تحقیق از نظر روش و ماهیت توصیفی همبستگی با طرح توصیفی از نوع پس رویدادی و از نظر هدف کاربردی است. تحلیل دادهها با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش دادههای تابلویی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 الی 1395 میباشد و از روش حذفی سیستماتیک برای تعیین نمونه استفاده شد که تعداد شرکتهای مورد مطالعه 104 شرکت گردید. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که بین استراتژی رهبری هزینه و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. اما میان استراتژی تمایز محصول و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معناداری وجود ندارد.
پرونده مقاله