بررسی وضعیت امید به زندگی زنان بیخانمان شهر تهران (مطالعه موردی: مرکز نگهداری موقت زنان بیخانمان شهرداری تهران، «سامانسرای لویزان»)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایران
1 - استاد گروه جامعه شناسی دانشگاه الزهرا و علوم و تحقیقات تهران
2 - عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، تهران شرق و دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی علوم و تحقیقات تهران، ایران
کلید واژه: امید به زندگی, بیخانمانی, زنان بیخانمان, سامانسرای لویزان,
چکیده مقاله :
هدف از این مطالعه، بررسی اثربخشی وضعیت بیخانمانی بر شرایط امید به زندگی زنان بیخانمان شهر تهران است. ارزیابی از شرایط امید به زندگی زنان بیخانمان یاد شده، میتواند تصویری از اثربخشی شرایط بیخانمانی بر وضعیت سلامت جسمی و روانی این قشر و در نهایت طول عمر زنان مذکور ارائه نماید. در واقع بنظر میرسد توصیف معناداری برخی از شاخصهایی که رابطة میان بیخانمانی و طول عمر زنان بیخانمان موضوع این پژوهش را بیان میدارند، امکان ارزیابی و تحلیل از شرایط امید به زندگی زنان بیخانمان و تأثیرات حاصل از قرار گرفتن آنها در وضعیت بیخانمانی را ترسیم مینماید.روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیل ثانوی است، که با بهرهمندی از مستندات و مدارک موجود در پروندة هر یک از زنان بیخانمان، اعم از گواهی پزشکان و روانپزشکان، و مددکاران اجتماعی، و پرسشنامههای موجود در مرکز نگهداری موقت بیخانمانها، ارزیابی حقوقی و حکم نهایی قضات، و سایر دادهها و اطلاعات جمعآوری شده، نسبت به سایر روشهای کمی ذیربط، از قابلیت مناسبتری در جمعآوری و تحلیل داده برخوردار است. با توجه به اینکه جامعه آماری این پژوهش زنان بیخانمان مرکز نگهداری موقت (سامانسرای لویزان) است، به منظور تعیین حجم نمونه از میان 609 زن بیخانمان جامعه آماری مورد نظر، 50 پرونده بوسیله فرمول کوکران محاسبه، و به شیوه نمونهگیری تصادفی سیستماتیک، انتخاب، و مورد بررسی، و تحلیل قرار گرفته است.یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که بیخانمانی با وضعیت امید به زندگی زنان بیخانمان موضوع این تحقیق بوسیله راهبردهایی چون درونی شدن آسیبهای اجتماعی، احساس ناکامی و حقارت، عدم امید به بازگشت به شرایط طبیعی زندگی، و میل به مردن، از رابطهی معناداری برخوردار است. این راهبردها بتدریج اثربخشی وضعیت بیخانمانی را بر طول عمر زنان بیخانمان در شهر تهران از طریق پیامدهایی چون نابسامانی و اختلال در شرایط روانی، ابتلا به بیماریهای خطرناک و لاعلاج، اعتیاد حاد به مواد افیونی پُرآسیب، پذیرش و یا تحمیل قربانی شدن و تجربه خودکشی فراهم میآورد. از اینرو بنظر میرسد وضعیت بیخانمانی زنان بیخانمان موضوع این پژوهش، با توجه به نتایج حاصل از این تحقیق، موجبات کاهش طول عمر، و مرگ زودهنگام زنان بیخانمان موصوف را فراهم میآورد. نتایج مذکور همچنین فرایند اثربخشی وضعیت بیخانمانی، بر وضعیت امید به زندگی زنان بیخانمان موضوع این تحقیق را، فرایندی پیچیده، چند متغیره، توأم با پیامدهای چند مرحلهای نشان میدهد.