بررسی جامعه شناختی تاثیر نابرابری جنسیتی بر توسعه فرهنگی (مورد مطالعه : دانشجویان زن دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات توسعه اجتماعی ایرانحمید بختیاری 1 , زهرا حضرتی صومعه 2 , ساسان ودیعه 3
1 - دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی فرهنگی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران
2 - دانشیار جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 - استادیار جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: سرمایه اجتماعی, توسعه فرهنگی, سرمایه نمادی, سرمایه فرهنگی, نابرابری جنسیتی,
چکیده مقاله :
این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی تاثیر نابرابری جنسیتی بر توسعه فرهنگی (مورد مطالعه: دانشجویان زن دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران) انجام گرفته است. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از نظریهِ نظریه پردازانی همچون ریتزر، بوردیو، بلومبرگ، چافتز، اسمیت و انگلس، هریسون و گروندونا طراحی گردیده است. روش تحقیق کمی از نوع روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان زن دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران و حجم نمونه بدست آمده 382 نفر و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، متناسب با حجم و تصادفی ساده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار ابزار محتوایی صوری و اعتماد با آلفاخ کرونباخ محاسبه شد و 81/0 به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد به طور کلی توسعه فرهنگی در جامعه ی معاصر ایران، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین توزیع نابرابر سرمایه فرهنگی، سرمایه نمادی، سرمایه اقتصادی و سرمایه اجتماعی به عنوان ابعاد نابرابری جنسیتی و توسعه فرهنگی رابطه معنی دار معکوسی وجود دارد. آزمون رگرسیون نشان داد که متغیرهای تحقیق توانستهاند حدود 3/38 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) را پیشبینی کنند. به طوری که از بین ابعاد نابرابری جنسیتی ،سرمایه فرهنگی با ضریب رگرسیونی 600/0 - بالاترین تأثیر رگرسیونی و توزیع نابرابر سرمایه اقتصادی با ضریب رگرسیونی 108/0 پایین ترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر وابسته (توسعه فرهنگی) داشتهاند.
The aim of this study was to investigate the sociological impact of gender inequality on cultural development (Case study: female students of Islamic Azad universities in Tehran). The theoretical framework of the research has been designed using the theories of theorists such as Ritzer, Bourdieu, Bloomberg, Chafts, Smith and Engels, Harrison and Grundona. The research method is quantitative like the survey research method. The statistical population of this study is female students of Islamic Azad universities in Tehran and the sample size is 382 people and the multi-stage cluster sampling method is proportional to the volume and simple random. Data collection tool was a researcher-made questionnaire in which the validity of face-to-face content and trust tools was calculated with Cronbach's alpha and obtained 0.81. The results of the research show that in general, cultural development in contemporary Iranian society is in an unfavorable situation. There is also a significant inverse relationship between the unequal distribution of cultural capital, symbolic capital, economic capital and social capital as dimensions of gender inequality and cultural development. Regression test showed that the research variables were able to predict about 38.3% of the total changes in the dependent variable (cultural development). So that among the dimensions of gender inequality, cultural capital with a regression coefficient of 0.600 - the highest regression effect and unequal distribution of economic capital with a regression coefficient - 0.108 - have the lowest regression effect on the dependent variable (cultural development).
_||_