اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئله ریاضی دانشآموزان دارای ناتوانی هوش تحولی
محورهای موضوعی : روان درمانگریمحمد عاشوری 1 , معصومه پورمحمدرضای تجریشی 2 , سیده سمیه جلیل آبکنار 3 , جمال عاشوری 4
1 - دانشجوی دکترا دانشگاه آزاد واحد رودهن
2 - استادیار دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی
3 - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنایی
4 - دانشجوی دکترا دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات اصفهان
کلید واژه: بازآموزی اسنادی, راهبردهای یادگیری, ناتوانی هوش تحولی, حل مسئله ریاضی,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف مقایسة اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی بر حل مسئلة ریاضی دانشآموزان پسر دارای ناتوانی هوشی تحولی انجام شد. 45 دانشآموز پایة سوم راهنمایی به روش تصادفی خوشهای از مدارس کمتوان ذهنی استان تهران انتخاب و به تصادف در سه گروه 15 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. طرح تحقیق از نوع طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود. به هر یک از دو گروه آزمایش یکی از روشهای راهبردهای یادگیری (بشاورد، 1379) و بازآموزی اسنادی (گلپرور، 1388) در هشت جلسة 45 دقیقهای آموزش داده شد. از آزمون معلمساختة ریاضی برای سنجش عملکرد حل مسئلة ریاضی و از آزمون هوش وکسلر (وکسلر، 1986) برای تعیین بهرة هوشی دانشآموزان استفاده شد. دادهها با روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین میانگین عملکرد ریاضی گروههای آزمایشی راهبردهای یادگیری و بازآموزی اسنادی، و گروه بازآموزی اسنادی و گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. میتوان نتیجه گرفت که روش آموزشی راهبردهای یادگیری بیش از بازآموزی اسنادی عملکرد دانشآموزان را در حل مسئلة ریاضی افزایش داده است.
The purpose of this study was to compare the effectiveness of learning strategies and attribution retraining instructions methods on the mathematical problem-solving in male students with intellectual disability. Forty five students in grade eight were selected from intellectually disabled schools of Tehran Province using cluster random sampling method. The Participants were assigned equally to three groups (two experimental groups and one control group). The research design was pretest-posttest control group. One of the experimental groups received eight sessions (45 minutes a session) of learning strategies (Bashavard, 2000) and the other attribution retraining (Golparvar, 2009). To assess the mathematical problem-solving performances and the intelligence quotients, a teacher-made Mathematical Problem-Solving Test and the Wechsler Intelligence Scale Wechsler, 1986) were used, respectively. Data were analyzed by analysis of covariance and Tukey test. Results indicated that there were significant differences between the mean of mathematical performance of two experimental groups, and between attribution retraining and control groups. It can be concluded that learning strategies method improved students’ performance in mathematical problemsolving more in comparison to attribution retraining method.