ابعاد شخصیت کارکنان و مؤلفههای تعیین کننده آن بر اساس مدل "مک کری و کوستا"
محورهای موضوعی : -مدارک پزشکیساناز سهرابی 1 , پیوند باستانی 2 , بهرام دلگشایی 3 , کیقباد طاهری نژاد 4
1 -
2 -
3 -
4 -
کلید واژه: شخصیت, کارکنان, دانشگاه علوم پزشکی,
چکیده مقاله :
مقدمه :از آنجا که افراد مختلف، ویژگیهای شخصیتی متفاوتی دارند که آن را به همراه خود به سازمان میآورند، شخصیت کارکنان یک سازمان می تواند منبعی برای توسعه، رشد، خلاقیت و پیشرفت یا در مقابل، منشا تعارض، ناکامی و سایر مشکلات اجتناب ناپذیر سازمانی باشد. در این پژوهش به بررسی ابعاد شخصیتی کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر اساس مدل "مک کری و کوستا" و رابطه هر یک از این ابعاد با متغیرهای فرهنگ سازمانی، استرس شغلی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت پرداخته شده است. روش پژوهش: این مطالعه از نوع مطالعات تحقیقی توصیفی همبستگی است که بر روی نمونهای 130 نفره از کارکنان شاغل در حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی شیراز که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، در سال 1388 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای 69 سئوالی بود که روایی محتوا و روایی عامل و پایانی آن برای سنجش ابعاد شخصیت مناسب تشخیص داده شد. جهت تحلیل و ارائه دادهها از آمار پارامتریک و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری 05. 0 استفاده گردید. یافتهها: میانگین نمره روان رنجوری در میان کارکنان شاغل در این سازمان بالاتر از متوسط و میانگین چهار بعد دیگر شخصیت، پایینتر از حد متوسط بود. سایر یافتهها حاکی از وجود رابطه معنیدار و مثبت بین شخصیت با فرهنگ سازمانی، کانون کنترل و سازگاری با موقعیت بود. تحلیل ابعاد شخصیت نشان داد که بعد درونگرایی با سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنیدار دارد، حال آنکه بعد وظیفه شناسی با سه متغیر کانون کنترل، استرس و سازگاری با موقعیت رابطه معنی دار آماری داشت. ضمناً ابعاد سازگاری فردی و روان رنجوری نیز با متغیرهای استرس و سازگاری با موقعیت رابطه آماری معنی دار داشتند. در نهایت بعد گشودگی تنها با فرهنگ سازمانی و سازگاری با موقعیت ارتباط مثبت و معنی دار نشان داد. نتیجهگیری: شفاف سازی انتظارات مدیرات از کارکنان و ارائه بازخور به موقع به آنها، بهبود رابطه مدیران با زیر دستان، ایجاد کانالهای ارتباطی شفاف، ضمن تشویق الگوهای مناسب وظیفهشناسی و استقبال از ایدههای نو و حمایت هر چه بیشتر از کارکنان میتواند منجر به کاهش بعد روان رنجوری در کارکنان و افزایش ابعاد چهارگانه دیگر گردد.