جایگاه جغرافیای طبیعی، سیاسی و نظامی تبرستان در تاریخنگاری سیّدظهیرالدین مرعشی
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخسیدضیاءالدین عمادی 1 , سینا فروزش 2 , رضا شعبانی 3
1 - دانشجوی دکترای تاریخ اسلام، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - استادیار گروه تاریخ، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول)
3 - استاد گروه تاریخ، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی تهران، ایران
کلید واژه: تاریخنگاری, تبرستان, جغرافیا, سیدظهیرالدین مرعشی, طبیعی,
چکیده مقاله :
جغرافیای تاریخی به عنوان یک علم دربرگیرنده دو دانش جغرافیا و تاریخ است و تاریخ علم بررسی زندگی انسان هاست که در بستر جغرافیا تحقق مییابد. تاریخنگاری محلی دارای جنبههای محلی بوده و با نگاه جزئی و دقیقتری به بررسی گذشته دور و نزدیک منطقه جغرافیائی موردنظر میپردازد. تاریخنگار بازتابدهنده نوع نگرش و تفکر خود و یک قوم و ملت نسبت به محیط اطراف خود و جامعه پیرامونی آن است . هدف این پژوهش، واکاوی جایگاه ابعاد گوناگون جغرافیایی در تاریخنگاری مرعشی است. مرعشی، حوادث و رویدادهای تاریخی و اجتماعی را در بستر جغرافیایی روایت میکند که خود شاهد و ناظر آن بوده است. تأثیرات متقابل انسان و جغرافیا و نیز ارتباط بین بینش و نگرش مورخ و فهم تاریخی او بحث اصلی پژوهش حاضر است. مساله اصلی پژوهش حاضر این است که چرا سیدظهیرالدین مرعشی در تاریخنگاری خود، از میان همه ابعاد جغرافیایی، صرفا به جغرافیای طبیعی، سیاسی و نظامی تبرستان، عنایت و التفات ویژهای داشته است؟ در این تحقیق، فرضیهای متصور نبوده و مسأله به صورت اکتشافی مورد پژوهش قرار گرفته است.موقعیت خاص جغرافیایی، استقلال اقتصادی و سیاسی، ناکامیهای طولانی و مستمر مهاجمان ایرانی و انیرانی در فتح تبرستان و مأمن بودن آن برای پناهندگان سیاسی و مذهبی، مهمترین عوامل توجه ویژه مرعشی به جغرافیای طبیعی، سیاسی و نظامی تبرستان در تاریخنگاری محلی بوده است.
Historical geography as a science includes the two sciences of geography and history, and the history of science is the study of human life that is realized in the context of geography. Local historiography has local aspects and examines the distant and recent past of the geographical area with a more detailed and detailed look. The historian reflects the attitude and thinking of himself and a people and nation towards their surroundings and the surrounding society, The purpose of this study is to investigate the position of various geographical dimensions in Marashi historiography. Marashi narrates historical and social events in a geographical context that he himself has witnessed and observed. The interaction between man and geography as well as the relationship between the insight and attitude of the historian and his historical understanding is the main topic of the present study. The main issue of the present study is why Seyyed Zahiruddin Marashi in his historiography, among all geographical dimensions, has paid special attention to the natural, political and military geography of Tabaristan? In this research, no hypothesis has been imagined and the problem has been investigated exploratory. The special geographical location, economic and political independence, long and continuous failures of Iranian and non-Iranian invaders in the conquest of Tabaristan and its safety for political and religious refugees, The most important factors of Marashi's special attention to the natural, political and military geography of Tabaristan have been in local historiography
_||_