روشنفکران و نخبگان سه گانه عصر پهلوی اول
محورهای موضوعی : فصلنامه تاریخمصطفی میرزایی 1 , علی بیگدلی 2 , عباسقلی غفاری فرد 3
1 - دانشجوی دکتری تاریخ ، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - عضو هیات علمی گروه تاریخ و باستان شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - عضو هیات علمی گروه تاریخ و باستان شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: رضاشاه, داور, روشنفکران سه گانه, تیمورتاش, نصرتاله فیروز,
چکیده مقاله :
در دورهی پهلوی، روشنفکران و تجددخواهان زیادی زیست داشتند که یا متعلق به نسل قدیمیتر جریان روشنفکری و یا خود از دانشجویان جوان تازه تربیت یافتهای بودند که تا سالهای بعد همچنان به طرح دیدگاههای خود پرداختند. نخستین روشنفکران ایرانی عناوینی چون مشروطهخواهی، برابری اجتماعی، کثرتگرایی سیاسی و ملیگرایی را سر لوحه اهداف و آرمانهای خویش قرر دادند و هدف آنها اصلاح و در نهایت تغییر نظام سیاسی حاکم بود،اما برای نسل دوم روشنفکران، اقتدارگرایی سیاسی و ناسیونالیسم ایرانی، نیروی محرک ضروری برای پیشبرد آرمان و اهدافشان بود که در قالب فرد اقتدارگرایی چون رضاخان به منصه ظهور میرسید.اما در زایچه مشاوران رضاشاه، کسانی چون تیمورتاش،داور و نصرتاله فیروز قرار گرفتند که در راستای جریانهای سیاسی کشور نقش عمدهای را یکنواختی دولتی اقتدارگرا بازی کردند. روش انجام این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای می باشد. از جمله یافته های تحقیق، می توان به شکلگیری فضای ارعاب و وحشت، امکان و فرصت هرگونه فعالیت روشنفکری و روشنگری از دست رفت که پیامد مختوم آن انزوای روشنفکران و نخبگان سیاسی آن دوره بود، اشاره نمود.
In the Pahlavi period, there were many intellectuals and modernists who either belonged to the older generation of the intellectual current or were themselves newly educated young students who continued to express their views until later years. The first iranian intellectuals put titles such as conditionalism, social equality, politicalpluralism and nationalism at the top of their goals and aspirations and their goal was to reform and ultimately change the current political system, but for the second generation of intellectuals, political authoritarianism and iranian nationalism were the necessary driving force to advance their ideals and goals which emerged in the form of an authoritarian person like REZA KHAN.But in REZA SHAH’s advisory hall, there were people like TIMURTASH, DAVAR, and NUSRATULLAH FIROOZ who played a major role in the political currents of the country in the uniformityof authoritarian state.The method of this research is descriptive-analytical and the method of data collection in this research is library. Among the findings of the research, we can mention the formation of an atmosphere of intimidation and terror, the possibility and opportunity of any intellectual and enlightenment activity was lost, the end result of which was the isolation of intellectuals and political elites of that period.
_||_