بحران مالی جهانی اقتصادهای پیشرفته و توسعه یافته را تحت تأثیر قرارداده است .اقتصاد ایران نیز همانند بسیاری دیگر از کشورهای درحال توسعه تحت تأثیر قرارگرفته است. در این مقاله تاثیر شاخص استرس مالی بر رشد اقتصادی با استفاده از دو مدل خطی و غیر خطی (مارکوف سوییچینگ) بررسی ش چکیده کامل
بحران مالی جهانی اقتصادهای پیشرفته و توسعه یافته را تحت تأثیر قرارداده است .اقتصاد ایران نیز همانند بسیاری دیگر از کشورهای درحال توسعه تحت تأثیر قرارگرفته است. در این مقاله تاثیر شاخص استرس مالی بر رشد اقتصادی با استفاده از دو مدل خطی و غیر خطی (مارکوف سوییچینگ) بررسی شده است. در این راستا پس از ساخت شاخص، در ابتدا یک تابع تولید تعریف شده و تاثیر استرس مالی در کنار بقیه متغیرهای تابع تولید بر روی رشد اقتصادی به روش خطی سنجیده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل داده های سری زمانی فصلی مربوط به دوره زمانی1393-1380می باشد.
براساس نتایج به دست آمده شاخص استرس مالی در مدلهای بلندمدت و کوتاه مدت اثر منفی و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد. مقدار ضریب این شاخص 02/0%- است بدین معنی که با افزایش 1%در مقدار این شاخص رشد اقتصادی سرانه به میزان 02/0% کاهش می یابد. لذا استرس مالی مانعی برای رشد اقتصادی است و متغیرهای مخارج دولت، مالیاتها، نقدینگی و حاشیه نرخ ارز که بهعنوان شاخصهایی از نحوه مدیریت دولت در سیاستهای مالی، پولی و ارزی است بهصورت کارا مورد استفاده قرار نگرفته اند.
در نهایت برای آزمون فرضیه به روش غیر خطی از مدل مارکوف سوئیچینگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که زمانی که استرس مالی در حال افزایش است اثر نااطمینانی استرس مالی بر رشد اقتصادی منفی است.
پرونده مقاله
نظر به اهمیت راهبردی مالی و اقتصادی بازار سرمایه هرگاه اخلال و انحراف گسترده ای در آن رخ دهد، تجهیز و تخصیص منابع مالی با مشکل جدی مواجه می شود. یکی از عوامل بوجود آورندة این مسائل حباب قیمتی است؛ در حباب افزایش قیمت ها منجر به افزایش اشتیاق سرمایه گذاران، افزایش تقاضا چکیده کامل
نظر به اهمیت راهبردی مالی و اقتصادی بازار سرمایه هرگاه اخلال و انحراف گسترده ای در آن رخ دهد، تجهیز و تخصیص منابع مالی با مشکل جدی مواجه می شود. یکی از عوامل بوجود آورندة این مسائل حباب قیمتی است؛ در حباب افزایش قیمت ها منجر به افزایش اشتیاق سرمایه گذاران، افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش دوبارة قیمت ها می شود. مدیران سرمایه گذاری علاوه بر موضوع حباب، به بهینه بودن پرتفوی دارایی های مالی تحت مدیریت خود توجه دارند. این پژوهش با تعیین مقاطع زمانی حباب در بازه زمانی فروردین 1380 الی اسفند ماه 1394 و همچنین با بررسی متغییرهایی همانند قیمت، بازدهی ماهانه سهام و کل بازار، واریانس، ارزش در معرض خطر و معیار ریسک نامطلوب در دوره های حبابی شرکت های بورسی درصدد یافتن الگویی جهت بهینه نمودن پرتفوی دارایی های مالی خواهد بود. پس از شناسایی دوره های حبابی در بازه زمانی مذکور و بهینه نمودن پرتفوی مدنظر از طریق مدل بهینه سازی ماکزیمم بازدهی، در پی مقایسه عملکرد این پرتفوی با سایر پرتفوها همانند پرتفوی بازار در دو حالت حبابی و غیر حبابی خواهد بود. برای تحلیل عملکرد دو پرتفوی نیز از معیارهایی همانند شارپ، ترینر، جنسن، نسبت اطلاعات و خطای ردیاب استفاده خواهد شد. در نهایت با مورد تحلیل قرار دادن این الگو در دو فضای حباب صعودی و حباب نزولی و مقایسه آن با فضای غیر حباب و دستیابی به نتایج مطلوب، فرضیه اصلی پژوهش اثبات و الگوی مدنظر حاصل خواهد شد.
پرونده مقاله