تجربه زیسته آموزگاران دوره ابتدایی جهت طراحی مدل مفهومی آموزش و یادگیری در دوران پسا کرونا: یک تحقیق کیفی ترکیبی
محورهای موضوعی :بیژن یوسفی ناصر آباد 1 * , علیرضا قاسمی زاد 2 , پری مشایخ 3 , امین باقری کراچی 4
1 - دانشجوی دکتری مد آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون
2 - دانشیار مد آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون
3 - دانشیار مد آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون
4 - استادیار مد آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کازرون
کلید واژه: زیسته, معلمان دبستان, الگوی مفهومی آموزش و یادگیری, پس از کووید-19,
چکیده مقاله :
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، واکاوی تجربه زیسته آموزگاران دوره ابتدایی جهت طراحی مدل مفهومی آموزش و یادگیری در دوران پسا کرونا بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظرهدف در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت درگروه تحقیقات آمیخته اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) ازنوع ابزارسازی قرار دارد. در بخش کمی از روش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شد.مشارکت کنندگان پژوهش در مرحله کیفی ، معلمان و مدیران نمونه که حد اقل دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد در گرایشهای علوم تربیتی دارا بودند و سابقه کاری 10 سال به بالا در مدارس دولتی داشتند؛ و سابقه ی معلم یا مدیر نمونه کشوری را در کارنامه خود داشتند و یا در جشنواره های تدریس الگوی برتر حائز رتبه بودند، در شهرهای مختلف استان فارس تشکیل داد. نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع هدفمند وابسته به ملاک بوده است. تا اتمام مصاحبه ها و دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت در این پژو هش محقق در با 21 نفر به اشباع نظری رسید و برای اطمینان تا 24 نفر ادامه داد.ابزار گرد آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود.
یافتهها: پس از مرور و حذف مضامین تکراری پایه، در نهایت به تعداد82 مضمون پایه، 14 مضمون سازمان دهنده و یک مضمون فراگیر اصلی تقسیم بندی گردیدند. بعد درومندادی شامل چهارمولفه شناخت مخاطب ، هدف گذاری ، بسترسازی وتمرکززدایی بود. ومولفه های فرآیندی یاکنشی شامل فرهنگ یادگیری سیار،طراحی و استفاده از موک ها،انگیزه بخشی،ارزسیابی تحولی،همیاری و تعامل،آموزش ترکیبی و شخصی سازی آموزش بود که نیزمنجربه دانش آموزان خودرهبر، رضایت ذی نفعان ویادگیری مادام العمرمی شود. در مجموع می توان نتیجه گرفت که یافته های بخش کمی، نتایج بخش کیفی را تآئید نمود
بحث و نتیجهگیری: به طور خلاصه می توان گفت فناوری های آموزشی دیجیتال و الکترونیکی پس از کووید-19 از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهند شد اما عوامل دیگری مانند سلامت روانی، همکاری و انعطاف پذیری و آموزش های ترکیبی نیز برای موفقیت در آموزش و یادگیری اهمیت دارند.
Introduction: The main purpose of this research is to analyze the lived experience of elementary school teachers in order to design a conceptual model of teaching and learning in the post-C OVID 19 Era.
research methodology The current research is in the group of consecutive exploratory mixed research (qualitative-quantitative) of the tool making type. The research is qualitative, applied and in terms of phenomenological method, which was carried out using the six-step method of Claisey. In the quantitative part, the descriptive survey method of the correlation type was used. The participants of the research in the qualitative stage were teachers and principals who had at least a master's degree in educational sciences. Sampling in the current research was of a purposeful type dependent on the criteria. Until the completion of the interviews and the achievement of theoretical saturation, the data collection tool in the qualitative part was a semi-structured interview and in the quantitative part, the researcher made a questionnaire.
Findings: After reviewing and removing duplicate basic themes, they were finally divided into 82 basic themes, 14 organizing themes, and one main overarching theme. In general, it can be concluded that the findings of the quantitative part confirm the results of the qualitative part.
Conclusion: In short, it can be said that digital and electronic educational technologies will be especially important after covid-19, but other factors such as mental health, cooperation and flexibility, and combined training are also important for success in education. and learning are important.