با تسلط وجه تکنولوژیک بر زیست جهان معاصر، تعاملات اجتماعی و اقتصادی نیز دستخوش تغییر گشته و رسانههای دیجیتال به بستری مهم برای کارآفرینی، خودابرازی (برندینگ)، بازاریابی و نمایش منش اجتماعی و سبک زیستی تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی؛ شناخت نیاز، احساس، سلیقه و رفتار مشتر چکیده کامل
با تسلط وجه تکنولوژیک بر زیست جهان معاصر، تعاملات اجتماعی و اقتصادی نیز دستخوش تغییر گشته و رسانههای دیجیتال به بستری مهم برای کارآفرینی، خودابرازی (برندینگ)، بازاریابی و نمایش منش اجتماعی و سبک زیستی تبدیل شدهاند. در چنین شرایطی؛ شناخت نیاز، احساس، سلیقه و رفتار مشتریان و همچنین درک تفاوت آنها با هدف تخصیص بهینه منابع به ایشان، مهمترین چالش کارآفرینی سازمانی محسوب میگردد. هدف این پژوهش، تشخیص نیاز بازار (شناسایی فرصتهای کارآفرینانه) از طریق تحلیل تعاملات اجتماعی کاربران در رسانههای دیجیتال و رفع این نیازها توسط سازمان بوده و نوآوری بکار رفته در آن، کارآفرینی سازمانی از طریق تحلیل کُنش و واکنش کاربران رسانههای دیجیتال میباشد. بنابراین، این پژوهش اکتشافی-کاربردی و کیفی پس از بررسی ادبیات و پیشینه پژوهش و استفاده از تکنیک دلفی؛ به ارائه مدلی مفهومی برای کارآفرینی سازمانی پرداخته است تا به کمک آن سازمانها بتوانند با تحلیل تعاملات اجتماعی کاربران رسانههای دیجیتال خود؛ نسبت به بهبود CRM و همچنین کشف فرصتهای کارآفرینانه اقدام کنند. با استفاده از این مدل مفهومی، سازمانها قادرند تشخیص دهند که کاربران رسانههای دیجیتال باکدامیک از محتواهای منتشرشده تحت تأثیر قرار گرفتهاند تا با بهرهگیری از این کُنشها و واکنشها، آنها را بسمت کارآفرینی سازمانی وخرید محصولات خود سوق دهند.
پرونده مقاله