جایگاه استراتژیهای خطرپذیر جدید بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در شرکتهای کارآفرین
محورهای موضوعی : مدیریتسید مهدی الوانی 1 , داود حسین پور 2 , حامد گنجیزاده مرادلو 3
1 - استاد، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 - دانشیار، گروه مدیریت، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
3 - کارشناسی ارشد، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران (عهدهدار مکاتبات)
کلید واژه: استراتژی, استراتژی خطرپذیر جدید, تشخیص فرصتهای کارآفرینی, شرکتهای کارآفریناستراتژی, شرکتهای کارآفرین,
چکیده مقاله :
پژوهش حاضر با هدف تاثیر استراتژیهای خطرپذیر جدید بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در شرکتهای کارآفرین صورت گرفت. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و رویکرد کمی دارد و از نظر شیوه جمعآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران شرکتهای شهرک صنعتی پرند استان تهران (197 شرکت) تشکیل میدهند که از میان آنها تعدادی (125مدیر شرکت) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده از طریق نرمافزارهای Spss و Smart pls تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشاندهنده تاثیر مثبت و معنادار استراتژی خطرپذیر جدید بر تشخیص فرصتهای کارآفرینانه در شرکتهای کارآفرینی میباشد و میانگین متغیرهای اصلی پژوهش در جامعه آماری مورد بررسی در سطح قابل قبولی قرار داشتهاند. همچنین تاثیر سه مولفه متغیر مستقل (نوآوری محصول، وسعت بازار و ائتلاف بازاریابی) بر متغیر وابسته (تشخیص فرصتهای کارآفرینی) تایید شده اما مولفه تمایز بازاریابی رد شد. در بین ابعاد تاثیرگذار نیز، بعد وسعت بازار تاثیرگذارتر از بقیه بوده است.
This study with aim of the effect of new venture strategy on diagnosis entrepreneurial opportunities in parand entrepreneurial companies writen. This study is, functional and quantitative approach and the method of data collection, correlation. The study population will all managers in the industrial township of Tehran Province (197 ceo) are the estimated number (125-CEO) to randomly selected and studied. The Data through software Smartpls and Spss analyzed. The results showed a positive and significant impact of new venture strategy is to diagnosis entrepreneurial opportunities in entrepreneurial companies and mean variables in the study population have been evaluated at an acceptable level. The effect of three components of the independent variable (product innovation, market breadth and marketing alliance strategy) on the dependent variable (diagnosis of entrepreneurial opportunities) factors of differentiation of marketing approval but was rejected. The dimensions are impressive, the market breadth has been more effective than others.
_||_