مقدمه و هدف پژوهش: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده با نظام ارزشی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد بود.
روش پژوهش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان و مدی چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین تعارض کار خانواده با نظام ارزشی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد بود.
روش پژوهش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان و مدیران شاغل در دانشگاه آزاد اسلامیواحد شهرکرد به تعداد 300 نفر بودند که از طریق فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 168 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد تعارض کار - خانواده کارلسون (2002) و پرسشنامه استاندارد نظام ارزشی شوارتز (1992) بود که روایی پرسشنامهها براساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحبنظران، صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تائید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب برای تعارض کار - خانواده کارلسون (2002)، 862/0 و نظام ارزشی شوارتز (1992)، 787/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی مشتمل بر ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون با اثر تعدیل انجام گرفت.
یافتهها: یافتههای تحقیق نشان داد بین تعارض کار - خانواده با نظام ارزشی رابطه معنادار منفی وجود دارد (0/05>p).
نتیجهگیری: همچنین نتایج نشان داد که بین تعارض مبتنی بر زمان ، تعارض مبتنی بر فشار و تعارض مبتنی بر رفتار با مولفههای نظام ارزشی ارتباط معناداری منفی دارند (0/05>p) و همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که تعارض کار -خانواده میتوانند نظام ارزشی کارکنان رو پیشبینی کنند.
پرونده مقاله
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نظام ارزشی کار کنان سازمان های فرهنگی استان چهار محال و بختیاری با هوش فرهنگی آنها بود.
روش پژوهش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارک چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: هدف این تحقیق بررسی رابطه بین نظام ارزشی کار کنان سازمان های فرهنگی استان چهار محال و بختیاری با هوش فرهنگی آنها بود.
روش پژوهش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه کارکنان شاغل در سازمانهای فرهنگی استان چهار محال و بختیاری به تعداد نفر550 تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 242 نفر بهعنوان نمونه از طریق روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد نظام ارزشی شوارتز(1992) و هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2003) بودند که روایی پرسشنامهها بر اساس روایی محتوایی با استفاده از نظر صاحب نظران،روایی صوری بر مبنای دیدگاه تعدادی از جامعه آماری و روایی سازه با روش تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفتند و روایی مورد تائید قرار گرفت و برای پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقادیر آن به ترتیب پرسشنامه استاندارد نظام ارزشی شوارتز (1992)، 98/0و هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2003)، 93/ بود.تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از روش همبستگی پیرسون انجام گرفت
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که نظام ارزشی با هوش فرهنگی رابطه معنادار مثبت داشت (05/0P<) (496/0 R=). نتایج تحقیق نشان داد مولفههای نظام ارزشی (ارزش قدرت، ارزش پیشرفت، ارزش لذت، ارزش انگیختگی، ارزش خود رهبری، ارزش جهانی بودن، ارزش خیر خواهی، ارزش سنت، ارزش همرنگی و ارزش امنیت) با هوش فرهنگی رابطه معنادار مثبت داشت (05/0P<) و همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که نظام ارزشی میتوانند هوش فرهنگی رو پیشبینی کنند.
پرونده مقاله