اثربخشی راهبردهای خودنظارتی توجه بر انعطاف پذیری شناختی و درک عددی دانش آموزان دختر با اختلال یادگیری ریاضی
محورهای موضوعی : فصلنامه تعالی مشاوره و روان درمانی
آزاده احمدی
1
,
علیرضا ذوالفقاری
2
*
,
محمد مهدی جهانگیری
3
1 - گروه روان شناسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
2 - گروه روانشناسی، واحد تویسرکان، دانشگاه آزاد اسلامی، تویسرکان، ایران
3 - گروه روان شناسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران
کلید واژه: اختلال یادگیری ریاضی, انعطاف پذیری شناختی, درک عددی, خودنظارتی ,
چکیده مقاله :
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی خودنظارتی توجه بر انعطافپذیری شناختی و درک عددی دانشآموزان دختر با اختلال یادگیری ریاضی انجام شد.
روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دختر دارای اختلال یادگیری ریاضی در پایه تحصیلی اول، ارجاع داده شده به مرکز اختلالات شهرستان بروجرد در سال 1403 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانشآموز دختر بود که به شیوه تصادفی و بر اساس ملاکهای ورودی انتخاب و در گروههای آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامه آموزشی خودنظارتی توجه (سه بار در هفته) اجرا شد. گردآوری دادهها با استفاده از آزمون دستهبندی کارتهای ویسکانسین (گرانت و برگ، 1984) و مقیاس فهم عدد جردن (جردن و همکاران، 2008) انجام شد. دادهها به روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد اختلاف آماری معناداری در نمرات پس آزمون انعطافپذیری شناختی و درک عددی در گروههای آزمایش و گواه وجود دارد. این نتایج در دوره پیگیری سه ماهه تداوم داشت.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج پژوهش حاضر بر خودنظارتی توجه به عنوان یک راهبرد و نقطه امیدوار کننده برای بهبود انعطافپذیری شناختی و درک عددی، تمرکز دارد و میتوان از آن برای رسیدگی به مشکلات شناختی (به طور خاص انعطافپذیری شناختی و درک عددی) در دانشآموزان با اختلالات یادگیری ریاضی استفاده کرد.
Purpose: The present study aimed to investigate the effectiveness of the effectiveness of self-monitoring of attention strategies on cognitive flexibility and numerosity perception of girl’s students with Dyscalculia.
Methodology: The research method was a semi-experimental pre-test-post-test type with experimental and control groups and a three-month follow-up period. The statistical population included girl students with Dyscalculia in the first grade, referred to the Boroujerd City Disorders Center in 1403. The research sample included 30 female students who were randomly selected based on entry criteria and placed in experimental and control groups (15 people in each group). For the experimental group, 12 sessions of attention-based self-monitoring training program were implemented (three times a week). Data collection was performed using the Wisconsin Card Sorting Test (Grant and Berg, 1984) and the Jordan Number Sense Test (Jordan et al., 2008). The data were analyzed using analysis of variance with repeated measures.
Findings: The findings showed that there was a statistically significant difference in the post-test scores of cognitive flexibility and numerosity perception in the experimental and control groups. These results were maintained during the three-month follow-up period.
Conclusion: Overall, the results of the present study focus on Self-Monitoring of Attention as a promising strategy and point for improving cognitive flexibility and numerosity perception, and it can be used to address cognitive problems (specifically cognitive flexibility and numerosity perception) in students with Dyscalculia.