هدف اصلی از نگارش این مقاله بررسی تطبیقی دو رمان کلیدر و سه گانه اینجه ممد(اینجه ممد، شاهین آناوراز، بگذار خارستان بسوزد) است، رمان کلیدر و سه گانه اینجه ممد تقریبا در یک موقعیت زمانی واحد در دو کشور ایران و ترکیه توسط محمود دولت آبادی و یاشار کمال به رشتهی تحریر درآمد چکیده کامل
هدف اصلی از نگارش این مقاله بررسی تطبیقی دو رمان کلیدر و سه گانه اینجه ممد(اینجه ممد، شاهین آناوراز، بگذار خارستان بسوزد) است، رمان کلیدر و سه گانه اینجه ممد تقریبا در یک موقعیت زمانی واحد در دو کشور ایران و ترکیه توسط محمود دولت آبادی و یاشار کمال به رشتهی تحریر درآمدهاند. برای رسیدن به این هدف این سوال مطرح شد که آثار مدرن شدن جامعه روستایی در ترکیه و پیامدهای آن در رمان اینجه ممد و آثار مدرن شدن جامعه روستایی در ایران و پیامدهای آن در رمان کلیدربه چه صورتی عنوان شده است؟ برای پرسش به این سوال با تکیه بر چارچوب نظری سنت و مدرنیته با تکیه بر آرای گیدنز و با روش کیفیِ تحلیل گفتمان انتقادی این دو رمان بررسی شده است. در هر دو رمان گفتمان ارباب رعیتی، گفتمان غالب است، در هر دو رمان با گفتمان مردسالارانه نیز مواجه هستیم، که هر دوی این گفتمانها در زمرهی گفتمانهای سنتی قرار میگیرند. در رمان کلیدر با گفتمان مدرن احزاب با تکیه بر حزب توده مواجه هستیم. اصلاحات رضاخانی در رمان کلیدر، بیش از اصلاحات آتاتورکی در سه گانه اینجه ممد، قابل ملاحظه است و آثار مدرن شدن جامعه در رمان کلیدر بیش از آثار مدرن شدن جامعه در سه گانه ایجه ممد است.
پرونده مقاله