هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی به والدین بر کیفیت رابطه ادراک شده والد-نوجوان تعیین شد و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 03 نفر از دختران 12 چکیده کامل
هدف پژوهش اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی به والدین بر کیفیت رابطه ادراک شده والد-نوجوان تعیین شد و به روش نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش دانش آموزان مقطع اول متوسطه مدارس دخترانه منطقه یک تهران و نمونه پژوهش 03 نفر از دختران 12 تا 11 سال (11 نفر گروه آزمایش و 11 نفر گروه کنترل) در سال 99-33 بودند. مادران گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته در برنامه ی آموزشی تحول مثبت نوجوانی شرکت نمودند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه کیفیت روابط والد-فرزندی آلابام (فریک، 1991) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایشی و گواه در نمرات والدگری مثبت، تنبیه بدنی و مشارکت پدر تفاوت معنی داری وجود دارد(3/31 >P). میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش در مؤلفه های والدگری مثبت و مشارکت پدر افزایش معنیداری پیدا کرده است و در مؤلفه ی تنبیه بدنی کاهش معنی داری پیدا کرده است که حاکی از اثربخشی آموزش تحول مثبت نوجوانی به والدین بر کیفیت رابطه ادراک شده والد-نوجوان میباشد. تأکید بر مؤلفه های تحول مثبت می تواند برنامه ی عملی مناسب برای بهبود و ارتقای کیفیت رابطهوالد-نوجوان باشد.
پرونده مقاله
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است وحدود 80درصد از مشکلات یادگیری را دربرمی گیردوکودکان نارساخوان شواهدی از نابهنجاری مخچه را نشان می دهند.ازآنجا که مخچه اجازه می دهد فرآیندیادگیری باحداکثرمیزان بهره وری انجام شودلذا هدف پژوهش حاضر تاثیر تربیت مخچه بربهبود مهار چکیده کامل
نارساخوانی شایع ترین نوع اختلال یادگیری است وحدود 80درصد از مشکلات یادگیری را دربرمی گیردوکودکان نارساخوان شواهدی از نابهنجاری مخچه را نشان می دهند.ازآنجا که مخچه اجازه می دهد فرآیندیادگیری باحداکثرمیزان بهره وری انجام شودلذا هدف پژوهش حاضر تاثیر تربیت مخچه بربهبود مهارتهای خواندن ومهارتهای حرکتی دانش آموزان نارساخوان می باشد.دراین مطالعه ازروش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است.جامعه آماری شامل دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-98 میباشد.از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدندو دردو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند.درگروه آزمایش روش مبتنی بر تربیت مخچه به مدت 20 جلسه 60 دقیقهای اجرا گردید.برای جمعآوری دادهها از آزمونهای خواندن(نما) وادراکی-حرکتی لینکلن اوزرتسکی استفاده شد.دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند.نتایج حاکی از افزایش نمرات پس آزمون میانگین وانحراف معیارمهارتهای خواندن ومهارتهای حرکتی درمقایسه باپیش آزمون درگروه آزمایش بوده است.بعبارت دیگر نمرات مهارتهای خواندن ومهارتهای حرکتی دانش آموزانی که درگروه آزمایش قرار داشتند و مورد آموزش روش تربیت مخچه قرارگرفتند افزایش بیشتری نسبت به گروه کنترل نشان دادند.و تحلیل دادهها با استفاده ازروش کوواریانس چندمتغیری نشان داد که روش مبتنی بر تربیت مخچه به طورمعنیداری نسبت به گروه کنترل بر علائم نارساخوانی(p<0/05) و مهارتهای حرکتی تاثیرداشته است (p<0/01). براساس نتایج مطالعه حاضر به مربیان مراکز مشکلات وبژه یادگیری پیشنهاد می-گرددبرای افزایش مهارتهای خواندن ومهارتهای حرکتی دانش آموزان نارساخوان ،درکنارسایرمداخلات آموزشی ازروش تربیت مخچه نیز استفاده نمایند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر نارسایی هیجانی و مراقبت از خود در زنان مبتلا به مالتیپل اسکروزیس بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تبریز در سال 1399 بود. از میان جامعه آماری با استفاده چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر نارسایی هیجانی و مراقبت از خود در زنان مبتلا به مالتیپل اسکروزیس بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تبریز در سال 1399 بود. از میان جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس نمره پرسشنامههای نارسایی هیجانی (بگبی، پارکر و تیلور، 1997) و رفتارهای خودمراقبتی (موریس، 2002) در پیش آزمون، 30 نفر، به عنوان نمونه انتخاب شدند. این 30 نفر به طور تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، آموزش شفقت به خود را دریافت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار دارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس و برای تسریع در نتایج حاصله از نرم افزار SPSS24 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود به طور معناداری منجر به کاهش نارسایی هیجانی، افزایش مراقبت از خود در زنان مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شد. به عبارتی نارسایی هیجانی در بیماران مبتلا به ام اس شرکت کننده در گروه آزمایش به طور معناداری پایینتر و رفتارهای خودمراقبتی بالاتر از گروه کنترل بود. در نتیجه میتوان گفت آموزش شفقت به خود رویکرد مناسبی جهت کاهش نارسایی هیجانی افزایش رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکروزیس می باشد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرسختی روانشناختی وپردازش هیجانی با میزان اضطراب مرگ زنان سالمند دردوران کرونا انجام شد. طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان در سراهای سالمندان شهر مشهد در سه ماهه نخست سال 1400 بودند که از بین چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرسختی روانشناختی وپردازش هیجانی با میزان اضطراب مرگ زنان سالمند دردوران کرونا انجام شد. طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان در سراهای سالمندان شهر مشهد در سه ماهه نخست سال 1400 بودند که از بین آنها چند سرا به طور در دسترس و تعداد 184 نفر سالمند نیز به طور در دسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. شرکتکنندگان به مقیاس اضطراب مرگ کالت- لستر، سیاهه سرسختی روانشناختی کیامرثی و همکاران و مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران پاسخ دادند. دادهها با آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد همبستگی بین سرسختی روانشناختی و اضطراب مرگ رابطه منفی و معنیدار وجود دارد. همچنین بین ابعاد پردازش هیجانی و اضطراب مرگ نیز همبستگی مثبت و معنیداری به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از بین مؤلفههای پردازش هیجانی دو مؤلفه نشانههای هیجانی پردازش و کنترل هیجانی و متغیر سرسختی روانشناختی سهم معنیداری در پیشبینی اضطراب مرگ سالمندان دارند. مؤلفههای ذکرشده در مجموع 22 درصد از واریانس اضطراب مرگ را تبیین نمودند. بر اساس نتایج حاصله به منظور کاهش اضطراب مرگ برگزاری دورههای ارتقای سرسختی روانشناختی و تنظیم هیجان پیشنهاد میشود.
پرونده مقاله
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سازگاری اجتماعی و احساس تنهایی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال 98-99 بود. روش مطالعه حاضر شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان د چکیده کامل
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی معنادرمانی گروهی بر سازگاری اجتماعی و احساس تنهایی دانشجویان دختر دارای معلولیت جسمی حرکتی شهر تهران در سال 98-99 بود. روش مطالعه حاضر شبه آزمایشی بر اساس طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود، جامعه آماری مطالعه حاضر را کلیه دانشجویان دختر دارای معولیت جسمی-حرکتی شهر تهران در سال 99-98 تشکیل می دهند که تعداد 40 نفر از آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و در گروه های 20 نفری آزمایش و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سازگاری اجتماعی (سین ها و همکاران، 1993) و احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1980) پاسخ دادند. یافته های حاصل از آزمون کواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی بر افزایش نمرات سازگاری اجتماعی و کاهش نمرات احساس تنهایی موثر بود و مقادیر f در سطح (P<0.01) معنی دار بودند، نتایج در حالت کلی نشان داد که استفاده از معنادرمانی می تواند بر افزایش سازگاری اجتماعی و احساس تنهایی دانشجویان دارای معلولیت جسمی و حرکتی موثر باشد.
پرونده مقاله
چکیده:پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی روشهای تدریس مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی انجامشده است.روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیشآزمون و پسآزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری همه دانش آموزان پسر سال پنجم ا چکیده کامل
چکیده:پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی روشهای تدریس مشارکتی و بارش مغزی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی انجامشده است.روش پـژوهش، شبه آزمایشی بـا طـرح پیشآزمون و پسآزمون با دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری همه دانش آموزان پسر سال پنجم ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1399- 1398 بودنـد. نمونه آماری تعداد 60 نفر از دانش آموزان که به شیوه تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند که 30 نفر آنها به شیوه یادگیری مشارکتی و 30 نفر به شیوه یادگیری بارش مغزی مورد آموزش قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها در این پژوهش از پرسشنامه رفتار سازشی (لامبرت و همکاران، 1974) استفاده شد. ابتدا پیشآزمون سازگاری اجتماعی از هر دو گروه گرفته شد و پس از اجرای دوره از هر دو گروه پسآزمون به عمل درآمد. دادههای حاصل از اجرای پیشآزمون و پسآزمون، با استفاده آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مانوا برای نمرات اختلافی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل دادههای این پژوهش نشان داد در سازگاری اجتماعی بین دانش آموزان با روش یادگیری مشارکتی و بارش مغزی تفاوت معنیداری وجود دارد. بهعبارتدیگر تأثیر یادگیری مشارکتی درافزایش سازگاری اجتماعی بیشتر از روش بارش مغزی است (005/0P<).درمجموع، نتایج بهدستآمده از این پژوهش، سودمندی و تأثیر یادگیری مشارکتی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان را تأیید میکند.
پرونده مقاله